گردشگری روستایی امروزه بهعنوان یک بخش از بازار گردشگری مورد توجه بسیاری از جهانگردان قرار گرفته است. این بخش از گردشگری به عنوان یک مقصد،دارای شریان خاص خود است، و روز به روز درحال رشد بوده و مشتریان و بازدیدکنندگان بیشتری را به سمت خود جذب میکند. براساس آمارهای موجود در بسیاری از کشورها 70 درصد جمعیت ساکن از انواع تفریحات روستایی استفاده کرده و یا از مناطق روستایی در زمان گذران اوقات فراغت بازدید کردهاند. در قاره اروپا بسیاری از مردم تعطیلات خود را در مناطق روستایی سپری میکنند(امینزاده، 1375: 45).
از سوی دیگر تغییر در فلسفه زندگی انسان، آلودگی محیطزیست شهری و فشارها و استرسهای روانی ناشی از محیطهای زندگی و کار و در کنار تفکرات فلسفی بازگشت به دنیای خاکی، باعث توجه ساکنین شهری به روستاها به خصوص روستاهای خوش آب و هوای مجاور شهرها[1] شد و این مناطق بهعنوان حومه های ییلاقی در ایام پایان هفته و تعطیلات سالانه مطرح شده و توسعه پیدا کرد و کم کم در این مناطق امکانات و خدماتی برای پاسخگویی به نیاز بازدیدکنندگان شکل گرفت. در مراحل بعدی که روستاهای دور دستتر مورد توجه قرار گرفتند، و اقامتهای شبانه مطرح شد، خانههای دوم و ویلاها از طرف ساکنین شهرها (بازدیدکنندگان ثروتمند) در این روستاها ایجاد شد. امروزه این روند با شدت هر چه تمامتر ادامه دارد(جامعی، 1374: 12).
در چند دهه گذشته و به موازات تحولات اقتصادی و اجتماعی، الگوهای سكونت بیشازپیش به شهرنشینی گرایش پیدا نموده است. براساس آمارهای موجود، جمعیت روستایی از 17 میلیون نفر در سال 1355 با نرخ رشد سالانه 1 درصد به 22 میلیون و 131 هزار و 101 نفر در سال 1385 و در سرشماری سال 1390 به 21 میلیون و 446 هزار و 781 نفر كاهش یافته است. سهم جمعیت ساكن در نقاط روستایی نیز از 53 درصد به 4/35 درصد در سال 1385 و 29 درصد در سال 1390 تقلیل یافته است. رشد جمعیت روستایی كشور طی 20 سال گذشته كاهشیافته و از 21/1 درصد به 44/0- درصد در سالهای 85-1375 رسیده است. تعداد خانوارهای هفت نفره و بیشتر از 04/34 درصد در سال 1365 به 38/13درصد در سال 1385 رسیده است(مرکز آمار ایران، 1390: آنلاین).
لازم به توضیح است، تثبیت شمار جمعیت روستایی در حدود تقریبی 5/21 میلیون نفر در سالهای منتهی به سال 1390 را نباید به منزله خاتمه یافتن توان بالقوه جمعیتپذیری جامعه روستایی ایران تلقی نمود، بلكه این موضوع از عدم استفاده بهینه از قابلیتهای موجود در این مناطق، ضعف كاركردهای اقتصاد جوامع روستایی، ضعف و نارسایی سیاستها و برنامههای دولت جهت توسعه روستایی، كمبود امكانات آموزشی و بهداشتی و بالاخره كمتوجهی به صنعت گردشگری بهعنوان یكی از مهمترین مسائل نشأت میگیرد. از اینرو، چنانچه اقدامات اساسی برای تجهیز و سرمایهگذاری در این مناطق (بهرغم قابلیتهای موجود) صورت نپذیرد، امكان افزایش جمعیت برای آن متصور نخواهد بود و كشور همچنان شاهد موج مهاجرتهای جوامع روستایی به مناطق شهری و بهتبع آن بروز مشكلات اجتماعی و زیستمحیطی در مناطق شهری خواهد بود(رضوانی،1379: 112).
مجموعه مسائل فوق بسیاری از دولتها را بهویژه در جوامع درحال توسعه بر آن داشته است، تا با اتخاذ تدابیر مناسب و تحرك بخشیدن به اقتصاد این مناطق، انگیزههای لازم را برای ماندگاری این جوامع در مناطق روستایی فراهم نمایند. یكی از مهمترین و در عین حال كمهزینهترین گزینهها برای توسعه و تحرك بخشیدن به اقتصاد جوامع روستایی توسعه صنعت گردشگری بهطور عام و توسعه این صنعت در مناطق روستایی بهطور خاص است كه از بسیاری از ظرفیتها و قابلیتهای آنها بهویژه در كشورهایی مانند ایران استفاده نشده است(رضایی ترشیزی،1382: 86).
سابقه سکونتگزینی و تمدن 9 هزار ساله درکنار آثار باستانی، تاریخی، صنایع دستی و چشم اندازهای طبیعی بکر و ثبت 1200 اثر در فهرست آثار ملی، استان قزوین را از این حیث در جایگاه ویژهای قرار داده است؛ که بسیاری از این آثار تاریخی و محصولات تولیدی کشاورزی در منطقه الموت در شهرستان قزوین قرار دارد. در منطقه الموت 13 قلعه از جمله قلعه الموت(حسن صباح) در گازرخان، لمبسر در رازمیان، قلعه میون، شمس کلایه و شیرکوه وجود دارد که گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را به این منطقه می کشاند. شهر رازمیان، رودخانه نینه رود، شالیزارهای دره شاهرود، روستاهای تاریخی آتان، گرمارود، گازرخان، دره و حاشیه اندج رود، دریاچه اوان و درخت چنار خونبار در محل امامزاده زرآباد از جمله مناطق نمونه گردشگری در منطقه الموت است. از این رو باتوجه به قابلیتهای زیاد شهرستان لازم است که به موضوع گردشگری روستایی توجه بیشتر گردد.
فرم در حال بارگذاری ...