تحقیق
امروزه گردشگری یکی از اقتصادی ترین فعالیتها در چرخه کشورها و استانها به خصوص از جهت اشتغال و رونق منطقه ای تلقی می شود که علاوه بر آن دارای مزایای ارتباطی، سیاسی و فرهنگی خاصی است (استیگیتز، 1386)، به همین دلیل در اغلب نقاط جهان که دارای میراث فرهنگی غنی و نیز مناطق طبیعی هستند از این فعالیت به منزله ابزاری راهبردی در جهت توسعه اقتصادی استفاده می کنند.
همچنین در مسئله گردشگری یکی از عوامل مهم وجود افراد خارجی است که توریست نامیده می شود و با ورود خود، باعث ایجاد رونق
اقتصادی ارتباطی و فرهنگی می شود، که باید با برنامه ریزی درست و آگاهانه ورود این افراد را به استان هر چه بیشتر توسعه داد (کاظمی، 1389).
اما در استان ایلام، علی رغم داشتن استعدادهای فراوان، وجود منابع عظیم گردشگری، جاذبه های فرهنگی و طبیعی چنانکه شایسته است، نتوانسته در زمینه بهره گیری از درآمدها و ورودی های گردشگری در عرصه کشوری و بین الملل به جایگاه در خور مقام خود دست یابد. که می توان علت این وضعیت را نشناختن عوامل تاثیر گذار بر توسعه این صنعت (مانند تقویت زیر ساختها، افزایش مشارکت بخش خصوصی، تقویت مسایل فرهنگی و آموزشی و …) نامید. که در پژوهش حاضر با بررسی پیشینه پژوهش و نظرسنجی از خبرگان، اساتید راهنما و مشاور تمامی عوامل تاثیر گذار بر توسعه صنعت توریسم استان شناسایی و مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
در مجموع هرچند ادبیات مربوط به صنعت گردشگری جذاب بوده و تقریبا كارهایی انجام شده، اما تاكنون پیرامون شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری استان ایلام در جهت توسعه استان و اولویت بندی این جاذبه های گردشگری تحقیقات میدانی صورت نگرفته است، و از این حیث استان ایلام دنباله رو استانهای رقیب خود در سطح ملی است. محقق این ضعفهای عقب ماندگی، توسعه نیافتگی و… حاكم بر صنعت گردشگری استان ایلام را به عنوان مسائل مهم مد نظر قرار داده و در طی این مطالعه در صدد است که با بررسی اسناد و مطالعه کافی، این مشکلات را بررسی و ضمن تلاش برای اکتشاف زوایای مختلف موضوع راه حل ها و پیشنهادهای مناسب را ارائه نماید. البته اهمیت روزافزون صنعت گردشگری محقق را به پژوهش، این مساله اساسی که “مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار بر توسعه صنعت گردشگری در استان ایلام کدامند و در چه وضعیتی قرار دارند” وادار کرده است.
[1] .Staginess
[2] . Tourist
[3] . Tourism Industry
بنگاههای کوچک و متوسط، در اکثر کشورها به عنوان عناصر مهم در پیشرفتهای اقتصادی- اجتماعی شناخته شده اند. این بنگاهها خصوصاً در ایجاد فرصتهای شغلی با سرمایهگذاری های پائین، توسعههای منطقهای، توسعههای سازمانی شرکتهای متکی بر اصول تکنولوژی، نوآوری محصولات و ایجاد روشهای نوین، اهمیت بسزایی دارند. نگاهی به نظام اقتصادی- اجتماعی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و نوتوسعه یافتهی جهان نشان میدهد که ایجاد و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط یکی از اولویتهای اساسی در برنامههای توسعه اقتصادی این کشورها است (تولایی و علیرضایی،1387).
این بنگاههای اقتصادی علیرغم آنکه به سرمایهگذاری کمتری نیاز دارند، بازدهی بیشتری داشته و درایجاد اشتغال، ایجاد بستر مناسب برای نوآوری و اختراعات و افزایش صادرات این کشورها، نقش مهمی دارند. در بسیاری از کشورها این بنگاهها، تامینکنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوری های جدید بوده اند. از سوی دیگر این صنایع به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود میتواند از جاذبههای فراوانی برای بخش خصوصی برخوردار باشد، که این امر بسته به شرایط داخلی اقتصادی کشورها، قوانین و سیاستهای حمایتی در کشورهای مختلف به عنوان الگویی موفق برای توانمندسازی علمی و صنعتی معرفی شده است (تولایی و علیرضایی،1387).
