برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1 طرح مسأله
در وضعیت کنونیِ موسوم به مدرنیتهی متأخر که خطوط و مرزهای تمایزهای اجتماعی به فراخور سبکهای زندگی و مصرف فرهنگی شکل میگیرد، ابعاد، سطوح، کیفیات و شیوههای مدیریت بدن[1] بسیار پیچیده و حایز اهمیت گشته است. به طور کلی، در این دوران که جهان به پدیدهای چندفرهنگی[2] تبدیل شده است، فناوری پیشرفته، انسانها را از کارخانههای تولید صنعتی بیرون رانده، زمان و فضا به واسطه ارتباطات و سیستمهای حمل و نقل پرسرعت به میزان قابلتوجهی تغییرکرده است و مرزهای میان ملل، انسانها و فرهنگها نفوذپذیر شدهاند، میتوانیم به چرخش نامحسوس اما حقیقی کانونتوجه اندیشه اجتماعی به مسائل مربوط به بدن، شهروندی، نظام اطلاعات، جهانیشدن [3] و جهانهای سیبرنتیک اشاره کنیم ( سیدمن، 357:1386). امروزه بدن جزیی از مفهوم «خود» و عوامل کارکردی و ساختاری است و تعامل با محیط و دیگر مردم را امکانپذیر میسازد (لیمون،1991: 127).

جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در این دوران استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکلدهندهی روابط افراد محسوب میشود، به طوری که مدیریت بدن واجد اهمیت و دلالت مضاعف گشته است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدنسازی، رژیمهای غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن پدیدار شده است (رضایی و دیگران،1389: 142). داشتن بدن زیبا در وضعیت کنونی نشانهی ارزشهای اجتماعی و تا حدودی سازوکار قدرت و کنترل اجتماعی است. مطالعه زیبایی ظاهری و بدن انسانی از مسائل مهم جامعه امروزی است. سرچشمه این تحول از آنجاست که در جوامع پیشامدرن فرد در جمع مستحیل بود و انتخاب و تغییر شرایط موجود به مانند جوامع مدرن امروزی زمینهای برای ظهور پیدا نمیکرد (خواجه نوری و دیگران،1390: 22).
در دوران مدرن، نوع مدیریت کردن ظاهر بدن به منزله یک معرف هویتی، در برداشت افراد از خویشتن خود و قضاوتهای دیگران در مورد نمای ظاهری آنان نقشی کلیدی پیدا کرده است (ابراهیمی و ضیاءپور،1391: 126). ممکن است اعضای یک گروه اجتماعی به واسطهی قضاوت، پاداشدهی و تنبیه افرادِ دارای اندازه، شکل، وزن و عضله متفاوت، همدیگر را متقاعد کنند که بدنهایی به لحاظ اجتماعی مقبول و شبیه بسازند (جونز و هییس،2009: 7). این حساسیت در میان زنان و دختران جوان بیش از مردان است (هوانگ و همکاران،2007: 7). بسیاری از زنان از ظاهر فیزیکی و بدن خود رضایت ندارند (اسپیتزر و همکاران،1999: 547). برای زنان، تصویر بدن و باریک اندامی با جذابیت، کنترل بر نفس، مهارت اجتماعی، موفقیت شغلی، و جوانی تداعی میشود (گروگن،2000: 356). از منظری جامعهشناسانه مبرهن است که کنترل و نظارتی که بر بدن زنان اعمال میشود در خدمت تقویت و بازتولید نظم اجتماعی است؛ به تعبیر فوکو بدن زنان به عنوان سرمایهای اجتماعی تحتتأثیر الزام اجتماعیای که ارزش و فرم آن را تعیین میکند تغییر شکل میدهد و این تغییر شکل به تغییر منزلت یا وضع اجتماعی آنان کمکی شایانتوجه میکند (مهدوی و عباسی اسفجیر،1389: 132). به طورکلی بدن پدیدهای است که به صورت اجتماعی برساخته میشود (کریگر و اسمیت،2004: 941). بر این اساس، نظر به اهمیت فزایندهی بدن و شیوههای مدیریت آن در دوران مدرن، از یک سو، و برجستهشدن روزافزون این پدیده در جامعهی ما و تعارض آشکار ابعاد و مؤلفههای آن، همچون آرایش دختران و زنان و استفاده از لباسهای چسبان و کوتاه و بدننما، با آموزههای دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی (فاتحی و اخلاصی،1387: 10)، تحقیق حاضر در پی تبیین رابطهی مدیریت بدن با یکی از عمدهترین متغیرهای تأثیرگذار در برساخت مرزبندیهای اجتماعی، یعنی سبک زندگی، و به طور کلی در پی تبیین سازوکار برساخت بدن در متن وضعیت عینیِ روابط و مناسبات اجتماعی میباشد.
در چند دهه اخیر در ایران مدیریت بدن و تناسب اندام به عنوان معیار زیبایی و کنش فرهنگی مورد توجه زنان و دختران قرارگرفته است و اقدام برای رعایت رژیم غذایی و فعالیتهای مرتبط با مدیریت بدن به یکی از دغدغههای شمار بسیاری از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است (احمدنیا،25:1385). حجم بالای پژوهشهای مرتبط با بدن در سالهای اخیر نیز مؤید این قضیه است که بدن به مسئلهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است که هر روز بر دامنه توجه به آن و تأثیرات آن افزوده میشود. مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن است. این مفهوم به کمک معرفهایی همچونکنترل وزن از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو، دستکاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبتهای بهداشتی و آرایشی و استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت،
استفاده از ادکلن و انواع خوشبوکننده، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانمها، به یک شاخص تجمعی تبدیل شده است که متغیری است با سه درجه نظارت سطح پایین، نظارت متوسط و نظارت سطح بالا. بدن و جذابیت جسمانی از موضوعاتی است که بر نحوهی رفتار افراد وگروهها تأثیرات مستقیمی دارد، به گونهای که مدیریت بدن به عنوان پدیدهای که دارای تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص خود است به امری شایع و پراهمیت تبدیل شده است. افزایش تأکید بر بدن با چند عامل در ارتباط است که عبارتند از: «سیاسیشدن بدن، عوامل جمعیتی، تغییر ماهیت بیماری، افزایش فرهنگ مصرفی، توسعه تکنولوژیهای جدید مرتبط با بدن، دگرگونیهای جدیدِ مرتبط با حرکت از مدرنیته به مدرنیتهی متأخر، و در نظر گرفتن بدن به عنوان یک پروژه یا به مثابه یک پدیدهی اجتماعی و بیولوژیکی ناتمام که در حال تغییر است» (موحد ودیگران،80:1389).
