در این پایاننامه ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه مرتبط با مجموعههای فازی و توسیعهای آنه یعنی مجموعههای فازی مردد، مجموعههای فازی مردد بازهای مقدار و مجموعههای فازی مردد دوگان بیان کردیم. سپس اندازههای شباهت را برای مجموعههای فازی مردد، مجموعههای فازی مردد بازهای مقدار و مجموعههای فازی مردد دوگان ارائه نمودیم. اندازهی شباهت نسبی را برای مجموعههای فوق بیان کردیم که مبتنی بر اندازهی فاصله مجموعههای فوق نسبت به ایدآل مثبت و همچنین ایدآل منفی مجموعههای خود میباشد. در نهایت با استفاده از اندازههای شباهت پیشنهادی، الگوریتمی برای حل مساله تصمیمگیری چند معیاری با دادههایی به صورت مجموعهی فازی مردد مد نظر معرفی کرد
Abstract
In this thesis, we first review of some preliminaries related to fuzzy sets and their extensions called hesitant fuzzy sets, interval_valued hesitant fuzzy sets and dual hesitant fuzzy sets. We then study deeply a family of similarity measures for hesitant fuzzy sets, interval_valued hesitant fuzzy sets and dual hesitant fuzzy sets together with their properties. Finally, on the basis of discussed similarity measures, an algorithm is given for solving Multiple attribute decision making problems with hesitant fuzzy set data.
پیشگفتار
هر نوع واقعیت را نمیتوان به طور کامل درست یا نادرست دانست. حقیقت، چیزی بین درستی کامل و نادرستی کامل است یعنی چیزی بین صفر و یک که مفهومی چند ارزشی و یا خاکستری دارد. حال، فازی[1]بودن چیزی بین سیاه و سفید، یعنی خاکستری است. کاسکو[2][35] معتقد است که منطق فازی در برابر منطق دودویی یا ارسطویی که همه چیز را فقط به دو شکل سیاه و سفید، بلی و خیر، صفر و یک میبیند، قرار دارد.مقادیر گزاره در این منطق در بازه بین صفر و یک قرار داشته و با پرهیز از مطلقگویی (فقط صفر یا یک) از مقدار تعلق عضوی به یک مجموعه بحث میکند. مثلا یک فرد 40 ساله، 15درصد به مجموعه جوان، 70 درصد به مجموعه میانسالان و 25 درصد به مجموعه پیران تعلق دارد یعنی این منطق به عنوان مثال، فرد موردنظر را به طور مطلق میانسال نمیداند.
منطق فازی در سال 1965 برای اولین بار در مقالهای به همین نام، توسط پروفسور زاده[3] ارائه شد و در حال حاضر کاربردهای فراوانی دارد. این منطق برای سنجش مسائل و الگوهای کیفی، کاربرد فراوان دارد و پاسخگوی مسائل زیادی در بیشتر شاخههای علمی است. به وسیله منطق فازی میتوان سیستمهای پیچیده را که مدلسازی آنها با استفاده از ریاضیات و روشهای مدلسازی کلاسیک، غیرممکن بوده و یا بسیار مشکل است، به آسانی و با انعطاف بسیار بیشتر مدلسازی کرد.
از آن زمان که انسان اندیشیدن را آغاز کرد، همواره کلمات و عباراتی را بر زبان جاری ساخته که مرزهایی روشن نداشتهاند. کلماتی نظیر: خوب، بد، جوان، پیر، قوی، ضعیف، گرم، سرد، باهوش، زیبا و قیودی نظیر: معمولا، غالبا، تقریبا و به ندرت. روشن است که نمیتوان برای
این کلمات مرزی مشخص یافت.
این باور به سیاه و سفیدها، صفر و یکها به نظام دو ارزشی گذشته بازمیگردد و حداقل به یونان قدیم و ارسطو میرسد. البته قبل از ارسطو نوعی ذهنیت فلسفی وجود داشت که به ایمان دودویی با شک و تردید مینگریست.