در سالهای اخیر تجارت مبتنی بر اینترنت رواج بیشتری یافته است. اینترنت به شرکتها کمک میکند تا از راههای جدید مانند افزودن ارزش افزوده به محصولات و خدمات به ایجاد و جذب سود بپردازند. آنها محصول یا خدمت جدیدی را به مشتری ارائه میدهند، اطلاعات یا خدمات اضافی را همراه با محصولات یا خدمات سنتی ارائه میدهند و محصول یا خدمتی را با هزینه ای کمتر از مدل سنتی فراهم میکنند. تجارت آنلاین به تدریج جایگزین کسب و کارهای متداول میشود. اطلاعات بیشتری بخصوص هنگام استفاده از بازارهای الکترونیکی از طریق اینترنت مبادله میشود. فرایند تطبیق عرضه و تقاضا در 20سال اخیر پیچیده و مشکل شده است، لذا بازار الکترونیکی نقش حیاتی در مدیریت کسب و کار ایفا میکند. بازارهای الکترونیکی نوید بهبود بازدهی بازار، کاهش هزینه مبادلات و ایجاد درآمد جدید را میدهند (Zolatan alpar,2010).
بهكارگیری بازار الكترونیكی نیازمند آماده سازی زیرساختهای ضروری است. آماده سازی زیرساختارهای ضروری به نوبه خود مستلزم ایجاد تغییرات نرم افزاری و سخت افزاری در سازمان است. از جمله تغییرات نرم افزاری میتوان به تغییر نگرش مدیران و كاركنان نسبت به فناوری و تجارت الكترونیكی، كسب مهارتهای مدیریتی و كاربردی و كارآفرینانه، ریسك پذیری ، تغییر در فرآیندهای كاری، تغییر در ساختار سازمانی و …اشاره نمود. تغییرات سخت افزاری شامل مواردی مانند: خرید رایانه و و ایجاد شبكه، تامین مالی و… اشاره نمود (mehrtens et al.,2001) .
با توجه به اینكه صنعت فرش افراد زیادی را به خود مشغول كرده است، میتواند عاملی مهم در ایجاد اشتغالهای دائمی و فصلی برای افراد جامعه باشد. همچنین این کالا از دیرباز به عنوان اصلیترین کالاهای صادراتی ایران به شمار میرود. به عبارت دیگر مهمترین جنبههای اقتصادی فرش دستبافت را میتوان در اشتغالزایی ، تحصیل ارز و کمک به بهبود اقتصاد دانست (صبوری خسروشاهی،1382).
به نظر میرسد فروش اینترنتی این کالا میتواند تأثیر چشمگیری در میزان فروش آن داشته باشد. ارتباط مستقیم میان خریدار و فروشنده بدون محدودیت زمانی و مكانی، دستیابی سریع به اطلاعات در حجم وسیع، صرفه جوییهای زمانی و مكانی، کاهش هزینههای بازاریابی نسبت به بازاریابی سنتی، دسترسی جهانی و مشتری گرایی، بهطوریكه استفاده از فنآوری اینترنت باعث تسهیل در قیمتگذاری و طراحی تعیین مشخصات كالاها به صورت برخط سبب افزایش فروش و صادرات فرش و در نتیجه افزایش سرمایهگذاری و اشتغالزایی خواهد شد (Kotler & Armstrong,2003).
این تحقیق در پی آن است تا با شناسایی عوامل ارزیابی آمادگی شرکتهای کوچک و متوسط فعال در صنعت فرش در بهکارگیری بازار الکترونیکی، به حضور موفق شرکتها در این بازارها کمک کند.
[1]Electronic market-places
[2].small and medium-sized enterprises(SMEs)
برنامهریزی راهبردی به ارزشها، موقعیت فعلی، محیط و عواملی که به آینده مطلوب سازمانی ارتباط دارد میپردازد. تصمیمگیری برای انتخاب راهبرد، شامل انتخاب هدفهای بلندمدت (اهداف راهبردی) و سپس راهبردهای اصلی سازمان است. هدفهای بلندمدت بیانگر نتایج مورد انتظار از اجرای راهبردهای مشخص است که سازمان میکوشد در تأمین مأموریت خود بدست آورد. در صحنه تدوین راهبردها هدفهای بلندمدت دارای اهمیت ویژهای هستند. این هدفها تعیین کننده مسیر شرکت میباشند [1].