انسانها در برخوردهای روزمرهای که با هم دارند از طریق به نمایش گذاشتن بدنهایشان به عرضهی خود میپردازند. تصور از بدن میتواند تأثیرات عمیقی بر چگونگی تفکر و احساس افراد داشته باشد و حالتی از اطمینان و عزت نفس را جهت رویارویی با جهان اجتماعی به افراد اعطا کند. بدن همواره منبع لذت، سلامتی، زیبایی و جوانی بوده است. اما در عین حال به صورت بالقوه به عنوان جایگاه آلودگی، بیماری، اختلال و بینظمی، آشفتگی و ناخشنودی، خطرناک و رعبآفرین به شمار رفته است که این امر لزوم توجه به نگهداری نظاممند از بدن و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدنسازی، رژیمهای غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت و مدیریت بدن را لازم و ضروری میسازد. از طرف دیگر، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی به ارایهی الگوهایی ایدهآل از بدن و وضعیت جسمانی میپردازند؛ برنامههای ترویج سلامتی انباشته از تصاویری از بدنهای زیبا، جوان، جذاب، دارای تناسب و لاغر هستند که تمامی افراد آرزوی داشتن آنها را در سر میپرورانند. بدنها به محملی برای کسب هویتهای جدید و همچنین وسیلهای برای کسب منزلت، پرستیژ، تمایز و مشارکت تبدیل شده است. در این میان، زنان همواره در مقایسه با مردان توجه بیشتری به بدن و ظاهر فیزیکی خود داشتهاند. زنان نارضایتی بیشتری از بدن را تجربه میکنند و نگرانی نسبت به بدن به یکی از مهمترین نگرانیها و دلمشغولیها در زندگی آنان تبدیل شده است. از همین رو زنان پول، زمان و انرژی زیادی را معطوف فعالیتهای مرتبط با مدیریت بدن میسازند تا ظاهرشان را به شکل آرمانی در آورند.
نحوه نگرش نسبت به بدن، مدیریت و کنترل آن از سبکهای زندگی تأثیر میپذیرد. مفهوم سبکزندگی پس از آن که ابتدا به ترتیب در آثار وبر، زیمل و وبلن پرورانده شد برای مدتی از رونق افتاد و سالها در جامعهشناسی مسکوت باقی ماند و در این سالها بیشتر در پژوهشهای بازار مورد استفاده قرار گرفت. اما در سالهای نخست دههی1990، سبک زندگی با آثار نظریهپردازان اجتماعی و فرهنگی معاصر مانند بوردیو[4]، فدرستون[5]، شیلدز[6]، رایمر[7]و چَینی دوباره وارد مباحث جامعهشناسی شد ( بنت،100:1386). سبکهای زندگی نتیجهی همهی انتخابها و گزینشهایی هستند که شخص نسبت به زندگی خود انجام میدهد (گیبنیز و بوریمر،103:1384). «سبکهای زندگی برنامههای خلاقی هستند که بر پایه نمایش توان و شایستگی مصرفکننده استوارند و نشانگر تأمل فزاینده قلمداد میشوند که افراد در عمل و دادوستدهای روزمره به نمایش میگذارند» (چَینی، 97:1996). سبکهای زندگی شکل مهمی از توانمندی و قدرتیابی فردی در متن مدرنیتهی متأخراست؛ این قدرتیابی به سازماندهی خلاقانهی فضا مربوط میشود. سبکهای زندگی بسیاری از رفتارهای متمایز و خاصگرایانه را بر میانگیزند و سبب تفاوت در بسیاری از کنشهای افراد و گروههای انسانی میشوند. اندی بنت اهمیت سبک زندگی در مدرنیتهی متأخر را اینگونه متذکر میشود: «سخن گفتن از سبک زندگی مدرن اخیر، به معنای سخن گفتن دربارهی شیوهای از بودن است که در آن جنبههای مختلف امور محلی – فضایل و معرفتها و آداب محلی – به صورت تأملی اداره میشوند و به صورت خلاقانه با مجموعهای از منابع فرهنگی[8] اقتباسی ترکیب میشوند تا هویتی برساخته شود ( بنت، 103:1386). سبکهای زندگی نقش مهمی را در شکلگیری کنشها و رفتارهای فرهنگی- اجتماعی افراد و گروهها دارد و شکلهایی از ارائه خود و برساخته شدن هویتهای مدرن و متمایز را نشان میدهند.
پژوهش حاضر در صدد است که به تبیین جامعهشناختی رابطهی بین سبک زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج بپردازد و تأثیر سبک زندگی بر نحوهی مدیریت بدن را نشان دهد. شهر سنندج به دلیل ویژگیهای خاص فرهنگی و همراهی با پدیدههای نوین هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ کنشی – رفتاری از شهرهایی است که همواره پذیرای تغییرات و گشودگیهای فرهنگی بوده است و در این میان زنان نیز به واسطه تغییر در الگوهای نقشی و تولید و بازتولید هویتهای جدید زنانه به عنوان کنشگرانی خلاق در عرصههای عمومی اجتماع حضور داشتهاند. در این میان مدیریت بدن به منزله کنشی اجتماعی/ فرهنگی و ذینقش در شکلدهی به هویت جایگاهی کانونی در زندگی روزمرهی بسیاری از زنان این شهر پیدا کرده است و همین امر انجام پژوهش آکادمیک در این حوزه را ضروری ساخته است.