منطق ارسطو، اساس منطق ریاضیات کلاسیک را تشکیل میدهد. براساس اصول و مبانی این منطق، همه چیز تنها مشمول یک قاعده ثابت میشود که براساس آن هر چیز درست یا نادرست است. منطق ارسطویی دقت را فدای سهولت میکند. نتایج منطق ارسطویی که به صورت دوارزشی، درست یا نادرست، سیاه یا سفید و صفر یا یک است، مطالب ریاضی و پردازش رایانهای را میتواند ساده کند. منطق فازی، جهانبینی جدیدی است که با نیازهای دنیای پیچیده کنونی بسیار سازگارتر از منطق ارسطویی است. منطق فازی، جهان را آنطور که هست به تصویر میکشد. دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، دنیای ابهامات و عدم قطعیت میباشد، مغز انسان عادت کرده است که در چنین محیطی، با استفاده از دادههای ناصحیح و کیفی به یادگیری و نتیجهگیری بپردازد در صورتی که منطق ارسطویی، لازمه آن دادههای دقیق و کمی میباشد که این موضوع قابل تامل است.
واژه فازی در فرهنگ لغت آکسفورد، به معنای مبهم، گنگ، نادقیق، گیج، مغشوش، درهم و نامشخص آمده است. معانی دیگری مثل کرکی، درهم و برهم، پرزدار، تیره و نامعلوم نیز از جمله معانی دیگر واژه فازی است. در مجموع، واژه فازی به مفاهیم فاقد مرز دقیق اشاره دارد.
فازی بودن به معنای چندارزشی بودن است و در مقابل منطق دو ارزشی که در آن برای هر سوال و یا مفهومی تنها دو پاسخ و یا دو حالت (درست یا نادرست ،سیاه یا سفید) میتواند وجود داشته باشد، قرار میگیرد. در واقع منطق ارسطویی را میتوان حالت خاصی از تفکر فازی به حساب آورد . منطق فازی معتقد است که ابهام در ماهیت علم وجود دارد. برخلاف دیگران که معتقدند که باید تقریبها را دقیقتر کرد تا بهرهوری افزایش یابد، زاده معتقد است که باید به دنبال ساختن مدلهایی بود که ابهام را به عنوان بخشی از سیستم مدل کند.
این نظریه، قادر است بسیاری از مفاهیم، متغیرها و سیستمهایی را که مبهم هستند (همانطور که در عالم واقع نیز اکثراً چنین است) صورتبندی ریاضی کرده و زمینه را برای استدلال، کنترل و تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان فراهم آورد. در سیستمهای دارای عدم قطعیت زیاد و پیچیدگیهای بالا، منطق فازی روشی مناسب برای مدلسازی به شمار میرود.
در سیستم فازی، عدم قطعیت پدیدهها دو نوع هستند:
2.عدم قطعیت مربوط به عدم صراحت و عدم شفافیت مربوط به پدیده یا ویژگی خاص.
یعنی، پدیده ممکن است ذاتا غیر صریح و وابسته به قضاوت افراد باشد مثلا ارزش رضایتمندی ایدهال در یک شغل، ممکن است برای کارمندی 80 از 100 و برای دیگری 95 از 100 باشد.
برخی از ویژگیهای متمایز منطق فازی عبارتند از: در منطق فازی، استدلالهای دقیق به عنوان موارد مرزی استدلالهای تقریبی تلقی میشوند؛ در منطق فازی هر چیزی درجه پذیر است؛ هر سیستم منطقی میتواند فازی شود؛ در منطق فازی، دانش به عنوان مجموعهای از محدودیتهای تغییرپذیر تعبیر میگردد.
این نظریه از بدو تولد تا کنون کاربردهای بیشماری به خود دیده است. در سال 1974، ممدانی[4] در دانشگاه لندن، برای نخستین بار از منطق فازی برای کنترل یک موتور بخار ساده استفاده کرد. اولین کاربرد صنعتی منطق فازی در سال 1980 توسط اسمیت[5] ، برای کنترل کوره سیمان استفاده شد. در دهه 1980 موسسه فوجی الکتریک از منطق فازی در کنترل فرایند تصفیه آب بهره برد. بعد از آن، شرکت هیتاچی یک سیستم کنترل خودکار قطار را بر مبنای منطق فازی توسعه داد. گفتنی است که در اوایل دهه 1990 موسسات ژاپنی در زمینه کاربرد منطق فازی پیشتاز بودهاند.
