یکی از وظایف مهم نظام بانکداری، پرداخت تسهیلات یا وام بانکی بوده تا از این طریق علاوه بر تأمین هزینههای عملیات بانکی، سود آوری نیز داشته باشد و از آنجا که بنابر بند 8 ماده 2 قانون تجارت که تصدی به هر نوع عملیات صرافی و بانکی را ازجمله اعمال تجاری دانسته، بانکداری یک شغل تجاری محسوب می گردد، لذا بانکها به منظور جلوگیری از ضرر دهی بایستی تسهیلات بانکی به مشتریان خود بدهند تا از محل سود تسهیلات پرداختی هم هزینه های خود را درآورند و هم سودآوری داشته باشند تا به عنوان یک تاجر بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. اما برگشت نقدینگی پرداخت شده تحت عنوان تسهیلات همراه با ریسک بوده و احتمال دارد تعدادی از گیرندگان تسهیلات نخواهند اصل و متفرعات بدهی خود را مسترد نمایند لاجرم اعمال سیاستی برای بانک ها لازم می آید تا ریسک ناشی از جلوگیری از عدم برگشت وجوه خود را به حداقل برسانند، به همین منظور از گیرندگان تسهیلات وثیقه یا تضمین گرفته میشود تا چنانچه مشتری، بدهی خود را مسترد نکند با توسل به تأمین اخذ شده، سرمایه بانک اعم از اصل وفرع وصول گردد.
وثایق بانکی برای ارایه تسهیلات عموما شامل، وثیقه ملکی، محل اجرای طرح، اسنادتجاری (سفته و چک) و سپرده می باشد که در این رساله برآنیم تا میزان و نحوه کارآمدی این وثایق را در وصول مطالبات بانکی از منظر حقوقی تحلیل و بررسی نموده و به سوالات زیر پاسخ دهیم:
نقش و کارکرد وثایق و تضمینات بانکی در وصول مطالبات چیست؟ قوانین و مقررات بانکی تا چه میزان در وصول مطالبات بانکها و همچنین تسهیل در فرآیند وصول موثرند؟ چه موانعی در قوانین و مقررات موجود بر سر راه استیفای حقوق بانک و وصول مطالبات از طریق تضمینات و وثایق وجود دارد؟ ضمانت اجرای تضمینات بانکی هنگامی که مشتری بدهی خود را نپردازد چیست؟ در بعضی از بانک ها مشاهده می گردد بیش از یک نوع وثیقه یا تضمین از مشتری گرفته می شود که اصطلاحا تغلیظ وثیقه عنوان می گردد و هر یک از وثایق اصل و متفرعات بدهی را پوشش می دهد ماهیت ، حکم حقوقی و ضمانت اجرای اخذ تضمینات اضافی چیست؟ و بانک ها چگونه می توانند به استناد این تضمینات مطالبات خود را وصول نمایند؟ با توجه به ماده 284 ق.ت که مقرر نموده برات و سفته در موعد ده روز از تاریخ سررسید بایستی واخواست گردند در غیر این صورت حق رجوع به ظهرنویس از دارنده سلب می گردد چنانچه این موارد در بانک ها رعایت نگردد چگونه می توان به استناد ماده 249 ق.ت مجتمعا علیه ظهر نویس و متعهد اقامه دعوی نمود؟ اگر شرکت های با مسئولیت محدود و یا سهامی خاص از بانک تسهیلات بگیرند و این تسهیلات بیش از سرمایه ثبت شده شرکت باشد تعهد شرکت به میزان بیش از سرمایه شرکت چگونه است و تعهدات ضامن به تبع تعد اصلی چطور؟ چنانچه تعداد چند باب خانه توامان در رهن بانک قرار گیرد چگونه این اموال از طریق مزایده فروخته شده و مطالبات بانک وصول خواهد شد؟
فرضیه ها:
به نظر می رسد وثایق و تضمینات بانکی می بایست با هدف استحکام بخشیدن به مطالبات و افزایش ضریب اطمینان وصول آنها و همچنین تسهیل در فرآیند وصول اخذ گردند.
به نظر می رسد برخی قوانین نظیر قانون اخذ وثایق ملکی مصوب 1379 و قانون تسهیل اعطای تسهیلات بانکی مصوب 1386 موجب تضعیف وثایق و تضمینات بانکی می گردد و وصول آنها را در عمل با مشکل مواجه می سازد.
اهداف تحقیق
مهمترین اهداف اجرای این تحقیق بدین شرح است:
شناخت نقاط ضعف و قوت قوانین جاری در خصوص وثایق تسهیلات بانکی به منظور استفاده در قانونگذاری های آتی
دستیابی به روشهای بهتر برای اخذ وثایق و یا به موقع اجرا گذاردن تضمینات به منظور استفاده در جهت کاهش میزان مطالبات معوق بانکی
شناخت موانع قانونی موجود بر سر راه وصول مطالبات و بموقع اجرا گذاردن وثایق بانکی
شناسایی میزان نقش و کارکرد تضمینات بانکی در وصول مطالبات
جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق
در این تحقیق با هدف بررسی میزان کارآمدی وثایق و تضمینات در وصول مطالبات بانکی در واقع نوعی آسیب شناسی نسبت به فرآیند اعطای تسهیلات بانکی و کیفیت اخذ وثایق و تضمینات صورت می پذیرد که از این حیث واجد جنبه نوآورانه می باشد.
روش کار:
نوع روش تحقیق:
نوع تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی است زیرا نتایج حاصل از آن می تواند در رفع نیازها و ابهامات موجود در خصوص کارآمدی وثایق و تضمینات در وصول مطالبات بانکی مورد استفاده قرار گیرد و براساس روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است چرا که در این تحقیق به سوالات «چیست و چگونه هست» پاسخ داده شده به گونه ای که با توصیف مفاهیم مربوطه و تحلیل قوانین و مقررات مدنی، بانکی، تجاری، ثبتی و… و بررسی روال جاری بانکها در خصوص موضوع مذکور و بازخورد و نتایج عملی این رویه در رشد و یا کاهش میزان وصول مطالبات بانکی به بررسی کارآمدی این وثایق در صول مطالبات از منظر نظم حقوقی کنونی خواهیم پرداخت.
روش جمع آورری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بوده و در این روش منابع موجود مورد بررسی قرارگرفته و سپس مورد استناد واقع شده اند.
روش گردآوری اطلاعات
در جمع آوری منابع و داده ها صرفاً به کتب، آراونظرات حقوقدانان واندیشمندان این عرصه ،فرهنگ لغت، مقالات وسایت های علمی واینترنت مراجعه شده و به هیچ وجه از روش های میدانی و مصاحبه با اشخاص استفاده نشده است.و صرفاً از روش کتابخانه ای و مطالعة کتب مربوطه وفصلنامه های مرتبط شروع به جمع آوری اطلاعات هرچند اندک کرده ایم.
پژوهش
واژه انگلیسی صمیمیت[4] از واژهای لاتین به معنی درون مشتق میشود. بنابراین صمیمیت یعنی دو نفر درون خود را به روی یكدیگر باز میكنند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، فكری، اجتماعی، فیزیكی و معنوی به زندگی یكدیگر. صمیمیت یعنی ارتباط و اتصال در عمیقترین سطح ممكن به همهی حوزههای زندگی. وقتی با كسی صمیمی هستیم فكر میكنیم او نهایت خیر و صلاح ما را میخواهد، بنابراین بدون ترس از اینكه او از گفتههای ما یا آنچه در ما میبیند سوء استفاده كند وجود خودمان را و مكنونات قلبیمان را به روی او میگشاییم (چاپمن[5]، ترجمه موحد، 1384).