1- 2 اهمیت و ضرورت تحقیق
مطالعات نشان دادهاند که انسانها از گذشته تا به حال بدنهایشان را به لحاظ فرهنگی به روشهای گوناگون شکل دادهاند. این روشها دامنهای وسیع از راههای سنتی همچون کنترل غذا و یا کشیدن گردن تا راههای جدیدتر همچون استفاده از جراحیهای زیبایی را در بر میگیرند. مسئلهی زیبایی در جوامع گوناگون از مسائل جدی بوده و در فرایند انتخابهای مردم نقشی مهم داشته است. پژوهشها حاکی از آنند که از جوامع بدوی تا جوامع مدرن صنعت زیبایی همواره مطرح بوده (مالسون، 2008) و انسانها با استفاده از وسایل گوناگون سعی نمودهاند خود را زیباتر نشان دهند. اگرچه زیبایی امری بسیار ذهنی است، اما همچنان که ریچر و کو اشاره میکنند، آن را نمیتوان به سادگی موضوع علم زیباییشناسی و یا ذائقه تلقی کرد، بلکه ایدههای فرهنگی زیبایی شاخص و بیانی از ارزشها و باورهای اجتماعی هستند(ریچر و کو، 2004).
با گسترش فناوریهای ارتباطی و پدیدههایی نظیر ماهواره و اینترنت، فرهنگ مدرن در جهان گسترش یافت و با فرایند جهانیشدن، شبکههای ارتباطی با اینکه فرایند یکسانسازی فرهنگ جهانی را دنبال میکردند، امکان خلق تمایزات گوناگون فراهم آمد. این امر با مصرف ( کالاهای مادی و معنوی ) نمود عینیتری به خود گرفت و ادبیات جدیدی با عنوان سبک زندگی وارد عرصه جامعهشناسی شد (اباذری و چاوشیان،1381). در واقع انتخاب نوع ویژهای از سبک زندگی منجر به شکل دادن حوزه فردی و عمومی هر فردی میشود. این مفهوم شامل مدیریت بدن و اصلاح بدن در حوزه فردی تا عضویت در گروههای گوناگون اجتماعی، کسب موفقیت، سرمایه اجتماعی و … در عرصهی عمومی میگردد (خواجه نوری،1389). سبکهای زندگی رفتارهای افراد را تغییر داده و افراد پیوسته بر اثر آن بر بدنشان نظارت میکنند و حتی آن را تغییر میدهند.
حساسیت در میان زنان نسبت به بدن در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است. این امر حتی موجب شده تا بیشتر پژوهشهای 30 ساله اخیر در حوزه نگرش نسبت به بدن در مورد این گروه انجام شود (تیگمن، 2001). نگرانی زنان نسبت به بدنشان مشکلات زیادی را برای آنها ایجاد کرده است ( جراحیهای زیبایی، تاتو، لایپوساکشن و…) و همچنین آنها را به رژیمهای غذایی سختگیرانه و بدون نظارت پزشک سوق دادهاند(جانگ و لی، 2009). اگرچه در جامعهای مانند ایران آمارها بیشتر بر پایهی برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمیباشند، آنچه به صورت گسترده مورد قبول قرار گرفته این است که مدیریت بدن در حال افزایش است. لذا درک و فهم اینگونه رفتارهای فرهنگی در جامعه میتواند نشاندهندهی تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه باشد و روشن سازد که چگونه امر فرهنگیِ برساخت و مدیریت بدن در کانون زندگی قشرهای مختلف جامعه ما از جمله زنان قرار گرفته است. بررسی علمی و آکادمیک مدیریت بدن میتواند ما را در خوانش رفتارها و مصارف فرهنگی یاری دهد و آشکار سازد که مسائل و پدیدههای نوظهوری در جامعه ما سر بر آوردهاند که نادیده گرفتن و انکار آنها صرفاً پاک کردن یا تغییر صورت مسئله است.
[1] -body management
[2]- multicultural
[3]- globalization
[4] – Bourdieu
[5] -Fetherston
[6] – Shields
[7] – Reimer
[8] – cultural resources
نورالدّین عبدالرّحمن جامی ( شاعر و عارف بزرگ قرن نهم هجری ) از سرامدان زبان و ادب فارسی است. وی درزمینۀ زبان و ادب فارسی و عربی دارای تألیفاتی به نظم و نثر است. در زمان جامی مباحث و مسائل کلامی در بین اندیشمندان رواج داشت و به سبب اهمیّت این علم در شناخت دین و دفاع از آراء و عقاید دینی هرکدام از آنان که دارای تألیفاتی بودند به طرق مختلف به بیان این اندیشهها میپرداختند تا باعث رواج و تحکیم عقاید خود در بین مردم شوند. جامی نیز بنا به دلایل مختلف در آثار خود به بیان اندیشههای کلامی پرداخته است. در این تحقیق آرای کلامی جامی با تکیه بر دیوان وی موردبررسی قرارگرفته است. به دلیل اینکه این اثر وی سه دورۀ زندگی این شاعر یعنی دوران جوانی، میانسالی و پیری شاعر را در برمیگیرد بهتر میتوان عقاید این شاعر را در باب مسائل کلامی روشن ساخت. طبق بررسیهای صورت گرفته باید گفت که جامی در دیوان خود بیشتر به مباحث توحید و انواع آن، و مباحثی چون جبر و اختیار، قضا و قدر، توکّل، شفاعت، توبه، ذات خدا، جوهر و عرض، نبوّت، امامت و مسائل مربوط به آخرت پرداخته است. جامی در بیشتر اعتقادات خود بر مسلک اشاعره و ماتریدیه است چه این دو مسلک ازنظر اعتقادی بسیار به هم نزدیکاند. وی در مسائلی چون شفاعت و وعد و وعید دیدگاهی مانند امامیّه و اشاعره دارد. در مسألۀ لطف و عینیّت ذات و صفات دیدگاه جامی چون امامیّه و عرفا است ولی در این مورد نمیتوان بهطور حتم گفت که جامی نظر امامیّه را پذیرفته است زیرا جامی شاعری است عارف و شاید دیدگاه عرفانی وی در این زمینه غالب بوده است.
