جمهوری اسلامی ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در دنیا و با برخورداری از موقعیت ویژه جغرافیایی و قرارگرفتن در بین دو قطب عمده مصرف انرژی در دنیا ( آسیای جنوب شرقی و اروپا ) از پتانسیل های بسیاری برای صادرات گاز برخوردار است. ظرفیت های این بخش بخصوص با توجه به برنامههای گسترده موجود برای افزایش تولید گاز طبیعی در کشور و توسعه زیرساخت های پالایش و انتقال گاز طبیعی از روند فزاینده ای در سال های آینده برخوردار خواهد بود ، از سوی دیگر دو گزینه عمده برای صادرات گاز طبیعی شامل «خط لوله» و «مایع سازی گاز طبیعی» با استفاده از سردسازی گاز طبیعی (تولید LNG) وجود دارد . با توجه به این که استفاده از خط لوله برای بازارهای دوردست به دلیل افزایش تصاعدی هزینه های انتقال، احتمال عبور خط لوله از چندین کشور و تبعات مربوط به آن با مشکلات فراوانی همراه است، مایع سازی گاز طبیعی به یکی از مهم ترین گزینه های موجود در تجارت جهانی گاز طبیعی تبدیل شده است که همه ساله شاهد رشد رقم آن در تجارت جهانی این حامل انرژی هستیم. از سوی دیگر در سال های اخیر با افزایش تحریم های بین المللی بر علیه جمهوری اسلامی ایران و مشکلات انتقال گاز از طریق خطوط لوله به بازارهای شرقی و غربی و کارشکنی ایالات متحده آمریکا در قراردادهای انتقال گاز به ویژه صلح و ناواکو، انتقال گاز از طریق LNG می تواند فرصتی برای دسترسی به بازارهای جهانی و مقابله با تحریم ها باشد و حتی با لغو تحریم های بین المللی، در آینده بازارهای گسترده تری پیش روی ایران بوده و این صنعت درآمد ارزی فراوانی برای کشور دارد.
با توجه به تقاضای روزافزون کشورهای اروپایی به گاز طبیعی، این منطقه یکی از مهم ترین بازارهای صادارتی گاز طبیعی در دنیا محسوب می شود. همچنین کشور اسپانیا به عنوان یکی از بزرگترین وارد کنندگان LNG درجهان در شمار مهم ترین بازارهای هدف برای صادرات LNG ایران در منطقه اروپا قرار دارد. موقعیت جغرافیایی کشور اسپانیا در مقایسه با ایران، امکان صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله به این کشور را منتفی می سازد. بر این اساس امکان صادرات LNG از ایران به اسپانیا مهم ترین گزینه موجود برای صادرات گاز طبیعی است و می تواند دروازه ورود ایران به بازارهای جهانی و بخصوص اروپا غربی باشد. هدف از این پژوهش بررسی مزایای حضور ایران در آن بازار از طریق توجیه پذیری اقتصادی صادرات گاز طبیعی مایع شده LNG از ایران به اسپانیا است .
مشکلات انتقال گاز به فواصل دوردست و عدم پاسخگویی روش انتقال گاز از طریق خطوط لوله به تمام نقاط جهان ، زمینه ساز ایجاد تکنولوژی LNG بوده است و LNG توانایی ایفای نقش مهمی در تجارت جهانی انرژی و کسب درآمد برای کشورهای تولید کننده را دارد. دلیل دیگری که باعث گردید گاز طبیعی در میان سوخت های فسیلی دیگر در جهان تقاضاهای بیشتری را به خود اختصاص دهد ، حمل و نقل آسان آن است. پیشرفتهای اخیر در صنعت LNGجهان، تاثیرات قابل توجهی را در صنعت جهانی گاز، بهخصوص امنیت عرضه گاز به دنبال داشته است و در برخی از بخش های زنجیره عرضه LNG ، کاهش قابل توجهی در هزینه ها اتفاق افتاده است. هرچند ایران دومین ذخایر بزرگ گاز جهان را دارد ولی تاکنون سهم بسیار کمی از تجارت جهانی گاز را نصیب خود کرده است . ایران با توجه به ذخایر بالای گازی خود و موقعیت جغرافیایی و نیز محدودیت های اعمال شده بر این کشور برای صادرات از طریق خطوط لوله، صنعت LNG می تواند فرصتی برای حضور در عرصه صادرات بین المللی و مقابله با تحریم ها باشد و نیز سبب کسب تکنولوژی و درآمد ارزی بالا برای کشور شود. در حالی که همسایه قطری از حوزه مشترک گازی با ایران سالانه 80 میلیون تن LNG صادر می کند در مقایسه با ایران که در خوشبینانه ترین حالت برداشت آن 2 میلیون تن در سال است ورود به این صنعت برای کشور یک ضرورت تلقی می گردد.