سازمانهای آموزشی در صورتی وظیفه خود را به نحو احسن به انجام میرسانند که مسیر آینده جامعه را روشن نمایند و آیندهساز بودن از مشخصههای اصلی آنهاست. تبیین چشمانداز برای اینگونه سازمانها امری ضروری است] 2[.
بنا به نظر کارشناسان، امروزه آنچه سبب نیرومندی سازمانهای خصوصی خواهد شد تشخیص «عوامل حیاتی موفقیت»، یا «عوامل بحرانی موفقیت» اطلاعات و میزان استفاده بهینه از آنها است [3].
عوامل کلیدی موفقیت عبارتند از مشخصهها، شرایط یا متغیرهایی که اگر درست مدیریت شوند میتوانند اثر قابل ملاحظهای بر موفقیت موضع رقابتی سازمان داشته باشند [4].
تعیین عوامل حیاتی موفقیت، روشی است که مدیر به وسیله آن میتواند نیازهای خود را تعریف کند و اطلاعات مورد نیاز و ضروری خود را دریافت کند [3].
مدیریت راهبردی فرآیندی است كه به وسیله آن مدیران چشمانداز و مأموریت و اهداف درازمدت یك سازمان را وضع میکنند. در این فرآیند اهداف درازمدت با توجه به مشكلات اولویتدار و مأموریت سازمان، به صورت كلی، غیر كمّی و جهتدار بیان میشود. سپس اهداف عملكردی خاص تنظیم شده و راهبردهایی را به منظور دستیابی این اهداف، در پرتو همه شرایط داخلی و خارجی مربوط تدوین میکنند. به عبارتی دیگر سازمانها بایستی ابزارهای لازم جهت دستیابی به اهداف خود را فراهم نمایند. لذا میتوان گفت محصول برنامهریزی راهبردی، برنامهای راهگشا و آیندهنگر و متحولساز است كه باید سازمان توسعه خود را در بستر شكار فرصت قرار داده و موجبات برتری و تعالی
این سازمان را فراهم سازد.
از طرفی در محیط پویای کنونی، سازمانها بایستی رفتاری فعال و پویا از خود نشان داده و محیط پویای خود را با نگاهی جامع رصد و شناسایی نمایند. سازمانها باید عوامل دستیابی به اهداف خود را در این محیط شناسایی کنند. آنگاه میزان تأثیر این عوامل را مشخص کرده و تا حد امکان تأثیر عوامل منفی را کاهش داده و عوامل مثبت را تقویت نمایند. لذا شناسایی عوامل موثر در موفقیت و میزان تأثیر آنها در دستیابی به اهداف راهبردی، برای مدیریت ارشد میتواند بسیار مفید واقع شود. نگاشت ادراك فازی، این عوامل را به صورت كلی نشان داده و روابط علی بین آنها را نشان میدهد.
دست یابی به اهداف راهبردی از موارد مهم فرایند برنامه ریزی در سازمان به حساب میآید[5].
شناسایی عوامل موثر و حیاتی در دستیابی به اهداف، میتواند سازمان را در امر تصمیمگیری و انتخاب گزینههای مطلوب راهبردی کمک کند. از طرفی نگاه كلی به عوامل حیاتی تأثیرگذار و دیدن روابط علی بین آنها در یك نگاه، برای مدیریت ارشد بسیار مفید است. عوامل حیاتی موفقیت[1] تعداد محدود و معینی از حوزههای فعالیت هستند که باید نتایج رضایتبخش را که برای تحقق اهداف سازمانی ضروری هستند، حاصل نماید تا مدیریت بتواند به هدفهای خود برسد. در حقیقت این عوامل دقیقاً خاطرنشان میسازند چه فاکتورهایی برای یک مدیر حیاتی و کلیدی هستند تا وی بتواند به موفقیت دست یابد. نگاشت ادراك فازی یک نگاه کلی به عوامل موثر دستیابی به اهداف سازمان است. مدیریت عالی با نگاه به این نقشه میتواند عوامل و مسیرهای مهم را شناسایی و سناریوهای گوناگون را پیشبینی کند. ضمناً با تغییر وزن عوامل میتوان سناریوهای مختلفی را پیشبینی و طراحی نمود. فقدان این نگاشت ممكن است مدیریت ارشد را در مورد عاملی بیتوجه سازد و لذا تحلیل او ناقص و اشتباه باشد. حذف و در نظر گرفتن عامل حیاتی و میزان اثر آن میتواند به سازمان ضرر جبران ناپذیری وارد كند.