کلمات کلیدی: شعر فارسی، قرن نهم هجری، عبدالرّحمن جامی، دیوان جامی، علم کلام.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار ز
فصل اول: مبادی تحقیق
1-1-تعریف موضوع. 2
1-2- پیشینۀ تحقیق.. 3
1-3- سؤالات پژوهشی.. 6
1-4- روش تحقیق.. 6
فصل دوم: بررسی زندگی و احوال جامی
2-1- زندگانی جامی.. 8
2-2- تحصیلات جامی.. 9
2-3- ویژگیهای اخلاقی جامی.. 10
2-4- سفرهای جامی.. 12
2-5- ازدواج جامی.. 13
2-6- فرزندان جامی.. 13
2-7- محیط جامی.. 14
2-8- اوضاع سیاسی زمان جامی.. 15
2-9- مذهب در دوران جامی.. 17
2-10- مذهب و تصوّف جامی.. 18
2-11- معرفی آثار جامی.. 20
2-12- سبکشناسی جامی.. 30
2-13- جایگاه ادبی جامی.. 31
فصل سوم:بررسی علم کلام و معرفی فرقه های کلامی
3-1- علم کلام. 34
3-1-1- تعریف علم کلام. 37
3-1-2- موضوع علم کلام. 39
3-1-3- تاریخچۀ علم کلام. 41
3-1-4- فواید و اهداف علم کلام. 43
3-1-5- کلام و فلسفه. 44
3-2- مکتبهای کلامی.. 46
3-2-1- قَدَریِه. 47
3-2-2- جَهْمیَه. 48
3-2-3- مُرْجِئَه. 49
3-2-4- جَبْریَه. 51
3-2-5-خَوارِج. 52
3-2-6- مُعْتَزَلَه. 53
3-2-7- اَشاعَرَه 55
3-2-8- ماتُریدیَه. 57
3-2-9- شیعه. 58
3-2-9-1- وجهتسمیه و تاریخ پیدایش… 59
3-2-9-2- فرقه های شیعه. 59
3-2-9-2-1- زیدیّه. 60
3-2-9-2-2- اسماعیلیّه. 60
3-2-9-2-3- امامیّه اثنا عشری.. 61
فصل چهارم: بررسی اندیشههای کلامی در دیوان جامی
4-1- توحید. 64
4-1-1- مراحل توحید. 66
4-1-2- توحید در علم کلام. 69
4-1-3- توحید در نگاه عرفا 69
4-1-4- توحید در دیوان جامی.. 70
4-1-4-1- جامی و توحید در ذات.. 71
4-1-4-2- جامی و توحید عملی.. 74
4-1-4-3- جامی و توحید افعالی.. 76
4-2- جبر و اختیار 79
4-2-1- دیدگاه متکلّمان در باب جبر و اختیار 81
4-2-2- دیدگاه جامی در باب جبر و اختیار 82
4-3- صفات خداوند. 88
4-3-1- تعریف صفت.. 88
4-3-2- تقسیمبندی صفات.. 89
4-3-3- صفات الهی از دیدگاه متکلّمان. 89
4-3-3-1- دیدگاه معتزله. 90
4-3-3-2- دیدگاه اشاعره 90
4-3-3-3- دیدگاه ماتریدیان. 90
4-3-3-4- دیدگاه شیعه امامیه. 91
4-3-3-5- دیدگاه عرفا 91
4-3-4- جامی و صفات باریتعالی.. 92
4-3-4-1- صفات ثبوتیه. 94
4-4- حادث و قدیم. 95
4-4-1- حادث و قدیم در لغت و اصطلاح. 96
4-4-2- جامی و مسألۀ حادث و قدیم. 97
4-5- صفات سلبیه. 102
4-5-1- رؤیت.. 103
4-5-1-1- رؤیت در لغت (کلام) 103
4-5-1-2- رؤیت در قرآن. 104
4-5-1-3- اشاعره 105
4-5-1-4- معتزله. 106
4-5-1-5- ماتریدیه. 106
4-5-1-6- مرجئه. 106
4-5-1-7- شیعه. 107
4-5-1-8- رؤیت در دیدگاه عرفا 107
4-5-1-9- رؤیت از دیدگاه جامی.. 107
4-6- جوهر و عرض… 111
4-6-1- جوهر و عرض در لغت.. 111
4-6-2- جوهر و عرض از دیدگاه فلاسفه. 111
4-6-3- جوهر و عرض از دیدگاه متکلّمان. 112
4-6-4- جوهر و عرض در نگاه عرفا 113
4-6-5- دیدگاه جامی در باب جوهر و عرض بودن خداوند. 114
4-7- لطف الهی.. 116
4-8- اسم. 119
4-8-1- دیدگاه متکلّمان در باب توقیفیت اسماء الهی.. 120
4-8-2- دیدگاه جامی در باب اسماء الهی.. 121
4-9- شناخت ذات خدا 123
4-9-1- راههای شناخت خداوند. 124
4-9-2- شناخت خدا از دیدگاه متکلّمان. 125
4-9-3- جامی و شناخت خداوند. 125
4-10- شفاعت.. 129
4-10-1- شفاعت در قرآن. 129
4-10-2- شفاعت از دیدگاه فرق کلامی.. 130
4-10-3- دیدگاه جامی در باب شفاعت.. 131
4-11- توکّل. 135
4-11-1- توکّل در قرآن. 135
4-11-2- فرق کلامی و مسألۀ توکّل. 136
4-11-3- نگرش جامی در باب توکّل. 137
4-12- قضا و قدر 141
4-12-1- قضا و قدر در قرآن. 141
4-12-2- قضا و قدر در دیدگاه فرق کلامی.. 142
4-12-3- دیدگاه جامی در باب قضا و قدر 143
4-13- توبه. 148
4-13-1- توبه در دیوان جامی.. 150
4-14- وعد و وعید. 154
4-14-1- وعد و وعید در قرآن. 155
4-14-2- وعد و وعید از دیدگاه فرق کلامی.. 155
4-14-3- دیدگاه جامی در باب وعد و وعید. 157
4-15- نبوّت.. 161
4-15-1- دیدگاه متکلّمان در باب نبوّت.. 163
4-15-2- جامی و مسألۀ نبوّت.. 164
4-16- امامت.. 175
4-17- معاد. 178
4-17-1- جامی و مسألۀ معاد. 180
فصل پنجم: نتیجه گیری
پیوست.. 200
منابع و مآخذ. 222
سپاس خدایی را که اوّل و آخِر وجود است، بی آنکه اوّلی بر او پیشی بگیرد یا آخری پس از او باشد؛ خدایی که دست هر چشمی از دامن دیدارش کوتاه است و فهم هر کبوتر توصیفگری از پرواز در آسمان وصفش عاجز؛ خدایی که ید قدرت بیمنتهایش دریای آفرینش را جاری کرد و به اراده ازلیاش همۀ خلق را صورت بخشید؛ هر کس را در سایه ارادهاش به راهی راهرو گردانید و آتش عشق خود را در وجودشان برانگیخت. بر هر زندهای، جامی معلوم از قسمت و بهرهای معین از روزی است. نه آنکه را روزی وافر دارد، توان کاستن است و نه آن که را روزی اندک دارد توان افزودن. بر زندگی هر زندهای، انجامی معلوم و پایانی معین مقرر فرمود، تا پا به پای ایام به سوی آن قدم بردارد و هر سال که میگذرد به آن نزدیکتر شود؛ و چون پایانیترین گام بر زمین نقش بندد و جام زندگی با حسابی معلوم پر گردد، جان او را به سوی آنچه بدان فراخوانده ـ از نعمت ثواب یا نقمت عذاب ـ بازمیستاند، تا بدکاران را به دلیل بدکاریشان به وادی قهر و نکوکاران را به علت نکوکاریشان به وادی رحمت درآورد، و بدینسان آینه عدلش را مینمایاند و نشان عدالت بر خلقت میزند.