فازی در کارخانههای بزرگ نظیر ذوب آهن، صنایع خودروسازی، شیشهسازی، تصفیه آب، واحدهای تولید انرژی و در واحدهای تولیدی کوچک نظیر کارخانههای ساخت ماشین لباسشویی و وسائل الکترونیکی کاربردهای گوناگونی پیدا کرده است. کاربرد منطق فازی در صنایع خودروسازی مربوط به تنظیم و کنترل ترمزهای ضد قفل، سیستم ترمز ضدلغزش و گیربکس اتوماتیک برای خودروها، تشخیص عیب در فرایند تولید، محاوره بین ماشین و انسان، کنترل کیفیت و غیره بوده است.
این پایان نامه مشتمل بر چهار فصل است. فصل اول شامل برخی تعاریف و مفاهیم اولیه می باشد. در فصل دوم اندازه های شباهت برای مجموعه های فازی مردد را بررسی می کنیم. در فصل سوم اندازههای شباهت برای مجموعههای فازی مردد بازهای مقدار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و فصل چهارم در بر گیرنده اندازههای شباهت برای مجموعههای فازی مردد دوگان میباشد.
بررسی ها نشان می دهد که صفحات حوادث، یکی از پرخواننده ترین صفحات روزنامه هاست.موفقیت بسیاری از روزنامه های سراسری،هفته نامه ها و مجلات،به دلیل توجه خاص به انعکاس اخبار حوادث و پاسخگویی به این نیاز مخاطبان بوده است.مطالعات انجام شده حاکی از آن است که اخبار جنایی حداقل 4 درصد و حداکثر 28 درصد و به طور متوسط7 درصد از مطالب روزنامه ها را تشکیل می دهد. این نسبت در مورد رسانه های دیداری و شنیداری درصد متفاوتی بین 10 تا 13 را براساس دروه های زمانی و محیط های جغرافیایی مختلف به خود اختصاص داده است(فرجیها،1385،58)
هنگامی که مجرم یا جنایتکار مرتکب جنایتی می شود که منطبق با روشهای ارائه شده رسانه های جمعی است، به طور طبیعی این سوال در مغز زنده می شود که آیا رسانه ها مشوق این امر بودند؟ در رسانه و به خصوص در بین مخاطبان صفحه حوادث مطبوعات چرا مطالعه و پیگیری اخبار جنایی از جاذبه زیادی برخوردار است؟ کدام گروه از خوانندگان مطبوعات،علاقه و گرایش،بیشتری به مطالعه دارند؟خوانندگان اخبار حوادث چه نوع موضوعاتی را بیشتر مطالعه می کنند؟در مطالعه اخبار جنایی بیشتر به چه جنبه های از جرم(انگیزه ها،چگونگی انجام،نتایج عواقب)توجه دارند؟ مطالعه اخبار جرایم چه احساسی را در خوانندگان بر می انگیزد؟ این ها پرسش های است که درباره آن ها اطلاعات زیادی موجود نیست و شاید تاکنون در جامعه ما بررسی و پژوهش ویژه ای پیرامون آن صورت نگرفته است.آنچه بدیهی می نماید علاقه و گرایش زیاد در بین روزنامه خوانها به مطالعه اخبار جرایم است.