صمیمیت مفهوم وسیعی است كه میتواند از بحث دربارهی جزئیات زندگی تا افشای خصوصیترین احساسات جنسی كه كسی به راحتی در مورد آن سخن نمیگوید را دربر میگیرد. صمیمیت محصول فرعی توجه كردن، پذیرفتن، حساسیت به خرج دادن و درك كردن است. بنابراین با از دست رفتن صمیمیت یكی از اتصالهای زندگی زناشویی از بین میرود (بك[6]، ترجمه قراچهداغی، 1382).
صمیمیت یك فرایند تعاملی است كه شامل تعدادی از ابعاد مرتبط به هم میباشد. محور این فرایند شناخت، درك، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر و قدردانی با پذیرش دیدگاه منحصر به فرد دیگری از دنیا است. صمیمیت یك نیاز اساسی در انسان است كه در چارچوب نیاز بقا برای دلبستگی رشد میكند (باگاروزی[7]، ترجمه رضازاده و پورنقاش تهرانی، 1386).
صمیمیت كه به عنوان یك فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره، خانواده و ازدواج است. تغییر تكنولوژی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تغییر كاركرد اولیه ازدواج كه شامل عشق و صمیمیت و محبت بین زن و شوهر است نقش اساسی دارد (هیكمان[8] و همكاران، 1997؛ به نقل از شاهسیاه، 1387).
صمیمیت یك خود- آشكاری متقابل است. به این صورت كه دو نفر به طور پیوسته همدیگر را كشف و مجدداً كشف میكنند. این فرایند بیانتهایی است، چون شخصیتهای ما لایهای بیپایان دارند. گفتگو، تجارب مشترك و گذراندن عمر در كنار یكدیگر، این لایهها را پس میزند و جنبهها نو و متفاوتی از شخصیتهای ما را آشكار میسازد. در ضمن، صمیمیت یك كشف مجدد پیوسته است. چون ترجیحات ما تغییر میكنند، امیدها و رویاهای ما تغییر میكنند و به همین علت به روشی كه دوست داریم روزها و هفتههای خود را سپری میكنیم. صمیمیت نیاز به زمان دارد (كلی[9]، ترجمه تمدن، 1387).
صمیمیت نزدیکی، تشابه و یک رابطه شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است و مستلزم شناخت و درک عمق فرد دیگر به منظور بیان افکار و احساساتی است که به عنوان منشأ تشابه و نزدیکی بکار میرود. صمیمیت یک فرایند تعاملی است و شامل ابعادی مرتبط به هم است. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر، قدردانی و پذیرش دیدگاه او است. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی است و تنها یک تمایل یا آرزو نیست. صمیمیت مفهوم وسیعی دارد و شامل خود افشایی، رابطه جنسی، رابطه هیجانی- بدنی و صمیمیت را شامل نه بعد صمیمیت هیجانی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی، زیباشناختی، اجتماعی- تفریحی و زمانی میداند. شدت صمیمیت و ابعاد نهگانه آن در هر فرد متفاوت از دیگری است (باگاروزی، ترجمه رضازاده، پدر نقاش تهرانی، 1386).
تعهد زناشویی یکی از ویژگیهای مهم ازدواجهای موفق و طولانی مدت است. واژه تعهد[10] به معنای تصمیمی عقلانی است که مستلزم مقید بودن فرد به اعمالی خاص است و یا حالتی دال بر وابستگی عاطفی و عقلانی به ایدهآلی مطلوب است (گود، 1384). در زبان فارسی، تعهد به معنای «به گردن گرفتن شرط و پیمان و خود را ملزم به انجام عملی دانستن» تعریف شده است و تعهد عبارت است از: 1- عمل متعهد شدن به یک مسئولیت یا یک باور، 2- عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع، 3- تقبل یا عهده دار شدن انجام کاری در آینده، 4- حالت یا وضعیت اجبار یا الزام عاطفی به انجام کاری در آینده (سیفاله پور، 1385).
در فرهنگ اسلامی، تعهد به معنای پایبندی به اصول و قراردادهایی است که انسان به آنها پایبند و پایدار است. فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار است و به اهدافی که به خاطر آنها و برای حفظ آنها پیمان بسته است، خیانت نمیکند (مطهری، 1368؛ به نقل از سیف اله پور، 1385).
لیک و لیک[11] (1977) تعهد بین فردی را یک حالت ناخواستهای میدانند که به تبادل احساسات دو شریک منجر میشود. نویسندگان بسیاری تعهد را اعترافی میدانند که در مورد علاقه به نگهداری یک رابطه مطرح میشود (لوینگر[12]، 1980؛ رسبالت[13]، 1983؛ به نقل از تبعه امامی، 1382). تعهد در روابط زناشویی مفهوم ویژهای دارد و به معنای تك همسری است و چنین تعریف میشود: «شرایطی حاکی از داشتن روابط عاشقانه و زناشویی تنها با یک نفر در هر زمان». برای آن که زوجین بتوانند ارتباط عاشقانه، دراز مدت و موفقی داشته باشند، هر دوی آنها باید در زمینه پایبند ماندن به تک همسری توافق نمایند (گود[14]، 1384).
تعاریف متعددی برای تعهد زناشویی[15] ارائه شده است. قدیمیترین تعریف متعلق به دین و اسپانیر[16] (1974) است. به نظر آنان تعهد زناشویی عبارت است از: «تمایل زوجین به حفظ و تداوم رابطه مشترک». در مدل سه وجهی عشق استرنبرگ[17]، سومین رأس مثلث، تعهد است و به تصمیمگیری زوجین در مورد اقامت كردن و در كنار همدیگر بودن اشاره دارد که تعهد در شكل كوتاه مدت، رابطه با یك شریك معین و در شكل بلند مدت، عاملی برای حفظ تداوم و بقای روابط عاشقانه است (استرنبرگ، 1984، 1986، 1988، 1997؛ به نقل از قمرانی و عباسی مولید، 1387). استنلی و ماركمن[18] (1992) تعهد زناشویی را شامل دومولفه: از خود گذشتگی نسبت به همسر و ناتوانی در ترک رابطه زناشویی دانستهاند.
آدامز و جونز[19] (1995، 1996، 1997، 1999؛ به نقل از جونز، 2004) تعهد زناشویی را به عنوان «تمایل زوجین برای تداوم رابطه زناشویی بدون توجه به نوسان میزان رضایتمندی» تعریف كردند كه شامل سه بعد، 1- تعهد نسبت به همسر (جاذبه زناشویی)، 2- تعهد نسبت به ازدواج (التزام اخلاقی) و 3- محدودیت اجتماعی (احساس به دام افتادگی) است. تعهد نسبت به همسر شامل عشق، رضایت، فداكاری و سرسپردگی است. تعهد نسبت به ازدواج به مسئولیتپذیری زوجین برای حفظ ازدواج و احترام به آن گفته میشود. محدودیت اجتماعی نیز به پیامدهای عاطفی، مالی و اجتماعی اطلاق اشاره دارد که مانع از فسخ پیمان ازدواج میشود.
جانسون[20] (1973، 1982، 1991، 1999؛ به نقل ازهارمون، 2005) مدلی را ارائه نمود كه در آن تعهد زناشویی به صورت سه نوع، 1- تعهد شخصی[21]، 2- تعهد اخلاقی[22] و 3- تعهد ساختاری[23] مطرح شده است. تعهد شخصی به معنی علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است. تعهد اخلاقی بیانگر وفاداری اخلاقی فرد به ازدواج است و تعهد ساختاری نیز به موانع و محدودیتهای موجود در ترك رابطه زناشویی و احساس اجبار به تداوم آن رابطه اشاره دارد. در رابطه با ویژگیهای تعهد زناشویی نیز اظهار نظرهای متعددی مطرح شده، به گونهای که در منابع مختلف لیستهای متعددی از ویژگیهای تعهد به چشم میخورد که برخی از آنها دارای وجوه تشابه و همپوشی زیاد و برخی دارای شباهت کمتری هستند.