تحقیق:
جهان پس از گذر از انقلاب صنعتی كه سرمایههای انسانی و مادی منبع اصلی آن بود، امروز شاهد انقلاب اطلاعاتی میباشد كه در آن منبع ارزشمند، خلق ثروت و درآمد دانش است. در اقتصادهای دانش محور امروزی دانش به عنوان منبع كلیدی محسوب میشود كه باید همانند جریان نقدینگی، منابع انسانی و یا مواد اولیه مدیریت شود. در چنین شرایطی تنها سازمانی میتواند عملكرد موفقیتآمیزی داشته باشد كه بتواند از دانش به عنوان یك مزیت رقابتی پایدار بهره گیرد. (استون،1996،685)
اگر در قرن بیستم با ارزش ترین دارایی شرکت ها تجهیزات تولید آنها بوده است، در قرن بیست یکم کارکنان دانشی و بهره وری آنان مهم ترین و ارزشمند ترین دارایی تلقی می شود.(هانگ،2009) امروزه اقتصاد جهان از یک اقتصاد تولیدگرا با اقتصادی مبتنی بردانش و خدمات، جایی که کالای اصلی دانش و اطلاعات به شمار می آید، تغییر کرده است؛ به طوری که موضوع حیاتی در اقتصاد جهانی امروزی، مدیریت موثر سرمایه های فکری و دانش است. با گسترش جهانی شدن، اقتصاد سازمان ها با فشار روز افزون برای اداره موثر سرمایه های فکری خود مواجه می شوند.(والکزاک،2005،ص331)
سازمان های سلسله مراتبی و بزرگی که زمانی به لحاظ تسهیلات فیزیکی و زیرساخت های توسعه ای خود رسوخ ناپذیر تلقی می شوند، امروزه در پاسخ به محیط ناپایدار و نیز برآوردن نیاز مشتریان و مخاطبان خود از حیث ارائه سریع کالاها و خدمات، با مشکل مواجه شده اند. بنابرنظر مدیران، برای بقا در محیط های پیچیده و پویا، ضروری است که سازمان ها از چابکی و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند و در اداره دانش به صورت کارا عمل کنند. با این وجود اکثر مدیران، سازمان ها در درک جنبه های عملی مدیریت دانش ، با مشکل روبرو شده اند.
با توجه به محیط بسیار پیچیده و متغیر کنونی سازمان ها دیگر همچون گذشته قادر به پیش بینی وضعیت آینده نیستند.چنین شرایطی محصول جهانی شدن و فناوری اطلاعات و ارتباطات است (شریفی و اسلامیه، 1387) ؛ از طرفی پارادیم مدیریت نیز طی چندین مرحله مشخص، تکامل و تغییر یافته است. یکی از عوامل محوری در جریان این تغییر، ساختار سازمانی است. ساختار سازمانی، نیروی اصلی تغییر است، چرا که شالوده و چارچوبی برای همه تصمیمات و فرایندهای سازمانی است( وانگ و احمد،2003)
بنابراین تمامی سازمان ها و شرکت ها؛ از تغییرات عصر حاضر مصون نبوده و می بایست از راه به روز شدن و متناسب سازی ساختار سازمانی خود و ایجاد بستر مناسب برای استقرار مدیریت دانش در سازمان های خود، افراد و کارمندان را برای رویارویی با تغییرات آماده نمایند و توانایی تطبیق با شرایط و تغییرات سریع را افزایش دهند.
گلد، مالهاترا و سگارز(2001) در بررسی اثر بخشی مدیریت دانش از دیدگاه قابلیت های سازمانی می گویند زیر ساخت های دانش از قبیل فن آوری، ساختار و فرهنگ پیش زمینه فعالیت های فرایند کسب، تبدیل، به کارگیری و نگهداری دانش هستند.(لئو و ویو،2010) به علاوه تحقیقی در 431 موسسه آمریکایی و اروپایی نشان می دهد که مقاومت در مقابل ایجاد و استقرار مدیریت دانش علل مختلفی دارد که از جمله آنها می توان به فقدان فرهنگ تصویری از استراتژی جمعی در سازمان، محدودیت فن آوری و ارتباطات، نبود سیستم انگیزشی و شرایط محیط کاری اشاره کرد.(افرازه،1386،ص 142) این تحقیق می گوید در 25 درصد مواقع، ساختار سازمانی نامناسب، مانع اصلی در استقرار مدیریت دانش است. بنابراین تغییرات شدید و مداوم محیطی، پرداختن به امر مدیریت دانش را الزامی می سازد و از سویی دیگر، بدون وجود ساختاری مناسب که از این فرایند حمایت کند، استقرار مدیریت دانش امکان پذیر نخواهد بود.
مدیریت دانش به لحاظ نظری و ذهنی نوعی محاسبات و برنامههای رایانهای همراه با تشریك مساعی سازمانی است (پولانی,1969 ,105). اهمیت دانش تا حدی است كه از آن به عنوان عامل تعیین كننده موفقیت در سطوح مختلف فردی، سازمانی، اجتماعی، ملی و بینالمللی مطرح شده است. مدیریت دانش شیوه جدیدی برای تفكر در مورد سازمان و تسهیم منابع فكری و خلاقانه است. طبق تعاریف ارائه شده از طرف اندیشمندان مختلف، مدیریت دانش از ابعاد مختلف تشكیل میشود. طبق مدل نیومن دكنهراد مدیریت دانش از چهار بعد خلق دانش، حفظ و نگهداری دانش، تسهیم دانش و به كارگیری دانش تشكیل شده است. در یك نگاه كلی میتوان گفت مدیریت دانش میتواند همان سازماندهی داشتهها و اطلاعات مخفی باشد، یعنی تلاش برای به دست آوردن دانش ضروری، اشتراك اطلاعات در داخل یك سازمان و تأكید بر تقویت حافظه سازمانی به منظور بهبود روند تصمیمگیری، افزایش تولید و حمایت از نوآوری در سازمان است. در سالهای اخیر منبع اصلی مزیت رقابتی از كارایی و كیفیت به نوآوری و یادگیری تغییر یافته است (استون،1996،685)با این توجه به مباحث ذکر شده در این تحقیق بر آن هستیم تا با شناخت بیشتر و بهتر مولفه های ساختار سازمانی به بررسی تاثیر اشکال سازمانی متفاوت و پیامد های بر استقرار مدیریت دانش در سازمان بپردازیم.
بنابراین با توجه به نتایج تحقیقات صورت گرفته در زمینه ساختار سازمانی و تاثیر آن بر استقرار مدیریت دانش درسازمان، در این پژوهش تلاش خواهد شد تا میزان تاثیر ساختار سازمانی بر استقرار مدیریت دانش درشرکت های فعال در منطقه ویژه اقتصادی شهید رجایی را مورد بررسی قرار گیرد.