رسانه با انعکاس اخبار مربوط به پدیده های جنایی نگرش خاصی را به مردم تحمیل می کنند و چگونگی قضاوت و داوری آنان درباره جرم و عدالت کیفری را سامان می دهند. این ابزارهای ارتباطی به سادگی می توانند از موضوعی کم اهمیت سوژه ای بسیار مهم بسازند و افکار عمومی را نسبت به پدیده ای خاص حساس کنند و یا برعکس از حادثه ای مهم خبری خنثی و کم اهمیت بسازند. رسانه های گروهی به دلیل برخورداری از این ظرفیت یکی از ابزارهای موثر برای کنترل نهادها و جریان های قدرتمند و با نفوذ تلقی می شوند.خبرنگاران دبیران سرویس خبری روزنامه ها و مدیران مسئول تنظیم خبر و گزارش،با انتخاب موضوع و چگونگی انتقال این اطلاعات به مردم،نقش موثری در تعیین محدوده جرم و انحراف بازی می کنند. آن ها با انتخاب حوادث جنایی و نحوه انعکاس آن در واقع محدوده رفتاری مجاز را تعریف و معیارهایی را در این زمینه به جامعه ارائه می کنند.بدین ترتیب رسانه ها از یک سو توانایی تشدید احساس ناامنی،ترویج بزهکاری و تشویق افراد مستعد ارتکاب جرم را دارند و از سوی دیگر با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوی زندگی سالم می توانند در کاهش وقوع جرم و تامین احساس امنیت موثر باشند.برخی معتقدند که رسالت رسانه ها آگاهی بخشی و اطلاع رسانی است و رسانه های عمومی نباید خود را قیّم مردم بدانند و مطابق میل خود به انتشار اخبار بپردازند.این رویکرد که به روزنامه نگاری حرفه ای نگاهی سوداگرایانه دارد با انتخاب سوژه هایی که بیشتر باعث جذب مخاطب می شوند به ارضای حس کنجکاوی خواننده توجهی خاص نشان می دهد. در این وضعیت منافع و مصالح اجتماعی از جمله کارکرد پیشگیرانه رسانه ها در اولویت های بعدی قرار می گیرد. دیدگاه دیگری که در زمینه بازتاب رسانه ای جرم دارد دیدگاه سلبی است که معتقد است رسانه های دیداری،شنیداری و نوشتاری با انعکاس اخبار و رویدادهای جنایی قبح و زشتی رفتارهای مجرمانه را در جامعه از بین می برند و وقوع جرم را امری عادی و طبیعی نشان می دهند.در این شرایط اجتماع پس از مدتی به این زشتی ها عادت می کند و زمینه سقوط ارزش های اجتماعی و هنجارهای زندگی سالم فراهم می شود.برخی از طرفداران این دیدگاه به عدم انتشار اخبار جنایی در رسانه ها به طور مطلق معتقدند و برخی دیگر به پوشش خبری حوادث جنایی به طور محتاطانه باور دارند.
اهمیت و ضرورت موضوع:
تلاش در راه شناخت و آگاهی همواره در نهاد آدمی می جوشد و شناخت پدیده های اجتماعی تنها در سایه کاربرد روش های علمی میسر است. ضرورت ریشه یابی مسائل و معضلات از جمله جرائم بر کسی پوشیده نیست زیرا تنها در صورت آشنایی با علل و عوامل موجود این معضل است که می توان جهت حل یا تعدیل آن قدمی برداشت. مسئله بزهکاری سالهاست که مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متخصصان رشته های مختلف،جرم شناسان،جامعه شناسان،روانشناسان هریک از دریچه ای به این مسئله همت گماردند که حاصل این کوشش ها و تلاش ها از یک سو کمک به شناخت و روشن کردن این مسائل بوده و از سوی دیگر بیانگر پیچیدگی های شناخت علمی و مسائل اجتماعی و همچنین نشانه بیماری جوامع مختلف بوده است. جرم از پدیده هایی است که جوامع مختلف انسانی در زمان ها و مکان های مختلف بدان مبتلا بوده است.پیچیدگی های رفتاری انسانی موجب می شود که در موقعیت های متفاوت علل گوناگونی موجب گرایش به ارتکاب جرم شود. مطالعه و شناخت این گونه رفتارها می تواند ما را به ریشه های اصلی این جرائم و انحرافات نزدیک سازد.