در این پژوهش سعی بر آن است که عوامل موثر و حیاتی دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان شناسایی گشته و از طریق نگاشت اداری فازی میزان اهمیت آنها را ارزیابی نمود.
[1] Critical Success Factors(CSFs)
فضای رقابتی موجود در اقتصاد جهانی ، بانکها را به عنوان بنگاههای مالی به سمتی هدایت می کند که از ابزارهای جدید در توسعه کمی و کیفی بازار و ارائه ی بهتر خدمات خود بهره مند شوند.آنچه که می تواند به عنوان یکی از عناصر مهم در معرفی و برندسازی شرکتها و سازمانها مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان نمادی مهم برای بیان توانمندی ها ،راهبردها،رویکردها و ماموریتهای پیش بینی شده یک بانک قلمداد شود شعار تبلیغاتی آنهاست.شعار تبلیغاتی بیانگر جهت گیری استراتژیک و ارزش های بنیادین مورد ادعای سازمانها محسوب می شود که این ارزش ها و رویکردها باید در عمل نیز اثبات شود.شعار تبلیغاتی با روشن کردن مسیر پیش روی سازمانها و شرکتها ، کمک زیادی به جایگاه سازی و متمایز سازی کالاها و خدمات آنها می کند،اما بدیهی است که صرفا با گنجاندن مفاهیم ارزشی در شعارهای تبلیغاتی ،تمایزی ایجاد نخواهد شد بلکه در این میان استراتژی های کلان بانکی هستند که بر راهبردهای تبلیغی و ترویجی بانکها اثر مستقیم دارند.شعارها در واقع عبارت های کوتاهی هستند که دنیایی از تفکر و برنامه ریزی در ورای خود دارند و علاوه بر نقش تبلیغاتی بسیار پررنگ نشان دهنده نگاه و بینش واقعی مدیران ارشد بانک نسبت به بازار و مشتری و جایگاه بانک هستند.(سایت خبری بانک مسکن)
با توجه به اینکه شعارهای تبلیغاتی کوتاهترین و ظریف ترین شکل از بزرگترین ادعاها می باشند ،دارای مشخصاتی هستند که باید هنگام نوشتن به آن توجه نمود.با رعایت این شاخص ها و معیارها ست که شعار می تواند کارکرد اصلی خود را داشته باشد و بانک را در تحقق اهدافش یاری رساند.سوالاتی چون:برای مشتریان بانک چه مواردی اهمیت بیشتری دارد؟چه ویژگی هایی ارزش خدمات را برای مشتریان ارتقا می دهد ؟چه خدماتی خاص بانک و جزو مزیت های رقابتی بانک است؟باید برای تعیین شعار بانک پاسخ داده شود.همچنین با توجه به اهمیت جایگاه سازی و برند سازی باید در انتخابات شعار تبلیغاتی سعی شود بهترین ادعا که بیانگر ارزش و قابلیت های بانک است مطرح شود.(سایت خبری بانک مسکن)
محیط بازاریابی بانکی شامل 5 مورد است؛بررسی این محیط ها به ما کمک می کند تا با شناسایی و رتبه بندی این عوامل،شیوه های بازاریابی بانکی را بهتر بشناسیم:
الف)محیط اقتصادی: در این محیط بازاریابی متاثر از عواملی مثل رفاه، عدالت اقتصادی، درآمد، تورم، نرخ بهره و … است.
ب)محیط جمعیت شناسی: عوامل اصلی چنین محیطی عبارتند از سن متوسط افراد جامعه، افزایش جمعیت، ساختار خانواده، تحصیلات و مهاجرت که بازاریابی باید به آنها توجه کند.
ج)محیط اجتماع و فرهنگی: هر نوع بازایابی باید به آداب و رسوم و فرهنگ حاکم توجه داشته باشد.