1-2بیان اهمیت وضرورت انجام تحقیق :
امروزه موفقیت سازمانها در گرو استفاده از دانش و اطلاعاتی است که در گذشت زمان آن را کسب می نمایند. این اطلاعات و دانش در جای
جای سازمان از فایل ها و زونکن های انباشته در بایگانی ها تا ذهن و فکر کارمندان و افراد قرار گرفته است.از طرفی دیگر سازمان ها دارای شکل های مختلف و بر پایه اهداف گوناگون تاسیس و سازماندهی شده اند, بی تردید سازماندهی همه آنها بر پایه تلاش های روانی و جسمانی منابع انسانی سازمان نقش موثری دارند و سازمان را در دستیابی به اهداف و ماموریتش همراهی می نمایند.
ساختارهای سازمانی به عنوان یکی از اجزای اساسی و بنیادی در یک استراتژی موفق مطرح می شود (اولسن و همکاران، 2005)[2] و به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در مدیریت دانش می باشد و از این رو؛ امکان درک و فهم یک سازمان بدون مدیریت ساختارهای سازمانی امکان ناپذیر است (ساکالاس و ونسکوس، 2007).[3] زیرا ویژگی ها و مشخصات ساختار سازمانی به عنوان اجزا و ابعاد حیاتی و مهم شناخته می شوند که بر روی نوآوری و خلق دانش سازمان تاثیر گذار هستند (گرمین، 1996).[4] به بیان و عقیده ی فیول و لایلس (1985) ساختارهای تصمیم گیری مرکزی و غیر مرکزی تاثیرات بسیار متفاوتی بر روی توانایی و قابلیت یادگیری کارکنان دارد (لیون و گارسیا ، 2011). .
از سوی دیگر مطالعات نظری در حوزه پژوهش موید این مسئله است که توجه به رابطه ساختار سازمانی با مدیریت دانش و اطلاعات سازمانی در فضای رقابتی کنونی بسیار حائز اهمیت می باشد؛ و پرداختن به این مباحث در حوزه سازمان به صورت پویا ، یک الزام روز افزون و محیطی به شمار می آید و از این نظر در حوزه تئوریک و مفهومی نیازمند بررسی و تجزیه و تحلیل بیشتر است. به عبارت دیگر وجود این حدس که یک مفهوم می تواند تبیین کننده بخشی از علل ظهور یک مفهوم دیگر باشد؛ می تواند مبنای یک پژوهش همبستگی باشد که در ارتباط با متغیر های این پژوهش مصداق پیدا می کند. هرچند وجود بین متغیر های پژوهش یک حدس آگاهانه و دارای مبنای مفهومی کافی می باشد ، اما در حوزه عملیاتی و آنچه به صورت علمی مورد پژوهش قرار گرفته اند، مخصوصا در منابع داخلی مطالعه زیادی را به خود اختصاص نداده اند و این ضرورت مطالعه پژوهش و تفسیر بیشتر در ارتباط با این مسئله را به روشنی آشکار می نماید. در این پژوهش نیز یکی از رسالت های اصلی مطابق با این ضرورت یافت شده ، یعنی فقدان پژوهش کافی مرتبط با این تحقیق است.
نتایج حاصل از پژوهش نیز برای تصمیم گیری مدیریتی می تواند یکی از دلایل وجودی پژوهش باشد.از دیگر دلایل حائز اهمیت برای انجام پژوهش ، شناخت ساختار سازمانی و شاخص های تبیین کننده آن و اثرات این شاخص ها بر مولفه های مدیریت دانش به صورت جداگانه و استقرار کل مفهوم مدیریت دانش در سازمان باعث می شود که یک مهندسی مجدد در ساختار سازمان انجام شود، به گونه ای که این تغییر و تحول در ساختار سازمانی بتواند در استفاده مفید و اثربخش از گنجینه های اطلاعات درون سازمانی اثر گذار باشد. به بیان دیگر تجدید ساختار سنتی سازمان و متناسب سازی آن با تحولات داخلی و محیطی می تواند یک اقدام مناسب در جهت تبدیل اطلاعات فردی و سازمانی به دانش باشد به نحوی که این دانش به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمان نمود پیدا کند.
لذا با توجه به اهمیت موارد ذکر شده، در تحقیق حاضر” تاثیر ساختار سازمانی بر استقرار مدیریت دانش ” در شرکت های فعال در منطقه ویژه اقتصادی شهید رجایی را مورد بررسی قرار می گیرد.
1-(Walters et al)
[2] Olson et al., 2005
[3] Sakalas and Venskus, 2007
[4] Germian, 1996
[5] Leon & Garcia, 2011
:
امروزه که سازمانها با چالشهای ویژه عصر تحولات پرشتاب روبهرو هستند، پیش از پیش نیازمند درک واقعبینانه از وضعیت خویش میباشند. زیست پایی و بقای سازمان در دو نکته اساسی است؛ نخست درک واقع بینانه از وضعیت موجود خود و شرایط محیطی مربوط و دیگری ترسیم هوشمندانه هدفها و تعیین استراتژیهای کارآمد (مامه رمضانی، 1389، 70).
در تحقیق حاضر مسئله اصلی که مورد بررسی قرار میگیرد این است که آیا عدم وجود اعتماد در معلمان نسبت به مدیریت مدرسه و یا دیگر کارکنان مدرسه ناشی از جو حاکم و شرایط موجود در مدارس ابتدایی شهرستان پیرانشهر میباشد یا خیر.
در تحقیق پیش رو بر آن شدیم که عوامل جوی موثر در برقراری اعتماد در مدارس را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، به این منظور تلاش کردهایم که تاثیر جو سازمانی موجود را در به وجود آمدن اعتماد در معلمان پیرانشهر را مورد ارزشیابی قرار دهیم.