پیرامون اهمیت موضوع تحقیق حاضر و ضرورتی که مطالعه آن را ایجاد می کند باید توجه داشت که دست اندرکاران چرخه تولید در رسانه های گروهی اعم از مطبوعات،تلویزیون و رادیو به خوبی می دانند هر پدیده در غالب خبر،گزارش، فیلم سینمایی،مجموعه های تلویزیونی و برنامه های رادیو با انبوه مخاطبان، با استعدادها،افکار،روحیات وشرایط زیستی،فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و خانوادگی مختلف سروکار دارند.هر گونه تولید این گروه رسانه ای تاثیر مستقیم بر نبض و تحرک اقشار جامعه می گذارد. امید، ناامیدی،نشاط، اندوه،رستگاری،کجروی،نیک اندیشی و بداندیشی طنین موسقیایی می توانند باشند بر فضای جامعه که نت آن ها را هر یک از خالقان آثار ذکر شده ، تحریر می کنند. یک رسانه می تواند مخاطبان خود را به خوبی هدایت کند یا افرادی پرخاشگر و خشونت طلب و سرکش را پرورش می دهد. خبرهای حوادث نیز به سهم خود نقشی تاثیرگذار در این بازپروری دارد. اگرچه یکی از اهداف درج اخبار، عبرت گیری مخاطبان از سرنوشت کسانی است که راه ناصواب را پیش گرفته اند. اما همیشه برداشت ها نسبت به این اخبار با این دید مثبت نیست برخی از آن با هدف جلوگیری از دامنه جنایات تاکید می کنند.اما برخی دیگر معتقدند که گروهی از مطبوعات شیوه های ارتکاب جرم را براصل اطلاع رسانی ترجیح داده اند و باید در این باره روش ها را بازنگری کرد.لذا بررسی و پژوهش و تحقیق در این زمینه می تواند پیامد های احتمالی ناشی از انعکاس اخبار جنایی در مطبوعات را روشن ساخته و برای دست اندرکاران مطبوعات و سایر دانش پژوهان و مسئولین سودمند و آموزنده باشد. چرا که هر گونه بی توجهی نسبت به شناسایی پارمترهای تشدید کننده بزهکاری،نه تنها سلامت و سعادت فرد را به خاطر می اندازد. بلکه زیان های غیر قابل جبران را نیز بر جامعه و ساختار آن تحمیل می کند.
Lazersefled 2.Merton .1
فرهنگ، روش زندگی کردن است که در طی زمان شکل می گیرد و به عنوان میراث معنوی یک قوم تحت نام ادب اجتماعی، اعتقادات، آداب و رسوم و غیره تلقی می گردد. فرهنگ نه به سادگی شکل می گیرد و نه می توان آن را به جای محدودی منحصر کرد، بلکه حاصل تلاش هزاران هزار انسان در طی قرن های مختلف است که مورد پذیرش قرار گرفته و بعضی از آن ها در شمار سنت های اعتقادی درآمده است. از این رو همه ارزش های مادی و معنوی را که در جریان عمل اجتماعی شکل می گیرد و محصول کوشش های جمعی باشد در بر می گیرد. به عبارت کلی همه ی جلوه های مختلف زندگی از آداب و رسوم ، سنت ها و رفتارهای جمعی گرفته تا دقیقه های هنر، لحظات تاریخی و اعتقادات اجتماعی مذهبی، احساسی یک قوم در شمار فرهنگ آن قوم است.
فرهنگ با گاف فارسی بر وزن و معنی فرهنج است. علم و دانش و عقل و ادب بزرگی و سنجیدگی را معنی می دهد که از فر پیشوند و هنگ از ریشه اوستایی به معنی کشیدن، گرفته شده است. فرهنگ مردم ریشه در گذشته های دور دارد و با سنت و ارزش های بشری پیوسته و نیکی و برجستگی آن به اثبات رسیده است. آنها را با اوضاع و موقعیت های تازه و نیازها و خواسته های عامه مردم زمان هماهنگ و همگام می سازد.
مردمان اعصار، آنان که دارای سابقه تاریخی هستند، بیش از ملت های جوان اعتقادات و خرافات عامیانه دارند، به ویژه آنهایی که با
نژادهای گوناگون اصطکاک بیشتر پیدا کرده و در نتیجه آمیزش و تماس، عادت اخلاق و آئینشان به افکار و خرافات تازه تری تراوش نموده که نسل به نسل بر سر زبان ها مانده است.
فرهنگ عامّه مجموعه تجربیات و تفکرات بشر در طی قرون و اعصار است و همین تجربیات و آداب و سنتهای مرسوم یک جامعه است که به آن شخصیت و هویت می بخشد. فرهنگ هر قوم و ملتی دارای ویژگی هایی است که باعث جدایی جامعه ای از جوامع دیگر می شود. در عین حال فرهنگ عامه همبستگی های انسانی را در نظر دارد زیرا پایه آن بر نیازهای اصلی و واقعی بشر بنا نهاده شده و تا حد زیادی به طور طبیعی در میان اقوام و قبایل دیگر اشتراک دارند.