د)محیط سیاسی و اقتصادی: این محیط با عواملی مثل قوانین و مقررات و نگرشهای سیاسی بر بازاریابی اثر می گذارد.
ه)محیط فناوری: عواملی مثل رایانه، دستگاههای خودپرداز، شبکه های ارتباطی و … در چگونگی بازاریابی موثر است.(خویه و دیگران، مدیریت برند،70-78)
پس از شناسایی و رتبه بندی عوامل بالا،می توان پیام تبلیغاتی را انتخاب نمود.اما باید توجه داشت که در مدل های مرسوم نام و نشان با دو نوع مخاطب مربوط است:مالک و مصرف کننده. ارزش دارایی نام و نشان نیز به وسیله ارزایابی اقتصادی آن در دوره های مالی تعریف و اندازه گیری می شود.این مدل اگرچه سودمند است اما در توضیح قدرت نام و نشان تعدادی نقص دارد:
1-قانون و اخلاقیات:یک نام و نشان خوب باید قانونی و به همان اندازه اخلاقی باشد.بنابر این در سنجش ارزش نام و نشان ،علاوه بر جنبه های مالی،جنبه های اخلاقی و قانونی نیز سنجیده می شود.
2-مدل های سنتی به عوض نام و نشان کلی شرکت،به نام و نشان محصول توجه بیش از اندازه می کنند.
نام و نامسازی نه تنها بر مردمی که آنرا می خرند،بلکه بر کل جامعه اثر عمیقی می گذارد.همچنین تصمیمات مربوط به نام سازی بر رضایت شغلی کارکنان،اعتبار عرضه کنندگان ،توجه سهام داران و از همه مهمتر بر نگرش جامعه نسبت به شرکت اثر می گذارد.به طور کلی یک پیام تبلیغاتی خوب،پیامی است که علاوه بر ارزش مالی برای صاحبان آن،ارزش احساسی برای استفاده کنندگان و جامعه ایجاد کند(خویه و دیگران، مدیریت برند،67)
پیشرفت تکنولوژی به طور فزاینده ای ادامه دارد،در نتیجه مصرف کنندگان محصولات قدرت تشخیص خود را در بین رقبا تضعیف شده می بینند.موضوع خرید صرف،امروزه چندان معتبر نیست و در حال جایگزینی به صورت موضوع اخلاقی می باشد.با توجه به این مساله و علاوه بر عواملی که در بازاریابی سنتی درباره تصمیم خرید مورد توجه قرار می گرفت.باید به عواملی از قبیل طرز فکر،هنجارهای موضوعی،مکانیز م های کنترل رفتاری التزامات اخلاقی و خودشناسی فرد توجه کرد زیرا این عوامل است که نیت خرید را در مصرف کننده شکل می دهد.
شرکت ها برای رسیدن به تمایز با استفاده از احساسات مشتریان از تبلیغات روی نام ونشان و بسط ان استفاده می کنند که وسیله ای قدرتمند برای هدایت احساسات مصرف کنندگان می باشد.هدف در نام سازی ایجاد یک ذهنیت مطلوب در مشتری برای رسیدن به تمایز در رقابت است.اهداف نهایی ایجاد نام و نشان عبارتند از:
*غالب شدن در بازار
*افزایش وفاداری مشتریان
*افزایش قدرت نفوذ در موانع(خویه و دیگران،مدیریت برند،99-110)
شعار تبلیغاتی یكی از مهمترین عناصر برنامه های تبلیغاتی شركت هاست . برنامه های تبلیغاتی در صنعت بانكداری ایران طی سال های اخیر به دلیل تشدید رقابت اهمیت بسیار زیادی یافته است . یك شعار تبلیغاتی دارای ساختار و محتوای مناسب برای بانك می تواند موجب جلب توجه بیشتر مخاطبان و اثربخشی تبلیغات شود .
یكی از مهمتر ین عناصر آمیخته بازاریابی عنصر ترفیع و یكی از زیر مجموعه های آن؛ یعنی تبلیغات است. كاركرد اصلی تبلیغات برقراری ارتباط با بازار برای رسیدن به سه هدف: اطلاع رسانی در مورد ویژگی های و معرفی محصولات، ترغیب مشتریان به خرید محصولات وخدمات و یادآوری مستمر محصولات و خدمات سازمان به بازار است[1].دو نفر از محققان در مطالعه ای اثر مثبت معرفی یك شعارتبلیغاتی جدید را بر قیمت سهام شركت در بورس را تایید نمودند[2]. هر چقدر بازاررقابتی تر شود نقش تبلیغات اهمیت بیشتری می یابد .