بررسی جو سازمانی معیارهایی برای داشتن ساختاری هدفمند، تحقیق اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، بالا بردن روحیهی کارکنان، انگیزهدار کردن آنها، استفاده کردن از قوه ابتکار و نوآوری و خلاقت آنها، مشارکت دادن ایشان در حل مسائل، تسریع بخشیدن به امور، برخوردار بودن از سلامت جسم و روح را در کارکنان مشخص مینماید و به مدیران و کارکنان سازمانها کمک میکند که برای داشتن جو سازمانی مثبت و مفید و تقویت جو خوب موجود از چه تاکتیکها و روشهایی استفاده کنند. (خنیفر، 1388، 25).
جو سازمانی به ابعاد و ویژگیهایی اشاره دارد که به طور تنگاتنگ بهم مرتبط و وابستگی متقابل نسبت بهم دارند ولی بیشتر محققان در جهت مشخص کردن این ابعاد یا ویژگیها تلاش نکردهاند. اگر جو سازمان وجود دارد و ما میتوانیم در مورد آن بحث کنیم باید ابعاد مشخصی داشته باشد که بتواند تعریف شده و مورد سنجش واقع شود. (مامه رمضانی، 1389، 7).
با توجه به این که جو سازمانی دارای متغیرهای: حرفهای، صمیمانه، بیگانه، حمایتی و بازدارنده میباشد که در این جا تأثیر هر کدام را در به وجود آمدن فضای اعتماد در مدارس ابتدایی شهرستان پیرانشهر مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1 – 3 دلایل ضرورت و اهمیت پژوهش:
با توجه به اینکه نیروی انسانی و به ویژه معلمان به طور مستقیم با اهداف عالی ارتباط دارند وجود محیطی سرشار از اعتماد در مدارس میتواند در رفتار سازمانی آنها تأثیر بسزایی داشته باد. (فصل نامه مدیریت آموزشی، 1383، 170).
همانطور که میدانیم برقراری ارتباط میان مدیریت مدرسه و معلمان آن فرآیندی وقتگیر و طولانی و مستلزم تلاش و کوشش فراوان میباشد اما به منظور حفظ و نگهداری مطلوب نیروی انسانی ضرورت پیدا میکند. (همان منبع، 171).
در مدارس و محیطهای آموزشی که در آن میزان بالایی از اعتماد وجود دارد اعضای آن برای حفظ و ارتقا مدرسه خود با مشکلات محیطی داخلی و خارجی مبارزه میکنند و با از بین بردن موانع موجود سعی در دستیابی به مقاصد انسانساز خود دارد. (Golembieweski and mc Conkei 1975 ).
ایجاد روحیهی قوی و اعتماد به نفس بالا در معلمان تنها به موارد مادی از جمله پرداخت پول و ایجاد رفا میسر نمیشود و به این ترتیب مدیران باید برای بالا بردن این روحیه و اعتماد به نفس از شیوههای دیگر از جمله روابط انسانی بهره گیری کنند (فصل نامه مدیریت آموزشی، 1383، 173).
در مدارسی که رعایت مقررات اداری و ساختار اداری مهم تلقی میشود افراد احساس میکنند برای پنهان کردن ضعفها و مشکلات پنهان کاری کنند و در نتیجه شناسایی و چارهجویی مشکلات کاری دشوار و سخت خواهد بود به همین منظور لازم و ضروری به نظر میرسد که مشخص شود در یک محیط آموزشی جو سازمان و شرایط موجود در سازمان تا چه اندازه میتواند اعتماد معلمان را تحت تأثیر قرار دهد. (همان منبع، 172، 173).
اثر بخشی مطمئن مدیریت، در قرن 21 توجهات را برای پرداختن به عاملهای انسانی یک سازمان با پتانسیل زیادی که برای اثر به عنوان علتها، نگهداری و ایجاد وضعیت خطرناک در یک سیستم به خود جلب میکند. با این توجهات یک سری سازمانهای معتبر و یک سری سازمانهای مخرب شناسایی میشوند. یکی از روشهای پرداختن به این موضوع اندازهگیری ثبات و اطمینان شاخصهای و راهبردها از قبیل جو سازمانی است (مامه رمضانی، پایاننامه، 1389، 9).
با توجه به انجام تحقیقی در زمینه جو سازمانی در ایران و در نظر گرفتن نیازهای کارکنان و ارزشهای مدیران، یادآور میشود که بدون فهم و درک جوکاری و ارتباطات سازمان، انگیزه کارکنان و ارزشهای مدیران، یک مدیر قادر نیست به ارائه خدمات و سرویس ارتقا دهی در خدمات آن بپردازد. اختلاف در جو سازمانها ناشی از موقعیت و وضعیت تاریخی، وضعیت موجود و سبک و سیاست مدیریت آن سازمان دارد (کمالیان، امین رضا، 2004، 23).
بدیهی است که آموزش و پرورش با سنجش وسیعی از افراد جامعه اعم از دانشآموزان، اولیا، مربیان و کادر اداری سر و کار دارد، لذا هر موضوعی که به این نظام مربوط شود بر بخش وسیعی از افراد جامعه تأثیر میگذارد. چنانچه به نظام آموزشی با یک دیدگاه سیستمی برخورد نمائیم. مطلبی که ذکر گردید روشنتر خواهد شد. از دید سیستمی نظام آموزشی دارای عناصر بیشماری است که این عناصر دائماً چه به صورت جز به جز و چه به صورت جز به کل در تعامل و داد و ستد متقابلاند، یعنی هر تعبیری که در یک جز رخ دهد اثرات مثبت یا منفی آن به سایر اجزا نیز متقابل میشود. (مامه رمضانی، پایاننامه، 1389، 10).