تبعه امامی (1382) در پژوهش خود مفاهیمی همچون: مسئولیت، وفاداری، ایمان داشتن، اعتماد و در زمان خوبی و بدی در کنار هم بودن را به عنوان مفاهیم مرکزی تعهد و مفاهیمی همچون: در دام احساس گرفتار آمدن، تفکر درباره طرف مقابل در هر زمان و توجه را متمرکز طرف مقابل کردن را به عنوان مفاهیم پیرامونی تعهد مطرح کرده است. در این رابطه، آنجلیس (1382) نیز تعهد زناشویی را مشتمل بر ویژگیهای زیر میداند:
1- مسئولیت: درجه تعهدی که یک فرد در مقابل پیمان بسته شده یا جهت انجام یک کار، نشان میدهد. مسئولیتپذیری به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی تعهد، معیاری فراهم میآورد تا زن و شوهر خود را با آن بسنجند.
2- گذشت و فداكاری: گذشت یعنی گذشتن از حق خود و امتیاز را به شخص مقابل واگذاشتن.
3- وفاداری به قول و عهد: یکی از بارزترین ویژگیهای تعهد، وفاداری و وفای به عهد بسته شده است. ازدواج یکی از محکمترین عهدهایی است که در طول زندگی بسته میشود.
4- اعتماد: یعنی درجه ایمان و قابلیت اتکا در یک فعالیت یا موقعیت و یا نسبت به رفتار افراد حاضر در آن موقعیت، بطوری که اعتماد و اطمینان به محکم شدن پایههای ازدواج کمک میکند و هر چه ریشههای یک زندگی زناشویی مستحکمتر باشد، تعهد و پایبندی به حفظ آن زندگی بیشتر خواهد بود.
5- عشق و دوست داشتن: یک رابطه عاشقانه بالغانه در افزایش میزان تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی بطور قطع مؤثر است. واقعیت آن است که بعد از شیدایی اوایل ازدواج و پس از آنکه شور روزهای نخست ازدواج فروکش میکند، توجه به رفاه و خوشبختی همسر، مهمترین نیروی است که میتواند روابط زناشویی را حفظ نماید و زوجین در هر شرایطی در قبال آسایش، ناراحتی، ثروت و فقر یکدیگر مسئولاند (تبعه امامی، 1382).
اگرچه بعضی از زوجین در آغاز زندگی مشترک، خود را نسبت به رابطه زناشویی متعهد میدانند، اما ممکن است میزان تعهد آنها، آنقدر نباشد که در برابر طوفانهای ناگزیر و ناشی از ناملایمات زندگی زناشویی مقاومت کنند (گود، 1384).
بسیاری از مردم تعهد زناشویی را در حضور فیزیکی زوجین کنار یکدیگر جستجو میکنند. در نظر آنها تعهد یعنی آنکه همسرشان را ترک نکنند. اما این مفهوم، جزء کوچکی از تعهد به ازدواج است. تعهد زناشویی معنایی بسیار وسیعتر دارد. معنای آن این است که همسرتان را دوست بدارید، به او وفادار باشید و از همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب کنید. متأسفانه در جامعه امروز، بسیاری از افراد برای حفظ آزادیهای فردی خودشان معتقدند که تعهد به ازدواج مربوط به گذشتهها و منسوخ است. آنها به افراد جامعه القا میکنند که پایبندی و وفاداری به ازدواج، برخوردی به شدت ایده آلیستی و آرمان گرایانه در ازدواج است، هروقت به سودشان باشد به آن استناد میکنند و به آن پایبند میمانند و هر وقت که ازدواج مطابق میل شان نیست، به راحتی به آن خاتمه میدهند (كلارك، ترجمه قراچهداغی، 1388).
واقعیت آن است که تعهد به همسر و ازدواج، اعتماد و صمیمیت زناشویی را امکان پذیر میسازد. چگونه میتوان به کسی اعتماد داشت اگر افراد بدانند که طرف مقابل، متعهد نیست تا عمری را با آنها زندگی کند؟ بدون اعتماد چگونه میتوان افکار و احساسات عمیق خود را با شریک ازدواج درمیان گذاشت؟ اما اگر افراد بدانند و عمیقاً اعتقاد داشته باشندکه همسرشان هرگز آنها را ترک نخواهد کرد و نسبت به آنان وفادار خواهد ماند، تفاوت بزرگی ایجاد میشود. کاملاً روشن است وقتی زن و شوهر بدانند که ازدواجشان باید تا پایان عمر آنها ادامه داشته باشد و با این نیت زندگی مشترک را آغاز کنند، با یکدیگر برخورد مناسبتری میکنند و مسلماً این برخورد در مقایسه با زمانی که زوجین بر این عقیده باشند که اگر با هم بعد از ازدواج به نتایج مطلوب نرسیدند میتوانند از یکدیگر جدا شوند، شکل متفاوتی پیدا میکند. پر واضح است که یک زندگی بدون تعهد و وفاداری، چه ساده میتواند به شکست بینجامد. با این توصیف، در جامعه امروز تا زمانی که تعهد به همسر و ازدواج جدی گرفته نشود، نمیتوان به ساختار زندگی زناشویی سالمی رسید (همان منبع).
به طور کلی، یک ازدواج موفق حاوی سه ركن اساسی جاذبه، تفاهم و تعهد است. بدون تعهد، رابطه زناشویی، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو خواهد بود و در این صورت، زوجین نخواهند توانست عمق عشق و صمیمیتی را كه درسایه وفاداری وتعهد به همسر و ازدواج بوجود خواهد آمد، تجربه كنند (تبعه امامی، 1382).
ما به گونهای به عشقورزی نگاه میكنیم، گویی انتظار داریم درمان همه دردها و بدبختیهایی مانند تنهایی، ستیزهجویی با همسرمان، اعتماد به نفس، خودباروی پایین، كسالت، بیحوصلگی، حسادت و غیره باشد، اما در واقع این طور نیست. هنگامی كه كولهبار احساسات حل و فصل نشده را با خود به رختخواب میبریم، در واقع با این كار خود را بیشتر سردرگم كرده، عشقورزی و رابطهی جنسی كه میتواند رابطهی صمیمی و التیامبخش باشد را آلوده میكنیم. در اینگونه مواقع انتظار داریم با عشقورزی تمام احساسات ناخوشایند ما به طرزی معجزهآسا ناپدید شده و حالمان خوش شود؛ البته دلیل دیگر اینكه چرا در اینگونه مواقع به جای حرف زدن و حل و فصل مشكلات به عشقورزی پناه میآوریم این است كه عشقورزی و روابط جنسی به مراتب سادهتر از حرف زدن میباشد؛ چرا كه در آن موقع مجبور نیستیم دنبال كلمات صحیح برای ابراز احساسات و افكار بگردیم و این ریسك را هم به جان نخریدهایم كه همه چیز را رها كنیم، دیدارها و موانع روحی را فرو بریزیم و احساسات آسیبپذیری خود را به یكدیگر نشان بدهیم (آنجلیس[24]، ابراهیمی، 1384).
یكی از مؤلفههای مهم در یك ارتباط جنسی موفق، دانش و آگاهی جنسی است. حیطههای مهم دانش جنسی كه باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: آناتومی جنسی، چرخه پاسخ جنسی و روشهای مربوط به تحریك جنسی همسر كه در جلسات مشاوره و درمان جنسی از طریق مختلف در اختیار زوجین قرار میگیرند (همین[25] و همكاران، 1976؛ به نقل از عشقی، 1385).