نورالدّین عبدالرّحمن جامی شاعر و عارف بزرگ قرن نهم هجری است. داشتن آثار فراوان وی در زمینهی ادب فارسی و عربی به این شاعر وجههای برونمرزی داده است و جایگاه بالایی در سراسر ممالک اسلامی به خود اختصاص داده است. ازآنجاییکه این شاعر فرهیخته از عارفان و مردان بزرگ زمان خود بود، ازاینجهت بررسی آثار و اندیشهها وی درخور اهمیّت است و با بررسی آثار وی میتوان به شناخت اعتقادات وی و همچنین اندیشههای حاکم بر آن زمان آگاهی یافت.
در نخستین گامها که به دنبال یافتن موضوع برای پایاننامه بودم و از ابتدا قصد داشتم موضوعی را برای پایاننامه برگزینم که مرا به شناخت خداوند رهنمون شود باشد ماحصل آموختنم به هدف آفرینش بینجامد با مراجعه به آقای دکتر خدادادی و راهنماییهای ایشان سرانجام موضوع بررسی اندیشههای کلامی در دیوان جامی برای بنده در گروه ادبیات فارسی به تصویب رسید.
این پایاننامه شامل پنج فصل است:
فصل اول شامل مبادی تحقیق، پیشینهی تحقیق، سؤالات پژوهشی و روش تحقیق است.
فصل دوم به بررسی زندگی و احوال جامی پرداختهشده است. در این فصل اطلاعاتی چون سالروز تولّد، وفات، تحصیلات جامی، ویژگیهای اخلاقی، سفرهای جامی، ازدواج، فرزندان، محیط جامی، اوضاع سیاسی و بررسی مذهب در این دوران و مذهب جامی، آثار جامی در سه زمینه ادبیّات، علوم عقلی و علوم نقلی و جایگاه ادبی شاعر بیان شده است.
فصل سوم شامل توضیحاتی در باب علم کلام و معرفی فرقههای کلامی است. در این فصل علم کلام در لغت و اصطلاح موردبررسی قرارگرفته است. دیدگاههای مختلف در باب موضوع این علم، همچنین بیان تاریخچه، فواید و اهداف این علم از دیگر موارد مطرحشده است. درنهایت به بررسی فرقهها و چگونگی پیدایش و بیان آراء و عقاید آنان بهطور مختصر پرداخته شده است.
در فصل چهارم اشعار جامی در دیوانش از نظرگاه علم کلام موردبررسی قرار گرفته است. در این فصل مباحثی چون توحید ذات، توحید افعالی، توقیفیّت اسمایالهی، صفات خداوند، حدوث و قدم، جوهر و عرض، رؤیت حقتعالی، جبر و اختیار، لطف الهی، شفاعت، قضا و قدر، توکّل، توبه، وعد و وعید، نبوّت، امامت و معاد مورد بررسی قرار گرفته است. مباحث مطرح شده با دیدگاههای نحلههای کلامی مورد سنجش و در نهایت با توجّه به این دیدگاهها گرایش کلامی جامی با توجّه به اشعاری که در دیوان سروده است مشخّص شده است. فصل پنجم نتیجهگیری مباحث را در بر میگیرد.
این پژوهش از نوع بنیادی و به روش کتابخانهای و با استفاده از شیوهی تحلیلی توصیفی انجام شده است. پس از انتخاب موضوع به منظور آشنایی با علم کلام به مطالعۀ کتب کلامی پرداختم. ناگهان خود را با دریایی ژرف و پهناور رویاروی یافتم و بهخوبی دریافتم که ورود به آن سخت و خروج از آن سخت تراست و اگر راهنماییهای ارزنده آقای دکتر محمّد خدادادی و صبر و حوصله و سعۀ صدر آن بزرگوار و همچنین مشاورههای ارزشمند آقای دکتر مهدی ملک ثابت که دلسوزانه راه گشای بنده در طی این مسیر بودند، نبود پیمودن این راه برایم دشوار چهبسا غیرممکن بود. گاه این مباحث آنقدر پیچیده و مشکل مینمودند که برای ادامهی کار دچار تردید میشدم ولی همیشه با مراجعه به آقای دکتر خدادادی و استفاده از راهنماییهای ارزنده ایشان و بیان ساده و روان این مطالب از زبان ایشان باز به ادامه کار راغب میشدم. در راستای انجام مراحل پایان نامه نه تنها ایشان از نظر علمی راهگشای بنده بودند بلکه به لحاظ اخلاقی در محضر ایشان درسها آموختم. گشادهرویی، صبر و سعهی صدر، تواضع، بزرگ منشی که همگی اینها اندکی است از بسیار. در این مدّت سستیها و خطاهایی مرتکب شدم و ایشان در کمال ناباوری من بزرگوارانه از خطایم گذشتند. امیدوارم به سبب این الطاف که در حق بنده کردند مورد لطف الهی قرار گیرند.