در دنیای امروز با توجه به رشد روزافزون صنعت بانکداری و تنوع گسترده در خدمات بانکی،لازم است بانک ها برای جذب هر چه بیشتر مشتریان و منابع مالی در دست مردم،اقداماتی را لحاظ کنند که باعث این مهم گردد.یکی از کارهایی که در بازارهای خارجی-و اکثرا در مبحث تبلیغات-انجام گرفته است،ایجاد یا اصلاح شعار موسسه می باشد.شعار هر موسسه ای بیانگر استراتژی و دیدگاهی است که مدیران هر موسسه برای رسیدن به اهداف خود تعیین کرده اند.شعار تبلیغاتی باید بر مبنای این دیدگاه و این بینش ،انتخاب و استفاده گردد.
[1] . Kotler and Keller,504
[2] Mathur and Mathur,1995
پیچیدگی کالا و خدمات در دنیای امروز به گونه ای است که بسیار کم اتفاق می افتد سازمان یا موسسه ای به تنهایی و بدون کمک گرفتن همکاری با دیگر سازمان ها بتواند محصولی را تولید و یا خدمتی را ارائه دهد معمولا سازمان های متعددی در تولید یک محصول یا ارائه خدمت نقش دارند. (رائی،1391)
استراتژی سنتی خرید، استفاده از تعداد زیادی تامین کننده کالا و خدمات را توصیه کرده است در حالی که طبق دیدگاه جدید افزایش تامین کننده باعث تحمیل هزینه های اضافی و کاهش کیفیت و تاخیر در زمان تحویل و عدم برقراری ارتباط و روابط نزدیک و بسیاری دیگر از مسائل شده است. (منانی،1392)
ماده اولیه و اصلی مورد استفاده در صنایع شوینده سولفات سدیم است که توسط دو شرکت داخلی املاح معدن ایران و سولفاتیک تولید و عرضه می شود و این به معنای انحصاری شدن فروش این ماده توسط این دو شرکت است این دو شرکت با همکاری یکدیگر قیمت کالا را تعیین می کنند و شرکت شوینده را به دنبال خود می کشانند علاوه بر آن درشرایط کنونی تحویل سولفات سدیم داخلی توسط شرکتهای تولیدکننده براساس سهمیه بندی اعلامی از سوی شورای تولیدکنندگان پودرشوینده بوده و به هیچ وجه با توجه به تغییر درصد مصرف در صنعت شوینده به دلیل تغییر استاندارد پودرشوینده تکافوی نیاز صنعت شوینده را نمی نماید ولزوما تولیدکنندگان این صنعت لازم است نسبت به واردات کسری آن اقدام نمایند.(فصلنامه انجمن صنایع شوینده ،بهداشتی ،آرایشی ایران،شماره42 سال10 )
علاوه بر آن واردات این ماده نیز با مشکلاتی همراه است .چین بزرگترین عرضه کننده این مواد به ایران محسوب می شود که ایران همواره با هجوم و فشار قیمت مواد اولیه از سوی این کشور روبه رو است اعمال تعرفه ترجیحی برای واردات سولفات سدیم به دلیل تخصیص ارز دولتی وترجیحی در سنوات گذشته به منظور حمایت ازصنایع داخلی از جمله مشکلات دیگر در این صنعت است.( فصلنامه انجمن صنایع شوینده ،بهداشتی ،آرایشی ایران،شماره هفتم، سال2 )
با توجه به مشکلات مربوط به تامین مواد اولیه در صنایع شوینده ،حضور تامین کنندگان قدرتمند داخلی ضروری است وبا توجه به اهمیت معیارهای مالی در ارزیابی تامین کنندگان افزایش توان مالی تامین کنندگان از اهمیت بالایی برخوردار است در این تحقیق بر آنیم تا عواملی که باعث افزایش توان مالی تامین کنندگان می شود را شناسایی کرده تا گامی در جهت بهبودفعالیت تامین کنندگان صنایع شوینده برداشته شود .
[1] Fuzzy dematel
[2] Vikor