روابط جنسی تنها هنگامی به معنای واقعی کلمه اغناءکننده خواهد بود که توأم با عشقورزی باشد؛ بدین معنی که قلبها و احساسات خود را با هم سهیم شوند. اغلب مردم به دنبال تجارب جنسی اغناء کننده نیستند، بلکه تنها به دنبال رضایت جنسی هستند. تنها با اصلاح و بهبود روشهای عشقورزی و نفوذ اجرای عمل جنسی، نمیتوان به اغنای جنسی دست یافت. رضایت و احساس اغنای درونی، تنها با بهبود و اصلاح رابطهای احساس و عاطفی میان دو انسان امکانپذیر است (آنجلیس، ترجمه ابراهیمی، 1384).
تجربهی جنسی چنان نیرومند و قوی است كه نزدیكترین و صمیمیترین تجربهی انسان بوده و در هیچ زمان دیگری به هیچ كس نمیتوان تا به این حد نزدیك شد. چنانچه این اتحاد و درهم آمیختن جنسی متناسب با نزدیكی (روحی- احساسی) دو نفر نباشند، عمل جنسی كه میتواند تا به این حد مسرتبخش باشد، باعث جدایی و انزوای هرچه بیشتر زوجین شود (همان منبع).
عامل اصلی مشكلات میان زوجها، انتظارات آنان از یكدیگر در مورد مسائل مختلف زندگی مانند پول، مسئولیتهای زندگی، ارتباط جنسی، پرورش فرزندان و چگونگی برآورده ساختن این انتظارات است. اغلب افراد میپندارند همسرشان باید به طور خودكار از انتظارات آنان آگاه باشد و آنها را برآورده كند، در حالی كه چنین چیزی امكانپذیر نیست.
باورها، هستهی نگرش ما به عشق و ارتباط مشتركاند. انسانها، باورهایشان را از والدین، معلمان و الگوهای مطرح در اطرافشان به دست میآورند. باورهایی مانند «ارتباط جنسی عملی كثیف است» یا «عشق واقعی و ابدی هرگز وجود ندارد»، موجب تخریب ارتباط مشترك میشود. تشخیص باورهای منفی و عدم پذیرش آنها اولین قدم در تغییر آنهاست (حسینی، آرامنیا، 1387).
پتون[26] و ویرینگ[27] (1985) دریافتند كه صمیمیت جنسی در ازدواج با صمیمیت عاطفی رابطه دارد (ساپینگون[28]، 1384؛ به نقل ازا ولیا، 1385).
مطالعات انجام شده توسط كریستفر[29] و اسپرچر[30] (2000) نیز در زمینهی رابطهی جنسی نشان میدهند كه رضایت جنسی[31] با میزان بالایی از رضایتمندی زناشویی مرتبط است (اولیا، 1385).
مطابق آماری كه در كشورهای مختلف جهان تهیه نمودهاند جدایی و طلاق زوجین به علت سردمزاجی زنان و عدم توافق بر سر مسائل جنسی میباشد (نوید، 1382؛ به نقل از عشقی، 1385).
به طور كلی اكثر زوجینی كه برای اختلال جنسی به درمان روی میآورند، نارضایتی زناشویی را عنوان میكنند و به طور مشابه، اغلب افرادی كه برای درمان زناشویی مراجعه میكنند از مشكلات در رابطه جنسیشان رنج میبرند (اسپنس[32]، 1991؛ به نقل از عشقی، 1385).
بنابراین، درمان و مشاورهی جنسی به عنوان عاملی درمانی و پیشگیرانه در راستای تحكیم و حفظ بنیانهای خانواده امری ضروری به نظر میرسد.
نگرشها[33] و انتظارات[34] زوجین در رابطه با مسائل و ارتباطات جنسی بر روی میزان صمیمیت و تعهد زوجین كه از مؤلفههای اصلی عشقورزی است تأثیر میگذارد و آموزش در این زمینه میتواند باعث كاهش مشكلات رفتاری و عاطفی در بین زوجین و در نهایت خانواده گردد. بنابراین با توجه به مشكلات خانوادگی شدید در جامعه و بالا رفتن میزان طلاق، جهت حفظ سلامت و بهداشت روانی زوجین و در نتیجه جامعه، وجود اقداماتی برای بهبود روابط خانوادگی و بخصوص بر بازسازی ارتباطات و صمیمیت و تعهد میان زن و شوهر مطرح گردد. به همین منظور مطالعه و تحقیق در راستای پیشگیری از اختلافات زناشویی و پربار كردن ارتباطات میان آنها به ویژه افزایش صمیمیت و تعهد زناشویی لازم به نظر میرسد.
به نظر میرسد و با توجه به اینکه تحقیقی در این زمینه در کشور صورت نگرفته است ضرورت انجام آن بیشتر میباشد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی زوجین بر میزان افزایش صمیمیت و تعهد زوجین است. به عبارت دیگر هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا آموزش زوجین میتواند منجر به افزایش سطح تعهد و صمیمیت آنان گردد.
1-2 اهمیت و ارزش پژوهش
طبق نتایج تحقیقات، تعهد زناشویی دومین عامل حفظ کننده ازدواج و فقدان آن مهمترین عامل مؤثر بر بروز طلاق میآید (رینولد و منسفلید[35]، 1999؛ کوهان و كلینبائوم[36]، 2002). بر این اساس، هر گونه رابطهای بدون تعهد، سطحی و بدون سمت و سو خواهد بود. هر آشنایی معطوف به ازدواج پس از مدتی اگر به تعهد پایدار و طولانی مدت منجر نشود، در واقع یک آشنایی ناکام خواهد بود (فلورین و همکاران[37]، 2002) صمیمیت که به عنوان یک فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره، خانواده، و ازدواج است. تغییر تکنولوژی، فرهنگی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تغییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل عشق و صمیمیت و محبت بین زن و شوهر است نقش اساسی دارد (هیکمان و همكاران[38]، 1997؛ به نقل از شاه سیاه، 1387).
از آنجایی که نخستین گام به منظور بهبود بخشیدن به روابط زناشویی سالم، برنامههای آموزش زود هنگام است و از سوی دیگر، اثربخشی آموزش مهارتهای جنسی تاکنون در بهبود روابط زناشویی و کاهش بسیاری از مشکلات زناشویی به تائید رسیده است، از این رو انجام تحقیقی به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش مذکور بر صمیمیت و تعهد زناشویی زوجین لازم و ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه پژوهشی با این موضوع تاکنون در کشور صورت نگرفته است، نتایج این پژوهش میتواند در بهبود روابط زناشویی، افزایش میزان صمیمیت و تعهد زناشویی و پیشگیری از بروز بسیاری از آسیبهای زندگی زناشویی از جمله طلاق و عهدشکنی و نهایتاً تحکیم بنیان خانواده مؤثر باشد. امید است با توجه به کمبود پژوهشها در زمینه موضوع این تحقیق، گامی در جهت توسعه و بهبود بهداشت روانی خانواده و کاهش مشکلات آن برداشته شود.
ضرورت این پژوهش را میتوان به صورت ذیل بیان کرد:
1- با توجه به تأثیر فوقالعاده و انکار ناپذیر روابط جنسی در زندگی زوجین و تأثیر عدم صمیمیت و رضایت حاصل از آن بر ابعاد دیگر زندگی، ضرورت وجود یک طرح درمانی مناسب برای درمان اینگونه مشکلات احساس میشود.
2- بر اساس آمارهای موجود، دو سوم جدایی و طلاق زوجین به علت عدم توافق زوجین بر سر مسایل مقاربتی و زناشویی و عدم رضایت حاصل از آن است (نوید، 1382). از این رو میتوان از این طرح درمانی به عنوان عاملی پیشگیرانه استفاده کرد. بدین ترتیب این شیوه میتواند به حفظ و تحکیم بنیان خانواده کمک کند.