در طی چندین سال تدریس من در مدارس پیرانشهر و نیز گفتگوهای میان معلمان و همکاران این شهرستان به نظر میرسد که وجود جوی خشک و بیروح در مدارس و عدم توجه کافی مدیران به معلمان و عدم ایجاد رابطه مناسب انسانی با معلمان و هم چنین عدم تعاملات معلمان با یکدیگر باعث شده است که معلمان به جای هدف اصلی تعلیم و تربیت که همانا پرورش شهروند بهنجار برای جامعه میباشد سعی در پنهان کاریها و نقش بازی کردنها در مدارس دارند. به همین دلیل به نظر بنده رسید که یافتن جو مناسب برای مدارس و یافتن علل عدم وجود اعتماد در مدارس و تأثیر آن در به وجو آمدن شرایط کنونی بسیار لازم و ضروری میباشد.
این پژوهش با عنوان (بررسی رابطه بین جو سازمانی و میزان اعتماد در محیط کار از نظر معلمان مدارس ابتدایی شهرستان پیرانشهر) در نظر دارد که با یافتن رابطه میان مؤلفههای اصلی جو سازمانی و میزان اعتماد کارکنان مدارس ابتدایی پیرانشهر سعی در بهبود روابط و جو سازمانی موجود در مدارس این شهرستان داشته باشد.
در مورد هر کدام از متغیرها پژوهشهایی انجام شده است. در مورد میزان اعتماد اندکی در روانشناسی و در مورد جو سازمانی در رشتههای علوم تربیتی و بالاخص گرایش مدیریت آموزشی مطالعه و پژوهشهای زیادی انجام شده است. اما در مورد رابطه بین جو سازمانی و میزان اعتماد در مدارس غیر از 4 مورد پژوهشی مشاهده نشده است و لذا با توجه به نیاز جامعه در دستیابی به جو مناسب سازمانی و افزایش میزان اعتماد در میان معلمان مدارس، این پژوهش انجام شده است. (رایکمن، 1387).
رابطه بین جو سازمانی با میزان اعتماد معلمان از مسائل جالب و در عین حال مبهم در مبحث مدیریت میباشد که هنوز در بوته ابهام است، پژوهش در این زمینه با ارائه توضیحاتی در مورد جو سازمانی آغاز میشود.
هنگامی که از جو صحبت میشود. افراد عادی تصویری از جو زمین را که همچون هالهای تمام وجوه زندگی آنها را احاطه کرده است، به یاد میآورند ولی کمتر به مفاهیم علمی آن توجه میشود روشهای شناخت آن نیز کمتر مورد تحقیق قرار میگیرد. از نظر لغوی جو عبارت است از: اطراف و یا آنچه که بر چیز دیگر احاطه دارد (مامه رمضانی، پایاننامه، 1389، 48).
تحقیق مربوط به جو سازمانها در دههی گذشته بسیاری از توجهات را به خود جلب کرده است. تحقیق جو با تحلیل سطحی افراد شروع شده و بر روی یک عبارت روانشناسی مرتبط با جو تاکید داشتند. در این روش همکاران فردی برای نشان دادن جو کاریشان تحقیقاتی را انجام دادهاند. سپس مفهوم جو سازمانی را نشان دادهاند که در میان اعضا بخش سازمانی یا کار تقسیم شدند و از طریق میانگین گرفتن امتیازات فردی و جوکاری روانشناسی سنجیده شد. پژوهشها نشان میدهند که سیاستها، برنامههای سازمان، وضعیت مالی یا ارزش سهام شرکت هیچ کدام سازمان را به محیطی مناسب برای کار کردن تبدیل نمیکند، بلکه آنچه از سازمان یک محیط کار ایدهآل و مطلوب میسازد احساس کارکنان به محیط کار است. شرایط محیط کار برای ایجاد و رشد احساس کارکنان در سه عامل خلاصه میشود. مدیریت ، شغل و همکاران (همان منبع، 48).
جو سازمانی از نحوه عملکرد مدیریت خبر میدهد و بر میزان احساس مسئولیت و انجام وظایف و تحقیق اهداف سازمانی اثر میگذارد. اندازهگیری جو یکی از شیوههای ترسیم نمودار فرهنگ روزمره یک سازمان است. مقیاسی است مبتنی بر اینکه آیا سازمان به انتظاری که کارمندان از کار کردن در یک سازمان دارند پاسخ داده است یا نه. سنجش جو سازمانی میتواند در مشخص کردن انگیزههای ضعیف کارمندان برای کار کردن و علل آن از جمله ناخشنودی از میزان دستمزد، فرصت و موقعیت غیر کافی برای پیشرفت، بسته بودن کانالهای ارتباطی، ترفیع گرفتن بدون استحقاق لازم یا هدفهای سازمانی نامشخص بسیار سودمند است.
تفاوت سازمانها منحصراً به وضعیت فیزیکی ساختمان، کمیت و کیفیت منابع انسانی و مادی موجود در آنها محدود نمیشود. هر سازمان، دارای فرهنگ، آداب و رسوم، ارزشها، هنجارها و روشهای عمل مخصوص و نسبتاً پایداری است که شیوه رفتار آنها را براساس ویژگیهای میتوان پیشبینی کرد. این فرهنگ یا خصوصیت که به ما اجازه میدهد یک سازمان را از سازمان دیگر متفاوت بدانیم، جو سازمانی نام گرفته است.
