ارزش ، بار معنایی خاصی است که انسان به برخی اعمال ، حالت ها و پدیده ها نسبت می دهد و از جمله متغیرهایی است که بار معنایی گسترده ای دارد . گستردگی بار معنایی ارزش با گستردگی رشته ها و تخصص ها نظیر ارزش اجتماعی، ارزش مالی و ارزش اقتصادی ارتباط دارد (رهنمای رودپشتی ،1384،ص164). بر اساس رویکرد مدیریت مبتنی بر ارزش می توان مفهوم ونقش ارزش در کسب و کار را تبیین نمود . نایت بر این باور است که مدیریت مبتنی بر ارزش بر ذهن هرکسی که در سازمان است ، این موضوع را القا می کند که بیاموزد و تصمیمات خود را بر اساس درکی که از چگونگی کمک این تصمیمات بر ارزش شرکت ها دارد ، اولویت بندی نماید . به عبارت دیگر همه فرآیندها و نظام های اساسی باید به سمت ایجاد ارزش یا ارزش آفرینی (vc) جهت گیری شوند .
یکی از موضوعات اساسی در حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری ، ارزش گذاری است . با ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، ارزش گذاری شرکت هایی که می خواهند به بخش خصوصی واگذار شوند امری مهم محسوب می گردد(هاشمی و دیگران،1389،ص3) . ارزش شرکت در واقع لگاریتم طبیعی نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام است (lins,2003,p28). در صورتی که این نسبت بیشتر از یک باشد شرکت بیشتر ارزش گذاری می شود و بالعکس (اعتمادی و دیگران،1391،ص4). در واقع تعیین ارزش شرکت از جمله عوامل مهم در فرآیند سرمایه گذاری است و ارزش هر شرکت با توجه به ارزش سهام آن قابل تعیین است . به عبارت بهتر ارزشیابی هر شرکت از طریق ارزشیابی دارایی های مالی آن شامل سهام عادی،سهام ممتاز،اوراق قرضه و … صورت می گیرد (صامتی ودیگران،1386،ص4).
در دنیای رقابتی امروز ، سرمایه داران خواستارآن هستند که سرمایه خود را روز به روز افزایش داده و به حداکثر برسانند و به این دلیل به دنبال فرصت های سرمایه گذاری هستند که بیشترین ثروت را برای آنان خلق می کند و برای نیل به این مقصد ، به ابزارها و معیارهایی برای شناسایی و اندازه گیری ارزش موجود در هر یک از فرصت های سرمایه گذاری ، نیاز دارند (مشایخ و همکاران،1383،ص31) . به منظور توصیف رفتار واقعی شرکت ، اقدامات مدیریتی شرکت به دو بخش تقسیم می گردد که عبارتند از : مدیریت دارایی های واقعی (RAM) و مدیریت ریسک مالی FRM) ). مدیریت دارایی واقعی نیز شامل مدیریت تولیدوعملیات(POM)، و مدیریت ریسک واقعی (RRM)است . فعالیت های یک شرکت ، مانند انتخاب پروژه و یا مصون سازی و غیره ، ممکن است از طریق مدیریت دارایی واقعی ومدیریت ریسک مالی شکل گیرد . ارزش شرکت در چهار چوب مدیریت دارایی واقعی است به عبارتی آمیخته ای از رفتار مدیریت تولیدوعملیات و مدیریت ریسک واقعی است . بنابراین مسئولیت مدیر یک شرکت عبارت است از: هماهنگ نمودن رفتار مدیریت تولیدوعملیات و مدیریت ریسک واقعی در چهارچوب عملکرد مدیریت دارایی واقعی و نیز استفاده از مدیریت ریسک مالی در جهت کاهش مشکلات هماهنگی در مدیریت دارایی واقعی از طریق استراتژی های کلی شرکت . بنابراین ، فرایند تصمیم گیری می تواند ترکیبی فوق العاده برای دستیابی به حداکثر ارزش در یک شرکت باشد ( .(Boyer et al, 2005,p7
گیلب، ریسک را پدیده ای می داند که بتواند نتیجه ی حاصل از آن چه که سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد . هیوب، نیز ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف می کند . مفهوم اصلی که تمام فرهنگ ها ازتعریف ریسک بر آن تاکید دارند ، وجود عدم اطمینان از اتفاقات آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد . به عبارتی اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه نمود ریسک نخواهد بود بلکه تنها عدم اطمینان است . به همین دلیل برای ریسک مقادیر مشخصی ارائه می گرددکه قابل کنترل و مدیریت است (اکبریان و دیگران، 1385،ص158). در واقع مدیریت ریسک یک مسیر ساختاریافته برای تحلیل و پاسخ گویی به عدم اطمینان های آینده است و احتمال بروز ریسک و پیامدهای آن را کاهش می دهد و درباره ریسک هایی که قابلیت مهار و کنترل را دارند معنا می یابد (راعی و دیگران،1391،ص49). دلیل اصلی اجرای مدیریت ریسک ، حداقل سازی ریسک و عدم اطمینان همراه با حداکثرسازی بازده برای سرمایه گذاران است یعنی کاهش زیان و افزایش سود ناشی از سرمایه گذاری . افزون بر این مدیریت ریسک نقش اساسی در تبدیل وضعیت عدم اطمینان به وضعیت اطمینان بیشتر نیز دارد (اکبریان و دیگران، 1385،ص159). مدیریت ریسک کاربرد بسیار گسترده ای در جهان امروز دارد و دربرگیرنده مجموعه متنوعی از روش ها و فنون مختلف برای ارزیابی ، تحلیل و کنترل انواع مختلف ریسک است .