3- از آنجا که رابطه جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مهمترین مسائل زندگی محسوب میشود و همچنین به عنوان فشارسنج هیجانی در روابط عمل میکند، بهطوری که میتواند منعکسکننده رضایت زوج از جنبههای دیگر باشد و مقیاس خوبی از سلامتی و تندرستی کلی روابط زوجین است (اولسون[39]، ترجمه جعفرینژاد و اردشیرزاده، 1383)، استفاده از این طرح درمانی میتواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت و تعهد میان آنها، رضایت زناشویی آنها کمک کند و بدین وسیله روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
4- از آنجا که درمان مشکلات جنسی در کشورمان مبحثی جدید روبه افزایش است، ارائه یک طرح مناسب درمانی میتواند راهگشای تحقیقات بعدی و مشوق سایر پژوهشگرن در ارائه طرحهای مؤثر باشد.
5- ارائه این طرح میتواند توجه مسئولان را به مشکلات جنسی همسران و تأثیر فوقالعاده این مشکلات در کیفیت روابط زناشویی جلب نماید.
6- از این طرح میتوان به عنوان یک روش درمانی در مراکز و کلینیکهای مشاوره، مراکز مشاوره بهزیستی، مراکز بهداشتی درمانی، دادگاهها و… استفاده کرد.
7- از آنجا که کشور ما با کمبود درمانگران جنسی مواجه است از این شیوه میتوان به عنوان طرحی آموزشی در راستای آموزش مشاوران و روانپزشکان استفاده نمود.
1-3 اهداف پژوهش
1- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان.
2- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت.
3- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان.
4- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت.
1-4 فرضیه های پژوهش
1- آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان مؤثر است.
2- آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت متفاوت است.
3- آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان مؤثر است.
4- آموزش بهبود نگرشها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت متفاوت است.
[1]- Amato
[2]- Clark
[3]- Harmon
[4]- Intimacy
[5]- Chapman
[6]- Beck
[7]- Bagarozzi
[8]- Hickman
[9]- Kelly
[10]- Commitment
[11]- Leik & Leik
[12]- Levinger
[13]- Rusbult
[14]- Good
[15]- marital commitment
[16]- Deen & Spanier
[17]- Strenberg
[18]- Stanely & Markman
[19]- Adams & Jones
[20]- Johnson
[21]- personal commitment
[22]- moral commitment
[23]- structural commitment
[24]- Angelis
[25]- Hemin
[26]- Peton
[27]- Viering
[28]- Sapengon
[29]- Christopher
[30]- Sprecher
[31]- sexutal satisfaction
[32]- Spence
[33]- Attitude
[34]- Expectation
[35]- Reynold & Mansfield
[36]- Cohan & Kleinbaum
[37]- Florian et al
[38]- Hickman et al
[39]- Olson
هدف از این پژوهش رابطه بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد است. جامعه آماری مورد نظر در عبارت از کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان ناحیه 5 شهر مشهد است در سال تحصیلی 1394-93 تحصیل می کند. .با توجه به نمونه ها که وجود دارد تعداد حجم نمونه 250 نفر است.جهت جمع آوری داده ها ازسه ابزار عمده الف )رضایت زناشویی انریچ ب) پرسشنامه سلامت عمومی ج) خود پنداره بک صورت پذیرفت.
نتایج :بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها برتوانایی های ذهنی دا نش آموزان ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد.بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها بر کار آمدی شغلی دا نش آموزان ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد.بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها جذابیت جسمی دا نش آموزان ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد.بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها بر مهارت های اجتماعی دا نش آموزان ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد .بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها بر مهارت های اجتماعی دا نش آموزان ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد.بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها بر عیبها و حسن ها دا نش آموزان ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد.
کلید واژه: رضایت زناشویی –خود پنداره-سلامت روان-دانش آموزان –دبیرستان –ناحیه5
1-1بیان مسله :
ازدواج یکی از مهمترین رویدادهای زندگی انسان محسوب می شود که نه تنها در سلامت جسمی و روانی فرد موثر است بلکه نقش مهمی را در ورود انسان به دوره ی بزرگسالی بر عهده دارد(موسوی،1386).
با ازدواج،خانواده تشکیل می شود و نظام خویشاوندی شکل می گیرد و نسل بقا می یابد ازدواج موفق پایه و بنیان عالی برای ایجاد خانواده شاد و مستحکم است( زابو،ترجمه میر محمد صادقی1384).
ازدواج سنگ بنای خانواده و پاسخی جامعه پسندانه به یکی از نیازهای اساسی انسان ها برای تداوم نسل بشریت است.لزوم پایداری و تداوم محبت و تعلق انسان ها به یکدیگر از یک سو و حفظ اخلاق و روابط صحیح انسانها با یکدیگر و پرورش در محیط عاطفی سالم خانواده از سوی دیگر ضرورت ازدواج را بیش از پیش آشکار می سازد. و البته آسیب به خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماع موجب پیامدهای وخیمی در کل ساختار و نظام ارزشی فرهنگی یک جامعه خواهد شد(ثنایی،1375). به طور سنتی و معمول اساس تشکیل خانواده با ازدواج گذاشته می شود.همسر گزینی و پیمان زناشویی هر دو نشانه بالندگی و پیشرفت شخصی اند.گزینش همسر بی گمان یکی از مهمترین تصمیماتی است که در زندگی می گیریم(برنشتاین و برنشتاین،ترجمه نائینی و منشی 1380).
ازدواج بیش از هر ارتباط دیگری طرفین را مقید می سازد.همچنین زوجین از حق اشتباه کمتری برخوردارند آنچه دو نفرباید پیش از ازدواج بدانند این است که ازدواج مسأله ای نیست که همه بر آن اشراف داشته باشند.ازدواج قدم گذاشتن در یک شراکت کاری است که معمولا جزئیات نحوه برخورد با مشکلات احتمالی به صورت کتبی ذکر می شود(گلاسر وگلاسر،ترجمه نیکو و برازنده ،1383).
امروزه زندگی انسان ها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی شده است.زندگی زناشویی نیز از این قاعده مستثنی نیست.اهداف،نقش ها ،وظایف و نحوه شکل گیری ازدواج در طول زمان تغییر یافته است(برنشتاین و برنشتاین،ترجمه نائینی و منشی،1380).