مطالعه زمینههای اجتماعی رفتار انسان، در دهههای 1930، 1940 با تحقیقات کرت لوین آغاز شده است. او معتقد بود که رفتار انسان تابع عامل شخصیت یا نیازهای فردی با نیروهای روانی و اجتماعی محیط فرد است. از این رو توجه به توصیف و تحلیل محیط به عنوان میدانهای نیروهایی که رفتار انسان را تحت تأثیر قرار میدهند، حائز اهمیت است. حاصل این اعتنا در محیطهای سازمانی، مطالعات پیرامون جو سازمانی و مفاهیمی نظیر آن است (همان منبع، 49).
کمپل و همکارانش (1980) درباره جو سازمانی اظهار میدارند که جو سازمانی شیوهی برخورد سازمان را با اعضا نشان میدهد و بنابراین میتوان آن را شخصیت سازمان فرض کرد. مکنزی (1983) نیز پیرامون محیط سازمانی بیان میدارد که جو سازمانی به طور کلی میتواند به عنوان منبعی برای کارایی کارکنان که در آن محیط کار میکنند در نظر گرفته شود.
جو سازمانی عبارت است از مجموعهای از حالات، خصوصیات یا ویژگیهای حاکم بر یک سازمان که آن را گرم، سر، قابل اعتماد، ترسآور یا اطمینان بخش، تسهیل کننده یا بازدارنده میسازد و سبب تمایز دو سازمان مشابه از هم میشود (همان منبع، 49).
«شناخت فرهنگ و تمدن ایران زمین از مهمترین مواردی است که جوانان این کهن بوم و بر باید بدان توجه بیش تری نمایند و تلاش کنند پیشینه ی فرهنگی این سرزمین را با مطالعه و بررسی آثار به جا مانده از فرهیختگان و اندیشمندان پیشین بهتر بشناسند. به زبان دیگر مطالعه ی زندگی ، اندیشه و آثار هنرمندان و اندیشه وران بزرگ این کشور که بر تارک جهان خوش نشسته اند و رخشان و درخشان اند امری است ضروری و اجتناب ناپذیر است».(علی پور،1383 :6)
اگر بخواهیم در ادب کهن فارسی به شاعران موفق و برتری که در زمینه ی داستان های اساطیری و عاشقانه قلم فرسایی نموده اند اشاره کنیم بی گمان نام حکیم نظامی گنجه ای به ذهن ها خطور می کند او شاعر قرن ششم هجری است ، که زندگی او مصادف با دوره ی دوم حکومت غزنویان است این دوره اوج عزّت و ذلّت سلجوقیان و حکومت خونریز خوارزمشاهیان است. در آغاز جوانی به تحصیل ادب و تاریخ همت گماشت. وی با اصول عرفان آشنا بود و عملا نیز به زهد و تصوف می پرداخت و پادشاهان نیز رعایت مقــام او را می كردند و در حضور وی از می و مطرب پرهیز می كردند.
در بررسی اشعار نظامی مشاهده می شود که او در انتخاب الفاظ و كلمات مناسب و ایجاد تركیبات خاص و ابداع معانی و مضامین نو و توصیف طبیعت در شمار كسانی است كه بعد از خود نظیری نیافته است. او در خمسه ستارهها، ماه، خورشید، چشمه، آب، باغ، درختان، گلها، سبزهها، نسیم، باد، هوا، خاك را به نظم کشیده است. وی از هیچ یك از مظاهر طبیعت به اندازه شب و روز تصاویر بدیع و بكر نساخته است تصاویری كه در آن تكرار وجود ندارد.
نظامی قصاید متعددی دارد كه به پیروی از سنایی در وعظ و حكمت سروده است. نظامی چنان كه از اشعارش بر می آید، میراث دار شعرای بارز قصیده سرا و حماسه سرا است .
نظامی علاوه بر قصاید و دیوان غزلیات كه دولتشاه عدد ابیات آن را بیست هزار بیت نوشته و اكنون مقداری ازآن در دست است او پنج مثنوی مشهور به نام پنج گنــــــج دارد كه آن ها را خمسۀ ی نظامی می گویند.
مثنوی اول، مخزن الاسرار در سال(570-568) سروده شده است كه مشتمل بر حدود 2260 بیت است و شاعر آن را به نام فخرالدین بهرام شاه بن داوود، پادشاه ارزنگان نامیده است که این کتاب دارای چهل مقــاله است. در دو بخش کاملا جدا و متمــــایز از هم که موضوع، مضمون، و محتوا و حتّی نحوه بیان وترکیبات و هدف هر دو متفاوت است.
مثنوی دوم، منظومه خسرو و شیرین در سال (571) پس از مخـزن الاسرار سروده شده است كه مشتمل بر 6500 بیت می باشد.
مثنوی سوم، منظومه لیلی و مجنون در سال (584) مشتمل بر 4700 بیت در مدت کمتر از چهـــار ماه
سروده شده است. و آن را به اختان شاه تقدیم کرده است .
مثنوی چهارم، بهــرام نامه یا هفت پیكر یا هفت گنبد در سال (593)، مشتمل بر5136 بیت ساخته شده است. و آن را به علاء الدین ارسلان، حاکم مراغه اهدا کرده است.
مثنوی پنجم، پنج گنج اسكندر نامه است. این كتاب مجموعا در10500 بیت سروده شده شامل دو قسمت است كه نظامی نخستین را، شرفنامه و دومین را اقبالنامه نامیده است.
هر چند که تفاوت سبک بیان نظامی و جهان بینی، دانشها و فلسفه ی زندگی او تصویری به نسبت متفاوت از موضوعات مشترک او و پیشینیان (سنایی و فردوسی) را ارائه می کند.اَمّا ساختار عرفانی و مواعظ مخزن الاسرار و ساختار عاشقــانه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون، با بن مایه های تاریخی اسطوره ای درباره ی اسکندر و بهرام که در اسکندرنامه و هفت پیکر به آنها پرداخته شده است حاکی از آن است که نظامی به آثاری همچون حدیقه سنایی و شاهنامه فردوسی نظر داشته و آثار خود را همسوی آنها قرار داده است.