بعد از اتمام پایاننامه و آشنایی با دیدگاههای نحلهها در باب خداوند، نتیجهای زیباتر از کلام مولا علی (ع) نیافتم. ایشان در خطبهی 49 نهج البلاغه میفرمایند: «ستایش مخصوص خداوندى است كه از اسرار پنهانی ها آگاه است و نشانه هاى واضح و روشن، بر هستى او دلالت مى كنند، هرگز در برابر چشم بینایان آشكار نمىشود، ولى نه چشم كسى كه وى را ندیده انكارش تواند كرد و نه قلب كسى كه او را نشناخته مشاهده اش تواند نمود. در علو رتبه بر همه پیشى گرفته، پس، از او برتر چیزى نتواند بود و آن چنان نزدیك است كه چیزى از او نزدیكتر نیست. مرتبه بلندش او را از مخلوقاتش دور نكرده و نزدیكیش با خلق او را با آنها مساوى قرار نداده است. عقول را بر كنه صفات خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائى خود بازنداشته است، هم اوست كه گواهى نشانههاى هستى، دلهاى منكران را بر اقرار به وجودش وا داشته و بسیار برتر است از گفتار آنان كه وى را به مخلوقات تشبیه كنند و یا انكارش نمایند».
درنهایت از زحمات بیدریغ پدر و مادر عزیزم که گامبهگام در زندگی یار و مددکارم بودهاند و از خواهر و برادرانم که وجودشان مایه آرامش و شادیبخش وجودم بودهاند نهایت قدردانی و سپاسگزاری را دارم.
در اینجا بر خود لازم میدانم از استاد فرزانه جناب آقای دکتر محمّدرضا نجاریان مدیر محترم گروه زبان و ادبیات فارسی و سایر استادان بزرگوار و فرهیختۀ گروه زبان و ادبیات فارسی، جناب آقای دکتر الهامبخش، آقای دکتر پهلوان حسینی، آقای دکتر دهقانی، آقای دکتر پویان، خانم دکتر نصری که از محضر پر فیض تدریسشان ، بهرهها بردهام نهایت سپاس و قدردانی را به عملآورم؛ و نیز از همۀ دوستان به ویژه خانمها ناهید عابدینی، سارا کاظمی طباطبایی، فیروزه نصیری، حمیده سادات آرسته، معصومه وطن پرست، فرزانه مردانی و کلیهی کسانی که در طول این مدّت یار و پشتیبانم بودهاند سپاسگزارم.
-1-تعریف موضوع
نورالدّین عبدالرّحمن جامی (817-898) از شاعران و نویسندگان بزرگ قرن نهم هجری است. عبدالرّحمن جامی در زبان و ادب فارسی و عربی دارای تألیفات بسیاری به نظم و نثر است و به سبب بهرهمندی از علم و دانش فراوان در زمینههای مختلف در زمان خود، شهرت زیادی داشته است. بنا بر مطالبی که در مورد جامی ذکر کردهاند وی را در شمار صوفیان و عارفان زمان خود آوردهاند. جامی پیرو سلسلۀ نقشبندیه و از شاگردان امام ابیحنیفه نعمان بن ثابت فارسی و شارح مکتب فکری ابن عربی است. از عبدالرّحمن جامی آثار بسیاری به نظم و نثر برجا مانده است که مهمترین آنها عبارتاند از: اعتقادنامه، شواهدالنبوة، لوایح، لوامع فی الشرح الخمریه، اشعةاللمعات، نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص، نفحات الانس من حضرات القدس، بهارستان، منشآت، مثنوی هفتاورنگ و دیوان اشعار که شامل قصاید، غزلیات و رباعیات اوست.
علم کلام علمی است که دربارة اعتقادات دینی به شیوه استدلال، بحث و گفتوگو میکند و بهطور کلّی، کلام علمی است در باب اصول دین و رفع شبهات دینی. ازآنجاکه عرفان و کلام از موضوعات مهم علوم اسلامی هستند و به دلیل نزدیکی علم کلام و عرفان، عرفای بزرگ که صاحب آثاری به نظم و نثر هستند نیز در آثار خود، علاوه بر عرفان به علم کلام هم توجّه داشتهاند و مباحث کلامی را در آثار خود بیان نمودهاند. عبدالرّحمن جامی نیز از این امر مستثنی نبود و در آثار خود ازجمله در دیوان اشعار، اشاراتی در باب علم کلام آورده است.
در این پژوهش، کوشش میشود، ابتدا مباحث علم کلام موردمطالعه قرارگیرد، سپس دیوان اشعار جامی بررسی میشود و ابیاتی که با مباحث علم کلام مانند ذات خدا، صفات خدا، جبر و اختیار، قضا و قدر، رؤیت، نبوّت، خلافت و امامت، معاد و مسائل دیگر کلامی منطبق است، استخراج میگردد. آنگاه، این ابیات را بر اساس موضوع طبقهبندی کرده و درنهایت، به تحلیل و بررسی این مفاهیم پرداخته میشود.
هدف این پژوهش آن است که ابتدا زندگی، آثار و اندیشههای عبدالرّحمن جامی را موردبررسی قرار دهد. هدف دیگر این پژوهش آن است که موضوعات کلامی را که جامی در دیوان خود بهصورت پراکنده بیان کرده، احصا و موردبررسی قرار دهد. به همین منظور، امّهات اندیشههای کلامی جامی که در دیوان او وجود دارند، نقد و بررسی خواهد شد. تعیین مشرب کلامی جامی در دیوانش، واپسین هدف انجام این پژوهش است.