فرهنگ مردم را باید در درون زندگی آنها جستجو کرد. اصولاً فرهنگ در متن زندگی جریان دارد. ما زمانی می توانیم به حریم فرهنگ راه پیدا کنیم که آن را به صورت جزئی از زندگی ببینیم. فرهنگ بیانگر توده مردم است و بررسی و شناخت آن را برای تدوین علوم دیگر ضروری می دانند. ارزش بخشیدن به فرهنگ در واقع احترام گذاشتن به مردم است؛ زیرا، مردم از فرهنگشان جدا نیستند و این فرهنگ آنهاست که آنها را می سازد و ارزش می بخشد. طبیعی است که هر قومی که زبان خاص خود را دارد، ادبیات خاصی هم برای زبان وجود دارد. از طرفی، قومی که حوادث هزاره ها را از سر گذرانده ، با این سابقه تاریخی و پشتوانه ی زبانی باید دارای ادبیات غنی قومی باشد. در ادبیات بلوچی ، از آنجا که این آثار مکتوب نشده اند و گرد تاریخ بر آنها نشسته، حجم وسیعی از آنها از دیده ها پنهان مانده اند که شاید با همت پژوهندگان قابل دریافت باشند. اما آن مقدار که از حوادث روزگار مصون مانده و به صورت شفاهی و کتبی به ما رسیده، اکنون به صورت مجموعه هایی نه چندان کامل در دسترس علاقمندان قرار گرفته اند که بخشی از آن ها گویای تاریخ فرهنگ این قوم هستند. مضامین بعضی از آثار ادبی این قوم از جهان شمولی برخوردارند. اما در این جا آن جنبه از ادبیات قومی بلوچی که مرتبط با تاریخ فرهنگ این قوم است، مد نظر قرار گرفته است.
در این پایان نامه به چند نمونه از این آثار که با مضامین تاریخ فرهنگ بلوچی مرتبط هستند می پردازیم. امیدوارم که مطالب گردآوری شده مورد توجه علاقه مندان قرار گیرد.
بلوچستان به دلیل بافت خاص طایفه سالاری در گذشته سرزمین حاکمان ظالم بوده است. حاکمانی که بر این خطه از دوران بسیار کهن حکومت می کرده اند و هنوز هم در میان طوایف حکومت سالاری ادامه دارد.
1-2- موقعیت جغرافیایی ایرانشهر:
استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران واقع است و بین دو عرض جغرافیایی 3و25 تا 27و31 درجه شمالی و دو طول جغرافیای 50و58 و 21و63 درجه گسترده شده است.
همانگونه که در خصوص تاریخ بلوچستان مطالب گوناگون و بعضاً متفاوتی وجود دارد، در خصوص وسعت این سرزمین نیز آمار ها و ارقام متفاوت است. به گونه ای که ذبیح الله ناصح از قول کارشناسان ایتالیایی مساحت آن را تا 250.000 کیلومتر مربع ذکر کر ده اند.
در لغت نامه دهخدا مساحت بلوچستان 155.000 کلیومتر مربه ذکر شده و در جغرافیای مفصل ایران رقم 181.578 کیلومتر مربه ذکر و در کتاب لوچستان و تمدن دیرینه آن رقم 173.461 کیلومتر مربع و کتاب جغرافیای کامل ایران رقم 173.478 کیلومتر مربع ثبت شده است.
بلوچستان در میان قوم بلوچ از دو قسمت سرحد و مکران تشکیل شده است که شهرهای زاهدان، خاش، سراوان با حدود آنها سرحد نام دارد و شهرهای ایرانشهر و چابهار و نیکشهر مکران نامیده شده اند.
ایرانشهر روی مدار 27 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی و 60 درجه و 24 دقیقه طول شرقی واقع شده است.
شهر ایرانشهر با مساحت 32 کیلومتر مربع جمعیتی بالغ بر 100.000 نفر به عنوان یکی از قطب های سیاسی و فرهنگی و صنعتی استان همواره مطرح بوده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا 580 متر است که از شمال به شهرستان خاش، از غرب به شهرستان بم و جیرفت و از شرق به شهرستان سراوان و از جنوب به شهرستانهای سرباز و نیکشهر محدود می باشد و در واقع می توان آن را قلب استان نامید که به دلیل واقع شدن در مسیر جاده های ارتباطی با شهرستانهای اطراف و رابط بین شمال و جنوب استان از موقعیت سوق الجیشی ویژه ای برخوردار است. ایرانشهر شهری است با قدمت دیرینه و در گذشته از آن به نام پهره نام می برند. شهرداری ایرانشهر در سال 1331 تأسیس شده و تاکنون 23 شهردار در این شهر خدمت کرده اند و در حال حاضر شهرداری ایرانشهر دارای درجه 9 می باشد.