طبیعت با جلوههای زیبا، دلانگیز و رنگارنگ خود، همیشه همه انسانها و به خصوص شاعران را تحت تاثیر قرار داده و پیوسته مورد ستایش و توصیف قرار گرفته، یكی از جلوههای خیالانگیز و جان پرور طبیعت، همانا منظره طلوع و غروب خورشید، شب، ماه و ستارگان و… میباشد وصف این مناظر با توجه به نگرش و اعتقادات، محیط و حتی شغل و در همه زمانها و همه اقوام و ملل، یكسان نبوده است برای نمونه در بررسی آثار منظوم ادب فارسی ارائه تصاویر زیبای هر شاعر از طلوع و غروب خورشید و وصف شب و روز و موضوعهای وابسته بدان در بیان آنها با بیان شاعران پیشین باید تفاوت داشته باشد.
در مطاله اشعار شاعران دوران سامانی و سلجوقی، شب و روز و طلوع و غروب خورشید بیشتر جنبه حسی و طبیعی دارد. آنان چون نقاشانی زبردست، شب، صبح و روز را آن چنان که دیده اند با زبان شاعرانه وصف كرده اند. از میان آنان، توصیف های فردوسی، بیشتر جنبه حماسی دارد. در قرن پنجم تنها شاعر مهمی كه به شب و روز جنبه مذهبی داده و در توصیف ها، تشبیه ها و استعاره های او در این مورد رنگ دینی و اعتقادی راه یافته ناصرخسرو قبادیانی است. در میان شاعران مورد بحث، حافظ شاعری است كه شب و روز را هم از دید حسی و طبیعی نگریسته و هم از دیدگاه عرفانی. وی به شیوه عارفان، شب را زمان راز و نیاز و تجلی حق بر دل و ارتباط قلبی با معبود و حالاتی دیگر ازاین دست دانسته است. از دید خاقانی شروانی طلوع آفتاب و شکل هلال و جلوههای شب و صبح و شفق، با شکوه و خیال انگیز بیان شده است اَمّا از دیدگاه نظامی تصاویر زمان، صبح و شب، طلوع و غروب خورشید، از جلوه های بدیع و آفرینش خود میدانی فراخ می طلبد و همین تنوع و جلای جادویی بیان نظامی است که نمی گذارد خواننده از تکرار مضمـــــون احساس ملال کند و هر بار حس می کند سخنی تازه می شنود.
، هدف تحقیق، سوال و فرضیه تحقیق، و معرفی اصطلاحات کلیدی مربوط آورده شده است. فصول دوم و سوم تحقیق حاضر به ارائه مبانی نظری و فنی تحقیق به ترتیب شامل معرفی توسعه پایدار، شناسایی بافت های شهری و نظریات نوسازی بافت های شهری، تعیین روشهای ارتفاعی و شناسایی مولفه های موثر در ارتفاع پذیری ساختمانها اختصاص دارد. فصل چهارم و پنجم، تجارب کشورهای مختلف جهان و کشور ایران را در زمینه تهیه طرح های توسعه شهری بیان می دارد و در فصل ششم ضوابط عام و خاص ارتفاع پذیری بافت های شهری ارائه می گردد. در فصل هفتم، شهر اصفهان و بافت های فرسوده آن ، جمعیت و طرح های توسعه شهری در آن شناخته می شود. فصل هشتم، تشریح کننده عوامل و مولفه های سایه اندازی در قطعات موجود در بافت فرسوده شهر اصفهان و ارائه 6 مدل عملی-مثالی و بررسی موارد مذکور در دو نمونه بافت فرسوده می باشد. فصل پایانی نیز به ارائه نتیجه کلی تحقیق و راهکارهای پیشنهادی تعلق دارد.
طرح مسئله
در طی دهه های اخیر، رشد سریع در شهرهای بزرگ و کلان شهرها که عمدتا” ناشی از افزایش جمعیت، بدلیل رشد طبیعی جمعیت و مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به آنهاست، دگرگونی زیادی در ساختار فضایی – کالبدی و شرایط اقتصادی و اجتماعی زیست این شهرها بوجود آورده است. رشد شهر نشینی و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ و کلان شهرها دو دسته اثرات نامطلوب بر ساختار فضایی و کالبدی این شهرها در پی داشته است. از یک طرف گسترش شهر در پیرامون و حاشیه و عمدتا” بر اراضی کشاورزی و باغات را دامن زده است و باعث از بین رفتن منابع ارزشمند محیط سبز و طبیعی شهرها شده است، که لزوم توجه به راهکارهایی را برای جلوگیری از تخریب اراضی کشاورزی اطراف شهرها را بیش از پیش حیاتی ساخته است. از طرف دیگر تحت تاثیر گسترش افقی شهر، بافت درونی شهرها با مشکلات عدیده ای از جمله فرسودگی مواجه شده اند. موقعیت عمدتا” مرکزی و وجود برخی زیرساختهای مورد نیاز شهری در بافتهای درونی شهر ضرورت توجه به این بافتها را دوچندان کرده است.