آنچه مسلم است روابط خوب به سادگی به دست نمی آید،بلکه به دست آوردن آن مستلزم تلاش مداوم و آگاهانه است. جرج لوینگر می گوید :آنچه در ایجاد یک رابطه زناشویی خوب یا هر نوع رابطه ی رضایت بخش مهم است،میزان هماهنگی و تناسب شما با همدیگر نیست بلکه مهم آن است که چگونه با ناسازگاری ها مقابله می کنید(کلینکه،ترجمه محمد خانی،1380). فردی که از نظر روانی سالم باشد زندگی زناشویی خوبی را خواهد داشت .زناشویی خوب به معنی آن است که تمام نیازهای روانی و جسمانی جنسی در محیط خانواده تامین شود.سلامت روانی یکی از عوامل مهم در رضایت زناشویی است ). انسان موجودی اجتماعی است و نیاز پیوستگی یکی از نیازهای مهمی است که او را به سمت ارتباط با دیگران سوق می دهد . برایند ارضای نیازهای گوناگون و متعدد زیستی ، روانی ، عاطفی و اجتماعی موجب تمایل به برداشتن اولین گامهای زندگی اجتماعی در انسان گردید ، یعنی زندگی در کنار و همراه با جنس مخالف به ذهن آوردن پیشینه تمایل به جنس مخلف و سوق دادن ذهن به انگیزه این رفتار موید آن است که انسان از ابتدا علاوه بر ارضای نیازهای فیزیولوژیایی در پی ارضای نیازهای ، روانی ، عاطفی و اجتماعی خود نیز بوده است . فرشته فرخ دوست و همکاران (بررسی روابط درون خانواده با تکیه بر موقعیت های اجتماعی و فرهنگی در انسجام خانواده ها ) رضایت مندی زناشویی را اینگونه تعریف می کند : (( رضایت مندی زناشویی را بیشتر به صورت نگرش ها یا احساسات کلی فرد درباره همسر و رابطه اش تعریف می کنند یعنی رضایت مندی زناشویی یک پدیده زناشویی یک پدیده درون فردی از همسر و رابطه است . چنین تعریفی از رضایت مندی زناشویی نشانگر آن است که رضایت مندی یک مفهوم تک بعدی و بیانگر ارزیابی کلی فرد در رباره همسر و رابطه اش است . رضایت مندی زناشویی پیامد توافق زناشویی است و به صورت درونی احساس می شود . اصطلاح توافق زناشویی رابطه مناسب زن و شوهر را توصیف می کند .در رابطه با توافق بالا هر دو زوج به گونه ای رفتار ، تصور ادراک می کنند . که گویا نیازها و انتظارهایشان بر آورده شده و چیزی وجود ندارد که در رابطه شان خلل ایجاد کند .در ازدواج بدون توافق زناشویی مشکلات موجود میان زوجین به حدی زیاد است که آن ها را از احساس بر آورده شدن نیازها و انتظارات باز می دارد اغلب زوج ها جایی بین این دو انتها قرار دارند و زمینه هایی از توافق و نبود توافق را تجربه می کنند .رضایت مندی زناشویی یک مفهوم کلی است که در وضعیت مطلوب روابط زناشویی احساس می شود . از طرفی رضایت مندی زمانی اتفاق می افتد که روابط زن و شوهر در تمامی حیطه ها بهنجار گزارش می شود لوینسون و همکاران در سال1962 سلامت روان را این طور تعریف کرده اند که سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود و دنیای اطراف ،محل زندگی و اطرافیان دارد خصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد چگونگی سازش وی با در آمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش حائز اهمیت است(میلانی فر،1382).از نظر کاپلان و سادوک در سال1991 ،سلامت روان همان حالت بهزیستی و این احساس در فرد است که می تواند با جامعه کنار بیاید و موقعیت های شخصی و ویژگی ها اجتماعی برای او رضایت بخش است .(پور افکاری 1373).سلامت یک خانواده باعث تربیت و پرورش کودکان سالم می شود .این سلامت از ابعاد روانی و جسمی را در بر میگیرد به عنوان مثال اگر کودک در محیطی سرشار از مهر و محبت بزرگ شود مسلما در سن بلوغ درگیر خیلی از مسائل نمی شود. یکی از ابعاد که خانواده در شکل گیری آن نقش دارد خود پنداره یا حرمت خود است . خود پنداره نه محصول فرد به تنهایی و نه محصول خانواده است، كه تركیبی از هر دو است. چگونگی رفتار ما ریشه در نگاهمان نسبت به خودمان دارد. باید به این نكته تاكید كرد كه چنین تصویری می تواند با افزایش سطح خودآگاهی فرد نسبت به توانایی هایش، به تصویری مثبت و كارآمد تبدیل شود و در پی آن رضایت و لذت او … با وجود تفاوت جسمی با دیگران افزایش می یابد به تعبیر روانشناسانه، توانایی فرد در شناخت خود و آگاهی از خود به عنوان موجودی متمایز را (خود آگاهی) و پاسخ به سوال (من كیستم؟) همان چیزی است كه خود پنداره نامیده می شود. هر چه پاسخ افراد به سوال (من كیستم؟) دقیق تر باشد، فرد از توانایی خودآگاهی بیشتری برخوردار خواهد بود درا ین دیدگاه خود (Self) محصولی اجتماعی است گروهی از روانشناسان اجتماعی كه خود را (تعامل گرایان نمادین) یا كنش متقابل نمادی می نامند، معتقدند كه افراد بر اساس اینكه دیگران در مورد آنها چه نظری دارند یا با آنها چگونه رفتار می كنند، در مورد خود اظهار نظر می كنند با توجه به موارد ذکر شده بر آن شدیم بررسی کنیم بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه وجود دارد ؟
1-2 -اهمیت و ضرورت پژوهش:
خانواده یک نظام اجتماعی و از ارکان جامعه را به نوعی کوچکترین سلول اجتماعی می باشد که از مناسبات قانونی و شرعی بین زن و شوهر تشکیل می گردد و وظیفه والدین مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباطات سالم اعضای خانواده با هم و کمک به استقلال کودکان می باشد. از طرفی به اعتقاد جمعی از روان شناسان، مهمترین ابزار انسان برای رسیدن به سعادت خوشبختی خود پنداره مناسب می باشد. فقدان خود پنداره یا احساس خوب نسبت به خودوتماس با دیگران خود را به صورت خجالت، شرمندگی، خود بینی اغراق آمیز و نیاز به خود نمایی و تمایل شدید به تمجید و تاکید دیگران بروز می دهد(فرهادی، 1384).
به اعتقاد برخی از روان شناسان، هنگام وجود احساس ناراحتی و فقدان شادمانی، خود پنداره افراد کاهش می یابد، به عبارت دیگر ، بین شادمانی وخود پنداره ارتباط علی متقابل وجود دارد.
رفتار و ویژگیهای شخصیتی والدین تحت تاثیر رویدادهایی است که درسالهای زندگی برای آنها اتفاق می افتد از این رو برای درک فرایندهای روانی آنها یعنی ادارک، الگوهای تفکر، انگیزه ها، هیجانها تعارضها و شیوه های مقابله با آن بایستی بدانیم که این فرایندها از کجا سرچشمه می گیرند و چگونه با گذشت زمان تغییر می کنند.
واکنش همه والدین در مقابل فرزندشان یکسان نیست، ولی به طور کلی می توان پذیرفت که قریب به اتفاق والدین کودکان در مقابل فرزندشان به نحوی واکنش ازخود بروز می دهند که نوع و میزان این عکس العمل ها با توجه به جنبه های شخصیتی آنها، زمان بروز
واکنش و … با یکدیگر متفاوت می باشد، لذا تمام والدین احتیاج به نوعی کمک دارند تا بتواند ابتدا به طور کامل با مشکلاتشان را با افراد متخصص داشته باشند و از این مهم جز با آگاهی و اطلاع دقیق و مستدل از مسائل و مشکلات والدین دارای فرزند معمول و بررسی وضعیت روانشناختی والدین مسیر نمی گردد با توجه به اینکه وضعیت روانشناختی والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم بر شکل گیری رفتار کودکان و مناسبات اجتماعی خویش تاثیر اساسی دارد بسیار حایز اهمیت خواهد بود که بدانیم که والدین این کودکان دارای چه ویژگیهای شخصیتی بوده و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند تا از این رهگذر داده های دقیق تری جهت استفاده از روشهای مشاوره و توانبخشی و درمان فراهم آورده و زمینه های لازم جهت اقدامات خاص و اساسی در ابعاد مشاوره، انجمن اولیاء و مربیان، کودکان استثنایی،آموزش خانواده و …. فراهم گردد.
نتایج این پژوهش می تواند برای والدین، مربیان و….که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه ی کمک به خود پندار کودکان و سلامت عمومی و رضایتمندی والدین گام بردارد.
