با گسترش پدیدهی جهانیسازی، اهمیت اعتماد در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی بطور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است بطوری كه اكثر صاحب نظران در علوم مختلف به اهمیت نقش اعتماد در سازمانها اشاره كردهاند. مطالعات ادبیات سازمانی نیز بر اهمیت اعتماد به عنوان پیش نیاز اثربخشی سازمانی تأكید داشتهاند.(Child-Mollering,2010,70).
اعتماد برای موفقیت سازمانی، انجام تغییرات مداوم در نقشها و تكنولوژیها و همچنین طراحی مشاغل و مسئولیتها ضروری میباشد. اعتماد میتواند اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد كند، و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار دهد.(داناییفرد ،رجب زاده و حصیری؛1388،61). اعتماد بین مدیریت و کارکنان بر کیفیت مدیریت تاثیر زیادی خواهد داشت بنابراین افول اعتماد در سازمانهای دولتی، یكی از مسائلی است كه باعث ایجاد كاركنانی بیانگیزه و بیتفاوت میشود و اجرای كند برنامهها را سبب
میگردد و در مقابل کارکنان بی اعتماد نسبت به سرپرست و سازمان که بخش کوچکی از اجتماع می باشد هیچ انگیزه ودلخوشی برای اعتماد به اجتماع وجامعه نخواهند داشت. (قلیپور،پورعزت،حضرتی ،1388،104) و همچنین سطح پایین اعتماد باعث میشود که کارکنان جریان اطلاعات را در سازمان منحرف کنند و سوءظن و بدگمانی در بین کارکنان رواج یابد و ارتباطات باز و صادقانه در سازمان از بین برود و تصمیمات سازمان کیفیت مطلوبی نداشته باشد(فرهنگ ؛1389). اعتماد، به میزان آسیبپذیری تمایلات و اشتیاق یک طرف تعامل به اقدامات طرف مقابل بدون در نظرگرفتن توانایی کنترل و نظارتی که فرد بر طرف مقابل دارد، گفته
میشود. اعتماد شامل سه بُعد اعتماد مبتنی بر شناخت، اعتماد مبتنی بر تاثیر و گرایش به اعتماد است.(Sendjaya-Pekerti,2010,644).
وجود اعتماد در سازمان امور مالیاتی مانند سایر سازمانها و موسسات مالی و اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار بوده به طوری که تبعات ناشی از فقدان آن باعث بروز رفتارهای خودخواهانه وخودمحور در کارکنان،کاهش مشاركت در تصمیمگیریها(پناهی،1389،103)،عدم تحقق اهداف و استراتژیهاشده و به طورکلی تأثیری منفی بر بهرهوری سازمانی خواهد گذاشت(قربانی و بابالحوائجی؛1388،3).
«لاولر» بیان میكند كه تغییرات مستمر در محیط كار، سبكهای مدیریت مشاركتی و استقرار تیمهای كاری را ایجاب كرده و ایجاد اعتماد در تیمهای كاری و مدیریت مشاركتی، ضرورت ایجاد اعتماد در سازمانها را دوچندان ساخته است مدیریت مشاركتی یعنی مشاركت كاركنان درفرآیند تصمیمگیری،دعوت ازهمه افرادبه تفكرراهبردی و قبول مسئولیت فردی درقبال كیفیت كاروتولید،حمایت وپاداش دادن به رفتاركاركنان كه ارباب رجوع را راضی و عملكردسازمان را بهبودمیبخشند(Macy et al,2009)و شامل سه بعد مشارکت در زمینه اجتماعی و مشارکت انفرادی و مشارکت اقتصادی استراتژیک میباشد.
ضرورت تاكید بر اعتماد عمومی و اعتماد درون سازمانی، كه روز به روز در حال كاهش است و همچنین الزام توزیع قدرت و توانمندسازی در كشورهایی كه فراگرد دموكراتیزه شدن را طی میكنند، وجود رهبری خدمتگزار را ضروری ساخته است ( (Birkenmeier et al,2012بدین منظور در این پژوهش از رهبری خدمتگزار به عنوان تعدیلگر استفاده شده است.گرین لیف رهبری خدمتگزار را چنین تعریف میکند: رهبری خدمتگزار روی خدمترسانی به دیگران تأکید میکند و منافع شخصی را فدای منافع دیگران میکند تا افراد از درایت و اختیار و سلامت بیشتری برخوردار شوند و خودشان تبدیل به رهبرانی خدمتگزار گردند. رهبری خدمتگزار شامل چهار بُعد خدمترسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی است. (قلی پور و همکاران،1388، 110).
با توجه به مطالب مطرح شده سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین مدیریت مشارکتی و اعتماد در سازمان امور مالیاتی استان گیلان با توجه به رهبری خدمتگزار رابطه وجود دارد
[1]Greenleaf
فرم در حال بارگذاری ...