ایرانشهر جوان ترین شهر کشور ، سرسبزترین شهر استان و دارای فعال ترین N.G.O ها و تشکل های غیر دولتی است و می توان از مراکز دانشگاهی شهرستان مرکز آموزش عالی ایرانشهر و دانشگاه پیام نور، دانشکده پرستاری و مامایی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرستان نام برد.
اگر چه مدتهاست بشر متوجهی اهمیت محیط زیست در زندگی خود شده است (فیروزی، 1384 :10)، اما امروزه، تهدیدات زیست محیطی در مرکز مهمترین پرسشهای وجدان انسان قرن بیست و یکم قرار دارد. این پرسشها افکار عمومی جهان را به طرز نگران کنندهای به خود معطوف کرده و حساسیت شدیدی نسبت به محیط زیست در سطح جهانی به وجود آورده است.
جامعهشناسان، زیستشناسان، صاحبان صنایع، سیاستمداران، اکولوژیستها، اقتصاددانان، هر کدام علت تهدیدات زیست محیطی را از دیدگاه خود توضیح میدهند (نگاه کنید به کامونر[1]، 1382: 10-3)، اما نقطه اشتراکشان این است که بسیاری از تهدیدات زیست محیطی، تخریب منابع، آلوده سازی محیط و… نتیجه فعالیتهای انسان است.
ازدیاد جمعیت، فراوانی محصولات مصرفی، بالا رفتن سطح زندگی و افزایش تقاضای مردم، پیشرفت تکنولوژی، ضعف ارگانهای اجرایی حکومتها در اجرای برنامهها و پروژههای اکولوژیکی حمایت از محیط زیست، استفاده بهرهجویانه و غیر اصولی از محیط طبیعی توسط سرمایهداران (همان) و در نهایت کنشهای غیر مسئولانه انسان، نتایج ناگوار و خسارات نامطلوبی را به بار آورده و روز به روز این نتایج و خسارتها حادتر میشود که از جمله میتوان به تخریب محیط زیست و اراضی کشاورزی، گرم شدن زمین، آلودگی هوا، آب، خاک، کاهش منابع طبیعی و نابودی جنگلها و مراتع، کاهش منابع تولید انرژی و بروز انواع بیماریها اشاره کرد. بدین ترتیب، انسان با رفتارهایی که در قبال محیط زیست انجام میدهد و تغییراتی که در محیط ایجاد میکند، از قبیل تخریب جنگل برای ایجاد جاده و سد سازی، تغییر مسیر رودخانه، ریختن زباله در محیط طبیعی، مصرف انرژی زیاد، استفاد بیش از حد از منابع طبیعی و … –عمداً یا سهواً- به تخریب محیط زیست میپردازد و محیط زیست را با تهدیدی نگران کننده مواجه میکند. این تهدید ممکن است به قیمت پایان زندگی انسان بر روی کره زمین تمام شود.
بروز مسائل و مشکلات زیست محیطی موجب طرح این پرسش شده است که آیا محیط زیست میتواند در برابر ادامه رفتار فعلی انسان دوام بیاورد؟ هر روز بر این آگاهی افزوده می شود که نمیتوان همانند گذشته به مصرف منابع طبیعی جهان ادامه داد و نشانههای تنگناهای زیست محیطی در سطح جهان آشكار شده است(عابدی سروستانی و دیگران، 1386: 59). اگرچه ارائه آمار و اطلاعات پیرامون وضعیت محیط زیست لازم است، اما بیش از این كه به اطلاعات علمی درباره خسارات وارد شده به زمین نیاز باشد، به توافقی درباره چگونگی رفتار نسبت به این سیاره نیاز است. در این شرایط، انسان باید به این پرسش نیز پاسخ گوید، هنگامی كه افراد خواهان به حداكثر رساندن سود خود هستند، چگونه می توان از بهره برداری بیش از حد و تخریب منابع طبیعی جلوگیری كرد؟ در واقع، چالش موجود، چگونه زندگی كردن بر روی زمین نیست، بلكه قبولاندن چرایی این چگونه زندگی کردن به افراد است (همان: 60).