با توجه به این دو دسته مسائل و مشکلات فضایی – کالبدی شهرهای بزرگ ( 1- گسترش شهر بر روی اراضی باارزش کشاورزی پیرامون، 2 – فرسودگی فضایی – کالبدی بافتهای درونی شهر ) لزوم اتخاذ روشها و راهبردهایی برای توسعه شهرها که بتواند این دو دسته مسائل و مشکلات مطرح شده را سامان بخشد، بیش از پیش ضرورت دارد. در این خصوص راهبردهای مختلفی مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار می گیرد که از این میان، راهبرد توسعه درون زای شهری، یعنی توجه به بهسازی بافت و نوسازی مسکن در بافتهای درونی و فرسوده شهرها، راهبرد و روشی است که می تواند این دو دسته مسائل و معضلات فضایی – کالبدی شهرها را بطور همزمان حل نماید. از جمله علت هایی که نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و درونی شهرها را به عنوان یک راهبرد و روش اصولی و علمی در جهت حل مسائل و مشکلات شهرها توجیه می نماید، وجود توانهای بالقوه و بالفعل موجود در آنهاست. از جمله این توانها، می توان به وجود زیرساختهای مورد نیاز شهری شامل آب و فاضلاب، برق، گاز و مخابرات و شبکه راههای ارتباطی بالنسبه مطلوب، دسترسی آسان این بافتها به مراکز تجاری، فرهنگی و آموزشی که ناشی از موقعیت مرکزی آنها در ساختار شهرها می باشد، اشاره نمود. متاسفانه باوجود این امکانات و فرصت هایی که بافتهای درونی شهرها در مقایسه با اراضی پیرامونی شهرها از آنها برخوردارند، بدلیل پاره ای از موانع نتوانسته در چرخه توسعه پایدار شهری نقش موثری ایفا نمایند.
امروزه، مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و کالبدی موجود در بافتهای درونی و عمدتا” فرسوده شهرها باعث شده که ساکنین اصیل و بومی این مناطق که از توانهای اقتصادی بالنسبه مطلوبی برخوردار بودند، بافت های درونی شهر را ترک گفته، به مناطق پیرامونی و نوساز شهری مهاجرت نمایند. سایر ساکنین قدیمی بافت که یا توان اقتصادی لازم برای مهاجرت از بافت را نداشته و یا بدلیل پاره ای از مسائل تمایل به اینکار نداشته، به همراه مهاجران عمدتا” کم توان اقتصادی به جایگزینی اقشار توانمند اقتصادی ساکن در بافت شده اند. در حال حاضر، ساکنین بافت های فرسوده شهری عمدتا” نه خود توان نوسازی و بهسازی مسکن و بافت محله خود را دارند و نه
سرمایه گذاران بخش خصوصی و تولیدکنندگان مسکن شهری به دلیل وجود پاره ای ضوابط و مقررات ناکارآمد طرح های تفصیلی شهری امکان مشارکت در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده را دارند.
برغم توانهای بالقوه و بالفعلی که بافت های فرسوده و درونی شهر برای نوسازی و توسعه دارند، به دلایل بسیاری این توانهایی بالقوه و بالفعل نتوانسته است این بافت را در مدار توسعه قرار دهد. از جمله این دلایل که موضوع تحقیق حاضر می باشد، ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی می باشد. این ضوابط و مقررات که برای نظام دهی به ساخت و سازهای شهری تدوین شده اند، در اغلب موارد، بدون اینکه مبانی علمی و تخصصی آنها روشن باشد به عنوان مانعی دست و پاگیر مردم جهت نوسازی اینگونه بافت ها بوده است. در برابر عوامل جذاب و فرصت های سرمایه گذاری مناسب در بافت های غیر فرسوده، عوامل دفع کننده نوسازی در بافت فرسوده که یکی از مهمترین آنها ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی است، شرایطی را فراهم آورده که اینگونه بافت ها در یک چرخه و مدار بسته قرار گرفته و روز به روز به سطح و مساحت آنها در شهرها افزوده می شود.
در این خصوص، یکی از مهمترین اقدامات در جهت استفاده مطلوب از توانهای بالقوه و بالفعل بافت های فرسوده شهری، داشتن نگرش علمی و فنی به برخی ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی و اصلاح آنها در راستای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری است. از جمله این ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی که خود به عنوان مانع بزرگی در نوسازی بافت های فرسوده می توان از آن یاد کرد، ضوابط ارتفاعی ساختمانها می باشد. ضوابط ارتفاعی طرح تفصیلی اصفهان بدلیل ویژگی های بافت های فرسوده و دورنی شهر اصفهان از جمله دانه بندی و قطعه بندی قطعات و بلوک های ساختمانی و شبکه ساختار معابر، بافت و نحوه استقرار بنا در قطعه و… دارای ابهام و به دور از شفافیت بوده و برحسب افراد و کارشناسان مختلف تفسیرها و تعابییر مختلفی از آن برداشت می شود. بنابراین می توان گفت اگر در انتظام توسعه و عمران شهرها(بویژه در بافتهای فرسوده) نابسامانی هایی وجود دارد، یکی از مهمترین دلایل آن ” را باید در نقص، ابهام، تعارض و ناهماهنگی مقررات شهرسازی، نبود و یا کمبود مقررات مطلوب و متناسب با نیازهای عمرانی و مدیریت توسعه شهری و روستایی، ایراد و نواقص مرتبط با اجرای مقررات و یا نظارت بر اجرای آنها” (احسن،1382، 9) جستجو کرد. بنابراین می توان گفت، فراهم سازی بستر توسعه پایدار و عملیاتی کردن راهبرد توسعه درونزای شهری با اصلاح قوانین موجود امکان پذیر می باشد؛ بدین صورت که با ایجاد هماهنگی در قوانین، زمینه استفاده بهتر از فضاهای موجود فراهم می گردد.
با توجه به تاکید برنامه سوم توسعه در راستای بهسازی و بازسازی و احیای بافتهای فرسوده و مسئله دار شهری، هدف نگارنده این پژوهش بررسی تاثیر مقررات و ضوابط طرح های تفصیلی بر بافتهای فرسوده شهری اصفهان می باشد تا در این زمینه کمکی به برنامه ریزان شهری، شهرسازان و مدیران شهری بنماید و امید است که این بررسیها در اقدامات آتی جهت ساماندهی این بافتها تاثیر بسزایی داشته باشد.