یکی از موضوعهایی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبانند، سوانح طبیعی است. بحران، رویداد یا واقعه ناگهانی است که با آسیبهای جانی و مادی گسترده و یا زمینه های بروز این گونه آسیبها همراه بوده، نیازمند انجام اقدامات فوری است. این قبیل حوادث طبیعی که منجر به بروز وضعیت بحرانی در جامعه میشوند، حداقل به طور بالقوه و اغلب خطرناک، ویرانگر و کشنده هستند(Alexander, 2002: 38). زلزله یکی از این بحرانهاست که هر از چند گاهی قسمتی از زمین را میلرزاند و زیانهای جانی و مالی زیادی را بر انسانها تحمیل میکند.
خطر زلزله بسیاری از کشورها را در سطح جهان در بر میگیرد و خود عامل ناکامیهای زندگی و اکثر مرگ و میرهاست (اسمیت، 1382: 199). با قرارگیری ایران بر روی کمربند زلزله آلپ- هیمالیا، این کشور طی قرون گذشته، 130 زلزله به بزرگی 5/7 ریشتر را تجربه کرده است (Ghafory-Ashtiany, 1999: 4). بر اساس گزارش سازمان ملل، در سال 2003 میلادی، کشور ایران در بین کشورهای جهان رتبه نخست را در تعداد زلزله های با شدت بالای 5/5 ریشتر و یکی از بالاترین رتبهها را در زمینه آسیب پذیری از زلزله و تعداد افراد کشته شده در اثر این سانحه داشته است(UNDP,2004:12). وجود زمینه های لرزه خیزی ناشی از موقعیت زمین شناسی، وجود گسلهای فراوان در بطن و حاشیه شهرها و… همگام با عوامل انسانی متعدد نظیر جمعیت شهری، افزایش مسکن کم دوام شهری، شهرسازی نامناسب با بحران زلزله، همگی قابلیت لرزه پذیری شهرها را افزایش داده است. تا جایی که 90 درصد شهرهای کشور ما در برابر یک زلزله 5/5 ریشتری آسیب پذیر گشتهاند (عکاشه، 1383: 495). امروزه آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، به عنوان مسئله ای جهانی پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. این وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطره آمیز، از جمله ایران، طی دهه های اخیر به صورتی حادتر نمود یافته است (حبیب،1371: 13). آن چه زلزلهها را به سانحه تبدیل میکند، عدم آگاهی انسان و توانایی در مواجه و برخورد با آن است. این مسئله عموماً با گستردهترین دخالتهای نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز تشدید میشود (حاتمی نژاد و همکاران، 1388: 1).
بدون شک از عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها، به ویژه خسارات ناشی از زلزله، شکل و ساختاری است که شهر دارا بوده و میتوان با استفاده از برنامه ریزی و طراحی شهری اصولی و توجه مدیریت بحران، در کاهش آسیب پذیری شهر گامی مؤثر برداشت (حبیبی، 1387: 36-27). بنابراین کاهش آسیب پذیری شهرها زمانی محقق خواهد شد که ایمنی شهر در برابر زلزله به عنوان یک هدف در تمام سطوح برنامه ریزی شهر مدنظر قرار گیرد. استقرار نامناسب عناصر کالبدی و کاربریهای زمینهای شهری، شبکه ارتباطی ناکارآمد شهری، تأسیسات زیربنایی شهر و توزیع ناهمگون فضاهای باز شهری، قدمت بالا و کیفیت پایین بناها در بافتهای شهر و مواردی از این قبیل، نقش اساسی در افزایش میزان آسیبهای وارده به شهرها در برابر زلزله دارند، فزونی ابنیه و مساکن ناپایدار عموماً در بافتهای فرسودهای است که به دلیل مسائل و نارساییهای کالبدی، عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و زیستمحیطی از وضعیت نامطلوبی برخوردار بوده و در برابر مخاطرات طبیعی به ویژه زلزله ناایمن و آسیبپذیر است. آسیبپذیری شهر گرچه عمدتاً ناشی از ناپایداری ابنیه است، ولی نفوذناپذیری برخی از بافتهای شهری(به دلیل دسترسی نامناسب سواره) و فشردگی بافتها که ناشی از ریزدانگی و کثرت قطعات کوچک است، ایمنی کم این بافتها را به ویژه با بروز سوانح شدت بخشیده است. موارد نامبرده همگی جزء مقولاتی است که با عدم رعایت آنها در شهرها، موجب آسیبپذیری شهر در برابر زلزله شده است. لذا با اصلاح وضعیت شهرسازی در چهارچوب مدیریت بحران، میتوان آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله را کاهش داد و امدادرسانی را تسهیل کرد. شهر پیرانشهر با توجه به وجود گسلی به همین نام و با طول تقریبی 200 کیلومتر که موجب بروز زمین لرزه های متعددی شده است و همچنین گستردگی شهر در دامنه کوهستان که قسمت اعظم بافت فرسوده شهر در آن واقع شده است و ساخت و سازهای نامناسب، با خطر ریسک بالا در برابر زلزله مواجه است. لذا مطالعه درست و مشخص كردن مسیرها و مناطق آسیب پذیر و یا امن شهر با توجه به معیارهای مشخص، آسیب ناشی از بحران زلزله را كاهش داده و امكان برنامه ریزی درست را فراهم میآورد. این امر نیازمند مطالعه همه جانبه برای کاهش اثرات ناشی از بحران زلزله میباشد. مسائل بسیاری از این قبیل وجود دارند که دیدگاه کاهش آسیبپذیری ناشی از زلزله از طریق برنامهریزی شهری را همگام با تجربیات ایمنسازی سازهها، مطرح مینماید
فرم در حال بارگذاری ...