:
طنز یک پدیده ی جهانی است .با مشاهده ی رفتار روزمره ی خود ، مطمئنا می فهمیم که همه ما در بیشتر موقعیت ها نسبت به طنزعکس العمل نشان می دهیم . بنابراین باید بپذیریم که طنز یکی از بخش های اصلی مکالمات روزمره ما را تشکیل می دهد و این یک واقعیت کلی است که همه انسان ها به طور طبیعی از رفتار و گفتار خنده آور استفاده می کنند . همین اهمیت طنز در زندگی انسان است که موجب شده طنز، به ویژه در سال های اخیر،جایگاه مهمی را در تحقیقات زبان شناسی به خود اختصاص دهد و توجه اندیشمندان زیادی را به خود جلب کند.
از میان انواع گوناگون طنز ،طنز کلامی از رایج ترین انواع طنز است ودر میان طنزهای کلامی ، جُک ها جایگاه ویژه ای دارند . زبان فارسی نیز از جمله زبان هایی است که در آن جُک ها ی فراوانی وجود دارد و هر روزه شاهد ایجاد جُک های به روز تری برای هر پدیده ی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جدید هستیم به گونه ای که شاید در کمتر زبانی شاهد حجم این چنینی جُک ها باشیم .
ریچی[1] در کتاب “تحلیل زبانشناختی جک ها” بیان می کند که جک ها داده های مناسبی برای تحقیق هستند. او دلایل زیر را بیان می کند :
“جک ها منابع حاضری از مثال های مورد آزمایش قرار گرفته هستند و نسبتا مناقشه ی کمی در مورد اینکه متنی جک است یا نه وجود دارد.
جک ها نسبتا وابسته به محتوای درونی هستند (خود شمول هستند )و نوعا در شرایط فراوانی قابل باز تولید هستند ، هرچند این امر انکار ناپذیر است که الزاماتی پیش از آنکه یک جک ، (در یک بافت مشخص ) مناسب باشد ، وجود دارد. با این حال باور داریم که این محدودیت ها میان جک و شرایط شاید کمتر از ارتباطات غنی ای باشند که عموما در اتفاقات جالبی که به طور روزمره پیش می آیند ، دخیل هستند.
جک ها کوتاه هستند که موجب می شود تحلیل گر بتواند آن ها را بیشتر مدیریت کند.” (Ritchie,2004:30)
درپژوهش حاضر به مقوله ی طنز، به طور اخص جک های فارسی ، از دیدگاه نظریه ی عمومی طنز کلامی (GTVH) پرداخته شده است . بر پایه ی این نظریه هر طنزی نمودی از شش متغیر یا منابع دانش است که عبارتند از تقابل انگاره ، مکانیسم منطقی ، موقعیت ، هدف ، شیوه ی روایت و زبان .
نظریه ی GTVH یک نظریه ی زبانشناسانه است که دیگر حوزه های زبانشناسی را نیز در بر می گیرد. بخصوص حوزه هایی چون زبانشناسی متنی ، نظریه ی روایتگری . این نظریه همچنین به
کاربردشناسی نیز به طور گسترده ای پرداخته است ، در حالی که نظریه ی انگاره ی معنایی طنز[3] (SSTH )یک نظریه ی معناشناختی طنز بود. (Attardo,2001:22)
در پژوهش حاضر از لفظ “جک” استفاده شده است که نام رایجی در فرهنگ عامه ی ایران است وبنابر نظر “دانش زاده ” که خود تحقیقی در مورد کارکرد اجتماعی جک ها از منظر تفکر انتقادی انجام داده است ، این واژه مناسب تر از لفظ معادل سازی شده ی” لطیفه” است . دانش زاده می گوید :
“جک ، نه لطیفه كه معادل آن در فارسی موقرانه یا متون تخصصی است؛زیرا می توان در منطق همین معادل، رد وسواس ایدئولوژیك را یافت: ایدئولوژی ای كه می كوشد زهر امر منفی را بگیرد و بر پدیده ای فولكلور، نامی نهد كه دیگر بسیاری از تداعی های واژه ی جك را ندارد. لطیفه شاید در دوره ی زمانی عبید زاكانی عنوانی ایدئولوژیك نبود، نامی بود با تاریخ خویش كه نمی كوشید دلالت های خویش را پنهان كند. اما امروزه، اصرار بر كاربرد این واژه در متون تخصصی، بیشتر كارکرد حسن تعبیر دارد همان اندازه كه كاربرد كلمه ی دستشویی به جای توالت»پوشاننده وزهرگیراننده « است، كاربرد لطیفه به جای جك پوشاننده و سرپوشاننده است پس ما با جك مواجه ایم نه با لطیفه ای كه یك سخنران موقر با هزار اشاره ی عذرخواهانه،درحین سخنرانی برای رفع كسل كنندگی فضای جلسه تعریف می کند .”( دانش زاده ،1388 :3)
در پژوهش حاضر سعی براین خواهد بود تا با تحلیل نمونه هایی از جُک های فارسی ، گرایش های غالب و شیوه ها و راهکارهای رایج در آنها را یافته و به عبارت ساده تر عواملی که در زبان فارسی موجب خنده دارشدن این جُک ها می شوند را بیابیم .
1-Ritchie
[2] -General Theory of Verbal Humor
[3] -Semantic Script Theory of Humor
فرم در حال بارگذاری ...