با انجام این پژوهش، محقّقان و پژوهشگران ادب فارسی برای دانستن آراء و اندیشههای کلامی جامی، ضمن مراجعه به این اثر بهراحتی میتوانند به اندیشههای کلامی جامی دسترسی پیدا کنند و علاوه بر آن، با شرح و تحلیل این عقاید نیز آشنا خواهند شد. با مراجعه به این پژوهش، پژوهشگران عرفان و علمای علم کلام بهراحتی میتوانند به اندیشههای طبقهبندیشده کلامی جامی در دیوان او دست یابند. علاوه بر این، این پژوهش کمک شایان توجهی به شناخت بهتر اندیشههای جامی و بررسی علمی اندیشههای او مینماید.
سینمای جنگ در ایران که عموما با نام سینمای “دفاع مقدس”شناخته میشود، به علت محور قرار گرفتن در
ایدئولوژی رسمی حاکمیت نتوانست در دورههای مختلف –سه دهه اخیرـ به نحو باز و آزادی مورد ارزیابی و نقادی قرار گیرد. تفکرات انتقادی در این دوره به علت تابو شدن شدید این سوژه اکنون اجتماعی شده که هنوز هم بسیار مورد ارجاع تفکر حاکم قرار میگیرد و سعی در حفظ “تقدس گونگی” آن میشود، تنها توانست در حوزهی ادبیات و هنر به صورت عام و سینما به صورت خاص پرداخت آزاد گونهتر و رهاتری به آن داده شود. چون حوزهی هنرگفتمانی است که به شکل نمادین و غیر مستقیم فهم ما از چیزها را قوام میدهد . این حوزه میتواند به شکلی نمادین برخی از جنبههای نهی شده آن را در خود بازنمایاند. با این وجود فهم ما از وقایع جنگ تنها به بازنماییهای روایی در فیلمها محدود نمیشود و نیاز به واکاوی فیلم و کنار هم قرار دادن تکههای این پازل دارد. من سه دورهی اصلی در بازنمایی فیلم جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کردهام. هر یک از این سه دوره ویژگیها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که میتوان این ویژگیها را در ابژههای بازنمایی شده در فیلمها شناسایی کرد.

“جغد مینوروا شباهنگام بال و پر میگستراند”. از نظر هگل، تاریخ در حرکت مومنتال خود در حال آشکارشدگی است. یعنی هر دورهای از
تاریخ که به پایان میرسد، اندیشه به بازاندیشی و بازسازی آن دوره میپردازد. برای نمونه میتوان شاهنامهی فردوسی و ایلیاد و ادیسهی هومر را نام برد که در پایان اعصار طلایی ایران و یونان نگاشته میشود. همانطور که ریکور عنوان میکند “تفسیرهای رویدادهای متاخر نسبت به رویدادهای نزدیکتر روشنتر میباشند”(steph.2006:36). این جمله ریکور یاد آور فاصله گرفتن تاریخی سوژه گفتمانی برای فهم بهتر آن دارد.
از نظر هگل هیچ تفکری نمیتواند از دورهی خود جدا فرض شود و نمیتواند غیر از گذشته چیزی بگوید. با این بیان هیچ تفکری و نشانههای آن (ادبیات، فلسفه وهنر) از زمانهی خود فراتر نمیرود. بنا براین هر اندیشهای لوازم خود را از دورهی خود میگیرد. هر اندیشهای در عین نگاشتن اکنون خود، سرشار از گذشته و آبستن آینده است. مگر هنگامی که مومنت تاریخی به پایان میرسد. آنگاه است که تاریخ دوباره حرکت خویش را از نو از سر میگیرد. با الهام از این الگوی هگل، ما سعی در بررسی گفتمان جنگ و رابطهی آن با سینما در سه دهه بعد از انقلاب ایران با تاکید بر آثار ابراهیم حاتمیکیا داریم. دوران آغازی که در آن حاتمیکیا متولد میشود، به اوج میرسد و سپس پایان مییابد. محور اصلی در این پایاننامه توجه به دالهای مرکزی جنگ و بازنمایی آن در سینمای جنگ در طول سه دهه گذشته است. این رساله مبتنی بر مطالعات فرهنگی و تحلیلگفتمان میباشد. بواقع رویکرد مطالعات فرهنگی نقشی شناختی برای هنر قائل است و از توجه صرف به مقوله زیبا شناختی فراتر میرود و آن را در ارتباط با فهم ما از جهان هستی قرار میدهد. به واقع در این پایاننامه تنها یک گفتمان جنگ شناسایی میشود که این گفتمان در طول سه دوره تغییر و تحول مییابد به زبانی دیگر سه گفتمان جنگ که هر یک خود را در تقابل با دیگری تعریف کند و جود ندارد، بلکه یک گفتمان مورد توجه قرار میگیرد که چگونه در طول سه دهه تغییر مییابد. من سه دورهی اصلی در گفتمان جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کردهام. هریک از سه دوره ویژگیها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که میتوان این ویژگیها را در ابژههای بازنمایی شده در فیلمها شناسایی کرد. بر همین اساس در این تحقیق فیلمهای حاتمیکیا را انتخاب کردهام. حاتمیکیا را میتوان سینماگر جنگ شناخت که در هر سه دورهی ذکر شده حضور داشته است.
فیلمهای مورد بررسی:
مهاجر، دیده بان،هویت، از کرخه تا راین، آژانس شیشه ای، به نام پدر.
بی گمان سه رویداد بسیار تاثیر گذار و مهم در روابط ایران و آمریکا در 3 دهه اخیر که عبارت هستند از :
هنوز سایه سنگین خود را همچنان بر افکار عمومی مردم و دیپلماسی عمومی و رسمی دو کشورانداخته است. اشغال سفارت آمریکا تاثیر بسیار نامطلوب و منفی از کشور و ملت ایران در اذهان و افکار عمومی مردم آمریکا بجای گذاشت و نقطه آغازین یک جدال 34 ساله بین دو کشور گردید. این رویداد ، نقطه کانونی و دال اصلی دیپلماسی عمومی آمریکا بر علیه ایران می باشد. سقوط هواپیمای مسافربری ایران یکی از هولناک ترین جنایاتی بود که ملت ایران شاهد آن بود و دردناکتر اهدا حلقه گل به کاپیتان ناو جنگی ، این موضوع اوج روحیه کینه توری ، زورگوئی و خودکامگی آمریکا را برای مردم ایران نمایان ساخت[6] .