1-3-اهداف تحقیق:
هدف کلی: رابطه بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
تعیین رابطه بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
تعیین رابطه بین ارتباط والدین و سلامت روان آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
تعیین رابطه بین رضایت زناشویی والدین و اضطراب آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
تعیین رابطه بین رضایت زناشویی والدین و افسردگی آنها برخود پنداره دانش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
تعیین رابطه بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها بر مهارت های اجتماعی دا نش آموزان دخترناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
تعیین رابطه بین رضایت زناشویی والدین و سلامت روان آنها بر عیب ها و حسن ها دا نش آموزان دختر ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد
[1]-Zabo.
[2]-Lovinnger.G
نهادهای مختلفی در نظام حقوقی ایران شایسته در تملک اراضی میباشند. یکی از مهمترین این نهادها شهرداری است. شهرداری بهعنوان یک مؤسسۀ عمومی غیردولتی، از اقتدارات وسیعی در تملک اراضی برخوردار است. وجود این اقتدارات و اختیارت که ریشه در نظریۀ قدرت عمومی و خدمت عمومی دارد که در حقوق فرانسه در سالیان پیش مبنای شکلگیری اعمال دولت را تشکیل میدادند. همچنین در فقه امامیه نیز میتوان مبانیای را برای تملکات شهرداری در نظر گرفت. این موضوع این بحث را مطرح میسازد که درخصوص تملک و مالکیت در ایران ریشۀ این اقتدار در کجاست؟
در پرتو نظریۀ قدرت عمومی میتوان ریشۀ این اقتدار و حق بر تملک اراضی خصوصی مردم را در تفویض اقتدار و اختیاری دانست که حکومت اسلامی داراست. این نهاد اقتدارت و اختیارات خود را در نظریۀ ولایت فقیه از خدا و پیامبر گرفته است و به دستگاهها و نهادهای بانی اقتدار تفویض میکند. همچنین قوانین و مقررات مختلفی در بحث شهرداری و نظام حقوقی حاکم بر تملکات این نهاد وجود دارد. از آن جمله میتوان به لایحۀ قانونی مصوب 1358 در مورد تملک اراضی در طرحهای عمرانی اشاره کرد. نگارنده با بررسی قانون مذکور و قوانین مشابه دیگر در امر تملکات، در مجموع درصدد پاسخ به این پرسش است که ریشۀ اعمال اقتدار شهرداری درخصوص تملک اموال خصوصی شهروندان در کجاست؟
از سوی دیگر پس از بحث در مورد مبانی باید دانست درصورتیکه مبنای قدرت عمومی برای تملکات شهرداری انتخاب شود، انتخاب این مبنا چه آثاری را در پی خواهد داشت و از منظر فقهی کدامیک از مبانی مطروحه استحکام و تناسب بیشتری با این موضوع داشته و به نحو مطلوبتری دخالت چنین مؤسساتی را در حریم مالکیت خصوصی توجیه میکند.
برای مثال درصورتیکه شهرداری اقدام به تصاحب ملکی نماید که واجد ارزش تاریخی است در پرتو نظریۀ قدرت عمومی اثر تملک شهرداری را میتوان در شرایط قرارداد، الحاق، یکجانبهبودن و تحمیل آن بر مردم دانست. در این شرایط مسئله ای که مطرح می گردد آن است که در صورتی که مبنای تملکات شهرداری نظریه خدمت عمومی یا آنچه در فقه امامیه از آن به مصلحت و نفع عمومی تعبیر شده است تکلیف چه خواهد بود؟ این موضوعی است که در این پایان نامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ب-سوالات اصلی و فرعی
1-آیا تملکات شهرداری از حیث فقهی و حقوقی با مبانی تعریف شده برای آن سازگاری دارد؟
2-مبانی حقوق موجود تا چه اندازه در تحلیل تملکات شهرداری کارا هستند؟
ج-فرضیه های تحقیق
در حقوق اسلامی با توجه به جمع بین قواعد و اصول می توان مبانی صحیحی از تملکات شهرداری را تعریف کرد.
بین مبانی حقوقی از این جهت که برخی از آنها از حقوق غرب اخذ شده اند با حقوق ایران که ریشه فقهی دارد تعارضی به وجود آمده است.
د-ضرورت و اهداف تحقیق
از آنجا که در خصوص این موضوع تا به حال تحقیق مستقلی انجام نشده است و در رابطه با تملکات شهرداری و تعارض آن با مسئله بافت فرسوده مشکلاتی به وجود آمده می توان به لحاظ فقد تحقیق مناسب انجام این پژوهش را ضروری دانست.
ه-پیشینه تحقیق
در خصوص تملکات شهرداری تا به حال تحقیق های زیادی انجام شده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد.
زرگوش، مشتاق، حقوق اداری، تملک املاک، شبهتملکها و سلب سرمایه از سرمایهها توسط دولت، نشر میزان، چاپ اول،1391
ثمری، هاله، مبانی فقهی و حقوقی تملکات شهرداری در حقوق ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه آزاد نجف آباد، 1391
شریعتی، سعید، سلب مالکیت خصوصی در راه منافع عمومی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه مفید قم،1387
قاسمی حداد، عباس، نظارت پذیری شورای اسلامی شهر در چارچوب حقوق شهری، مجموعه مقالات شورای اسلامی شهر تهران، نشر پژواک جامعه،1382
اما در مورد بررسی فقهی و حقوقی تملکات این نهاد و آن هم با رویکردی به بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی تا به حال هیچ پژوهشی انجام نشده و از این رو موضوع فاقد سابقه پژوهشی است.
و-روش تحقیق
روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و استفاده از منابع موجود نوشته از جمله کتابها، مقالات، پایان نامهها و … می باشد. همچنین در صورت نیاز از منابع معتبر رایانه ای نیز بهره خواهیم برد. نوع روش تحقیق به صورت استقرایی است. بدین صورت که از مطالب و دسته بندی جزیی به نتیجه نهایی خواهیم رسید.
در این روش پس از پلان بندی کامل موضوع تحقیق و در واقع ارائه پلان پیشنهادی نمای کلی تحقیق را مشخص میسازیم. پس از آن با رجوع به منابع مختلف درصدد کاملسازی پلان مزبور خواهیم بود. جمع بندی مطالب از طریق طبقه بندی در فیش های فرم کتابخانه ای و یا با جمع آوری در فایل های کامپیوتری انجام خواهد شد. از آنجا که موضوع به مقوله علوم انسانی مربوط است و با حوزه های مختلف علوم انسانی سر و کار داریم حجم و دامنه منابع متنوع و متکثر خواهد بود. بنابراین باید برای یکسانسازی و ارتباط موضوعی مطالب با یکدیگر از تحلیل های شخصی نیز استفاده گردد.