اکثر نظریه پردازان ، ریسک کل شرکت را به دو بخش ریسک تجاری و ریسک مالی تقسیم بندی می کنند. ریسک تجاری درارتباط با ترکیب دارایی ها و تصمیمات عملیاتی شرکت و ریسک مالی در سایه ساختار سرمایه و پیرو تصمیمات مربوط به تامین مالی شرکت است . به عبارتی ریسک مالی در سایه استفاده از بدهی در تامین مالی دارایی های یک شرکت ایجاد می گردد و هر اندازه شرکتی ، بدهی بیشتری داشته باشد ، ریسک مالی آن افزایش یافته و احتمال ورشکستگی شرکت و سوخت اصل و بهره سرمایه گذاری بیشتر می گردد . این امر به نوبه خود قلمرو مدیریت ریسک مالی را به عنوان متعادل کننده رابطه بین ریسک و بازده گسترش داده است . هارچر معتقد است ، مدیریت ریسک مالی فرآیندی برای شناسایی و کنترل ریسک های مالی است که شامل شناسایی و اولویت بندی ریسک های مالی عمده ، تعیین سطح مجاز ریسک ، به کارگیری راهبرد مدیریت ریسک بر اساس سیاست ها ، اندازه گیری ، گزارش دهی ، نظارت و بهبود بر حسب نیاز است . مدیریت ریسک مالی بر آن دسته از انواع ریسک نظارت دارد که هم قابل کنترل باشد و هم آثار مالی داشته باشند (راعی و دیگران،1391،ص49). مدیریت ریسک مالی به رفتارهای معاملاتی و هزینه های مربوط به خرید یا فروش مشتقات مالی و استفاده از آن ها در جهت کاهش ریسک اشاره دارد . از آن جا که اوراق مشتقه، مهم ترین جزء تشکیل دهنده مدیریت ریسک مالی هستند ، استفاده شرکت ها از آن ها می تواند منعکس کننده رفتار مدیریت ریسک مالی شرکت ها باشد . بازار مشتقات مالی در ایران نسبت به سایر کشورهای پیشرفته ، بازار نسبتا کوچک و غیر فعالی است . با تصویب دستورالعمل اجرایی در شورای عالی بورس در ایران استفاده از قراردادهای آتی به عنوان مهم ترین ابزار مشتقه به مرحله عملیاتی رسیده است . امروزه با توجه به وجود بازارهای غیررسمی در گوشه های پنهان اقتصاد ایران ، ضرورت استفاده از ابزارهای جدید در جهت رفع نگرانی های طرفین معامله ، ایجاد تنوع در ابزارهای مالی بازار سرمایه ، جذب منابع مالی جدید ، امکان مشارکت وسیع افراد با سلایق و میزان ریسک پذیری متفاوت و افزایش کارایی بازار سرمایه ، در کشور احساس می گردد (میهنی،1389،ص24). در کنار رونق و فعالیت بازار سرمایه ، بورس اوراق بهادار دو ماموریت اساسی دارد که ماموریت اصلی آن تامین مالی دراز مدت شرکت ها است و وظیفه دوم ، مدیریت ریسک است که از طریق ابزارهای پوشش ریسک ، سرمایه گذاران ریسک سرمایه گذاری خود را پوشش می دهند . توجه به سرمایه گذار و اطمینان به حضور وی در بورس در مواقعی که ریسک بازار بالا می رود از موضوعات مهم در بازار سرمایه است و برای اغلب سرمایه گذاران این مساله اهمیت دارد که با کاهش ریسک بازار سرمایه به سهامداران اطمینان دهد که با ورود سرمایه ها به بازار ، از سود مناسبی برخوردار شوند . اهمیت این موضوع باعث شده است که سازمان بورس اوراق بهادار توجه ویژه ای به موضوع ابزارها و روش های پوشش ریسک در بازار سرمایه داشته باشد (خوزین و همکاران،1390،ص149) . کوشش در جهت محدود ساختن ریسک همواره در قلب عملیات مالی بوده و شرکت ها در تلاش هستند تا با بهره گیری از ابزارهای مشتقه به کاهش و پوشش ریسک کمک نموده و به خلق ارزش برای خود اقدام نمایند . زیرا سرمایه گذار با توجه به ارزش شرکت اولویت خود را در سرمایه گذاری تعیین می نماید .درکل مطالعه اثربخشی مدیریت ریسک مالی از الزامات مدیریت ریسک و ضرورتی برای توسعه نظری است . لذا این تحقیق سعی دارد نقش مدیریت ریسک مالی بر ارزش گذاری شرکت ها را بررسی کند. بر این اساس سوال تحقیق به این صورت می باشد: آیا مدیریت ریسک مالی(استفاده از اوراق مشتقه) در بورس اوراق بهادار تهران بر ارزش شرکت ها تاثیر دارد؟
1 Economic Development
2 Financial Derivatives
3 Risk Management
4 Financial Risk
1 Value
2 Social Value
3 Financial Value
4 Economic Value
5 James A. Knight
6 Value Creation
7 Real Asset Management)RAM)
8 Financial Risk Management(FRM)
1 Production And Operation Management(POM)
2 Real Risk Management(RRM)
3 Tom Gilb
4 K. Hube
5 Uncertainty
6 Commercial Risk
7 Financial Risk
1 K. Horcher
2 Derivatives
3 Diversification
4 Risk Appetite
5 Market Efficiency
1 Hedge
فرم در حال بارگذاری ...