در حا لیکه سال 2001 به پیشنهاد رئیس جمهور ایران آقای خاتمی در سازمان ملل؛ سال گفتگوی تمدن ها نام گرفت و تحلیل های
دولتمردان وقت این بود که با این کار ایران را بعنوان چهره صلح طلب در جهان خواهند شناخت اما کمتر از چند ماه جورج بوش؛ رئیس جمهور آمریکا در ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ در سخنرانی سالیانه خود در کنگره ایالات متحده آمریکا ایران را “محور شرارت” خواند. این اقدام دولت آمریکا گفتمان مذاکره و روند اعتماد سازی از سوی ایران را برای مدتها زیادی به حاشیه راند و گفتمان آمریکا ستیزی جای آنرا گرفت[7] .
تحلیل گفتمان رویدادهای دو سال اخیر بدون اشاره به این سیر تاریخی نقاط مبهمی را در این پژوهش برجای می گذاشت .کلیات این تحقیق تحلیل گفتمان رسانه ای دو کشور طی دو سال اخیر است ،آیا افکار عمومی رهبران سیاسی دو کشور نگاهی به آینده دارند[8] و گفتمان های شکل گرفته از ساختارهای قبلی در حال گسست و رفتن به حاشیه می باشند.
تحلیل گفتمان دیپلماسی عمومی ایران و آمریکا طی 2 سال اخیر بدون اشاره به کلیات این سیر تاریخی نقاط مبهمی را در فصل چهارم ایجاد می کرد .
[1]این تقسیم بندی بر اساس نظر نگارنده است.
[2]این جدول بر اساس نظر نگارنده است .
[3]Iran Contra affair
[4]dual containment
[5]Axis of evil
[6]اولویت بندی رویدادها بر اساس نظر نگارنده است.
[8]روحانی::عقل سلیم حکم میکند دولت و کشور به فکر آینده باشند و ترمیم گذشته باشند.سایت خبری ایسنا، 27/3/92-http://isna.ir
اتفاقات سیاسی- اجتماعی که در تاریخ معاصر ایران بعد از جنگ جهانی دوم رخ داد، سرآغاز فصلی بود که پای تفکرات رمانتیسم و به دنبال آن ادبیات پاورقی را به زندگی روزمرهی ایرانیان باز کرد. قرن 14 یکی از دورانهای پرتحرک ادبیات ایران است. ادبیاتی که بیشتر رویکردش اجتماعی است. اتفاقاتی که در چند دههی نخست آغاز قرن 14 در ایران رخ داد زمینه گســــترش رمان و در کنار آن پاورقینویسی را فراهم آورد و این را به راحتی میتوان از عناوین نویسندگان به نامی که زینتدهندهی تاریخ ادبیات معاصر ایران هستند، دریافت.

در یک برهه کوتاه، تقریباً دههی 40 و 50 پاورقینویسی عملاً بر ادبیات ایران تسلط یافت و آن با توسعهی روزنامهها همراه بود.
برخوردهای نابهنجار ساواک و فضای پرخفقانِ بعد از کودتای 32 بسیاری را واداشت تا خواندن را به جای جنگیدن به عنوان یک راه مبارزه بپذیرند. ازاینرو نمیتوان پاورقینویسی را صرفاً، یک سرگرمیِ صرف و یک تافتهی جدابافته از ادبیات ایران دانست، بلکه باید آن را محصول شرایط اجتماعی خاصی دانست که بر اثر یک سرخوردگی پدید آمد و واکنشی به یک جریان بوده است.
از آنجایی که در زمینه پاورقی مطالعات زیادی صورت نگرفته و دایرهی کارهای انجام شده محدود است، این پایاننامه بر آن شد تا: موضوع تحقیق خود را بر روی پاورقینویسی با توجه به اثر فهیمه رحیمی متمرکز کند.
پاورقیها آثار ادبی هستند که به رغم طرح ساده و به ظاهرآبکیشان، یکی از مهمترین ابزار شناخت جامعه هستند. پاورقیها داستانهای جذابی بودند که در آغاز دههی چهل در حاشیهی روزنامهها به صورت روزانه یا هفتگی و سریالی به چاپ میرسیدند و بسیاری از مردم آنها را تنها به منظور سرگرمی و هیجان انگیزبودنشان مطالعه میکردند. اما مکتبهای ادبی جدید و ورود دیدگاههای بیرون از ادبیات به داخل ادبیات نشان داد که این آثار قابلیت بررسی روانشـــناسی، جامعه شناسی، نشانه شناسی و زبانشناسی و… را دارند.
مهمترین موضوع پاورقیها مسایل عاشقانه و پلیسی بود. از میان پاورقی نویسان میتوان به فهیمه رحیمی اشاره کرد، که تاکنون تقریبأ 30 اثر در این زمینه نوشته است. وی متولد 1331 در شهر تهران است و رکوردار فهرست پاورقی نویسان ایران به لحاظ چاپ و فروش است.
ذکر این نکته نیز ضروری است که نباید پاورقی را- اگرچه شاید مورد پسند عامهی مردم قرار بگیرد- با داستانهای عامیانه مانند: سمک عیار، قصههای هزارویک شب، سندبادنامه و… اشتباه گرفت.
1-3 سوالات تحقیق
پرسشهای تحقیق عبارتند از:
1ـ پدیده پاورقینویسی چگونه در ایران پا گرفت؟
2ـ پاورقی چطور میتواند به اوج شهرت و قدرت جذب تودههای مردم برسد؟
3ـ رمان پنجرهی فهیمه رحیمی از چه ساختار و جایگاهی در ادبیات پاورقینویسی برخوردار است؟
1-4 اهمیت و ضرورت تحقیق
این تحقیق از دو جنبه تازه و قابل توجه است: یکی به لحاظ موضوع، یعنی پاورقی که کمتر کار
شده است و دوم به لحاظ نگاه برون ادبیاتی به ادبیات که در سالهای اخیر متداول شده است.