جستار امنیت، مرجع و درون مایه خود را از گفتمان های گوناگون می جوید. از این رو، تاکنون، سرشت و کارکرد متنوعی برای آن متصور بوده است. فروپاشی شوروی، سرآغاز برآمدن محیط زیست در مقام یکی از درون مایه های امنیت بود که در آن، انسان مرجع امنیت شد. در این گفتمان، محیط زیست و بنیادهای زیستی و منابع انرژی (آب، هوا، خاک وغیره)، جایگاه و نمود خاصی یافته اند. طی چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، گسترش دامنه مداخلات بشر در طبیعت برای تامین نیازهای فزاینده از منابع کمیاب طبیعی، گسترش رویکرد سود انگاری در قالب طرح های توسعه ای، بی پروایی نسبت به جستار پایداری محیط زیست در ساخت سازه ها و زیرساخت ها و مانند آن، پیامد های ناگواری همانند گرمایش کروی، ویرانی لایه ازن، پدیده ال نینو، طوفان های سهمگین، بالا آمدن آب سطح دریاها، گسترش گازهای گلخانه ای، خشکسالی، سیل، فرو نشست زمین، کاهش آب شیرین، بیابان زایی، کاهش خاک مرغوب، آلودگی هوا، باران های اسیدی، جنگل زدایی و نابودی تنوع زیستی پیامدهای فروسایی محیط زیست بوده اند. تداوم وضعیت موجود، آینده زیست و تمدن فرا روی بشر را مبهم و نامطمئن کرده است. نگرانی از این وضعیت به همراه شرایط نامطلوب کنونی، در طرح رویکردهایی همانند امنیت زیست محیطی بسیار اثرگذار بوده است. متناسب با این تحولات، گفتمان های حاکم بر دانشواژه امنیت از ماهیت سنتی خود فاصله گرفتند و مباحث نوینی مطرح شدند. از آنجا که مشکلات زیست محیطی می تواند در منازعات داخلی یا بین المللی عامل مهمی به شمار آید، برخی از دانشمندان روی اینگونه مسائل کار می کنند؛ از جمله اندیشمندانی که بطور مفصل به این بحث پراخته اند « هومرـ دیکسون» می باشد که به رابطه امنیت با محیط زیست، در پروژه « محیط زیست، جمعیت و امنیت» پرداخته است. به گونه ای که از این منظر نیز می توان به تحلیل بحران های زیست محیطی پرداخت.
مباحث نظری
2-1-1- محیط زیست
اگرچه محیط زیست دارای قدمتی بس طولانی است، اما توجه به مفهوم و کاربرد علمی آن محدود به چند دهه اخیر می باشد، به طوری که این واژه از دهه 1960 میلادی که همزمان با افزایش آلودگی ها و تخریب منابع طبیعی بوده، رایج و معمول گشت (دبیری و دیگران، 1386: 91). حال این پرسش مطرح می گردد که محیط زیست چیست؟ و چه عواملی را در بر می گیرد؟ برای آن که بتوانیم تعریف جامعی از محیط زیست ارائه دهیم به ناچار باید برخی از مفاهیم را که شناخت محیط زیست، متوقف بر آشنایی با آنهاست، تعریف کنیم و در انتها تعریف مورد نظر از محیط زیست را بیان نماییم.
الف) طبیعت
اگر بخواهیم از واژه ای با مفهوم مبهم نام ببریم، این واژه چیزی جز کلمه طبیعت، نخواهد بود، زیرا به تمام موجوداتی که پروردگار در جهان بی انتها، آفریده است، طبیعت گفته می شود. به عبارت دیگر، هر چیزی که دست بشر در ایجاد آن دخالت نداشته باشد، طبیعت نام دارد( فیروزی، 1384: 15).
ب) اکولوژی
اکولوژی یا بوم شناسی، دانشی است که به مطالعه روابط جانداران با محیطی که در آن زندگی می کنند، می پردازد. با توجه به محتوای نه چندان روشن محیط زیست، افکار عمومی، بین محیط زیست و اکولوژی تفاوت چندانی قائل نیست (فیروزی، 1384: 15).
ج) اکوسیستم
اکوسیستم عبارت است از هر ناحیه ای از طبیعت که در آن ، بین موجودات زنده و اجسام غیر زنده واکنش های متقابل انجام می گیرد، تا تبادل مواد بین آن ها به عمل آید. مثلا یک دریاچه یا یک جنگل، یک اکوسیستم است و شامل چهار عامل تشکیل دهنده، یعنی اجسام غیر زنده، تولید کنندگان، مصرف کنندگان و تجزیه کنندگان می باشد. از این رو محیط زیست را می توان یک اکوسیستم دانست که از تعداد بی شماری اکوسیستم های کوچک تر تشکیل شده است و بشر برای زندگی و ادامه آن به تمام اکوسیستم ها وابستگی دارد. اکوسیستم انواعی دارد، مانند اکوسیستم خشکی و اکوسیستم دریایی، که اینها نیز خود انواعی دارند که جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می شود (فیروزی، 1384: 16).
د) کره زمین
کره زمین را بر مبنای معیارهای زیست محیطی به بخش های زیر تقسیم می کنند:
با توجه به آنچه ذکر شد، اکنون به تعریف محیط زیست می پردازیم. یکی از نویسندگان می گوید: ((محیط زیست عبارت است از هوا، آب، خاک، گیاه، جنگل، بیشه، مرتع، دریا، دریاچه، رودخانه، چشمه، آبزیان، حیوانات، کوه، دشت، جلگه، کویر، شهر و یا ده( شامل کوچه، خیابان، ساختمان اعم از تاریخی، عادی و کارخانه) و غیره)). بعضی دیگر محیط زیست را اینگونه تعریف کرده اند:(( قسمتی از جو یا پوسته زمین که حداقل برای نوعی زندگی مساعد باشد، محیط زیست نامیده می شود؛ به عبارت دیگر، محیط زیست قشر نازکی از هوا، زمین و آب است که همه زندگی را در بر دارد)). الکساندر کیس معتقد است: اصطلاح محیط زیست را می توان به یک منطقه محدود یا
تمام یک سیاره و حتی به فضای خارجی که آن را احاطه کرده ، اطلاق کرد. اصطلاح بیوسفر یا لایه ی حیاتی که یونسکو- خصوصا- آن را به کار می برد، با یکی از وسیعترین تعریف ها مطابقت دارد که عبارت است از، محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر، همه حیات در آن جریان دارد (فیروزی، 1384: 17). رنه ماهو نیز محیط زیست را این گونه تعریف می کند: محیط زیست همه چیز یا تقریبا همه چیز را در بر می گیرد، هم انسان، هم طبیعت و هم روابط بین این دو را شامل می شود و بر کلیه فعالیت های بشر تأثیر دارد و ضمنا از آن ها متأثر می شود (دبیری و دیگران، 1386: 91).
اگر بخواهیم یک جمع بندی از تعریف های فوق داشته باشیم، باید بگوییم: محیط زیست، به تمامی محیطی اطلاق می شود که انسان بطور مستقیم و غیر مستقیم به آن وابسته است و فعالیت های زندگی او در ارتباط با آن قرار دارد(فیروزی، 1384: 17). همانطور که دیدیم در مورد محیط زیست تعاریف زیادی ارائه شده که در این تعاریف چند عامل اصلی دارای اشتراک بوده و در تمامی تعاریف وجود دارند که در زیر به آن اشاره می شود:
– تمامی فاکتورهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی- اجتماعی که افراد را احاطه کرده اند.
– سیستمی که از زندگی ما حمایت می کند و به علاوه هوا برای تنفس، آب برای نوشیدن، غذا برای خوردن و زمینی برای زندگی فراهم می کند.
– هر مکانی که انسان ها در آن زندگی و محیط از آنها حمایت می کند.
در این میان خطرات متعددی محیط زیست را تهدید می کند. از جمله این مخاطرات که عمدتا در اثر فعالیت های انسانی متوجه محیط می باشد می توان به مواردی چون فرسایش شدید خاک، شورشدن خاک، آلودگی منابع آب و خاک، از بین رفتن جنگل ها و گسترش بیابان ها، گرم شدن کره زمین، افزایش جمعیت انسانی، کاهش منابع طبیعی و بومی، کاهش منابع آب، کاهش منابع غذایی به دلیل افزایش شکار، صید و کاهش گونه های جانوری به خصوص در دریا اشاره کرد(زرقانی، 1391: 47).
2-1-2- امنیت ملی
بی تردید امنیت ملی یکی از مفاهیم پیچیده علم سیاست و روابط بین الملل است. پیچیدگی این مفهوم در تعریف امنیت و ملت است. امنیت چیست؟ و ملت کدام است؟ تعاریف متعدد و متنوعی در پاسخ به این سئوالات ارائه شده است. که به مختصری از آن ها پرداخته می شود.