وجود مسائل و مشکلات زیست محیطی سبب شد که عدهی زیادی از محیط زیست طرفداری کنند که بهزعم صاحب نظران جامعهشناسی محیط زیست، بالاخص بوتکین[2] طرفداری از محیط زیست یک گرایش نسبتاً جدیدی است، اما ریشههای آن در تاریخ گذشته انسان و جامعه قرار دارد. تمامی جوامع بشری مجبور به پرداختن به محیط زیست بودند، زیرا محیط نه تنها منابع ضروری حیات آنها را تامین میکرد، بلکه کانون ستیز و تهدید برای ادامه حیات نیز بوده است (بوتکین ، 1385: 628). بوتکین معتقد است که در تمدن غرب همواره 3 پرسش در مورد انسان و طبیعت مطرح است:
1- شرایط طبیعت در غیبت هر گونه نفوذ انسان چگونه است؟
2- تاثیر طبیعت بر انسان چیست؟
3- تاثیر انسان بر طبیعت کدام است و نقش بشر در طبیعت چیست؟(همان).
حفظ طبیعت، تلاش برای بهبود کیفیت محیط زیست و رهیافت اکولوژیک (زیست بوم شناختی) به زندگی، اندیشههای متعلق به قرن نوزدهم بود که مدتهای مدید تنها برای نخبگان روشنفکر کشورهای توسعه یافته مطرح بوده است. این قبیل اندیشهها، از جمله اندیشههای بنیانگذاران اولیه انجمن اوادابن[1] در ایالات متحده امریکا، مختص یک گروه از نخبگان بود که زیر فشار سهمگین صنعتی شدن به زانو درآمده بودند (کاستلز[2] ،1384: 159).
اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، تعامل توسعه، محیط زیست و پایداری در عرصههای مختلف، دغدغهی اصلی اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است و در دهههای پایانی قرن بیستم، روشهای جلب مشاركت مردم در برنامهریزی، مدیریت منابع طبیعی و مدیریت محیط زیست، تحت دگرگونیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دستخوش تغییرات عمدهای شده است (خاتونآبادی، 1383)، به طوری که کاستلز در کتاب مشهورش «عصر اطلاعات» مینویسد: « در دهه 1990، 80 درصد امریکاییان و بیش از 3/2 اروپاییان خود را طرفدار محیط زیست میدانستهاند» (کاستلز، 1384: 147).
در واقع، روند دهههای گذشته در اکثر كشورهای پیشرفته صنعتی بیانگر این واقعیت است كه كارگزاران دولتی، كارشناسان و نیز
مدیران عرصههای محیط زیست و منابع طبیعی به رهیافتی تازه روی آوردهاند (خاتون آبادی، 1383). این رهیافت تازه شامل: برنامهها و قوانین متعددی برای حفظ طبیعت، ارتقای کیفیت زندگی و نهایتاً نجات کره زمین در بلند مدت و نجات نسل کنونی ساکنان آن در کوتاه مدت است (صالحی، 2008). با این وجود، قسمت اعظم مسائل زیست محیطی همچنان به قوت خود باقی مانده است.
هیچ کس نمیتواند این ادعا را بکند که پیدایش مواد آلوده کننده بر روی کره خاکی ما نتیجه برخی دگرگونیهای طبیعی و مستقل از اراده انسان است. اشتباهاتی که در افکار، نگرش و رفتار انسان در نتیجه فعالیتهای خود بر روی زمین مرتکب شده است، یکی از علتهای اصلی خساراتی است که محیط زیست متحمل آن گردیده است. به عنوان مثال، به اعتقاد بارو، استفاده بیرویه از انرژی در منازل، استفاده از تولیدات یکبار مصرف، استفاده از وسایل نقلیه شخصی، استفاده از انواع آفت کشها، دفع مواد زاید به روش غیر بهداشتی، جمع آوری و تفکیک نکردن زبالهها به منظور بازیافت و بسیاری از رفتارهای مخرب زیست محیطی دیگر، همگی در نتیجه رفتار محیطی انسان است (بارو، 1380).
در حالی که محققان محیط زیستی، طرحهای گوناگونی برای حل مشکلات زیست محیطی ارائه نمودهاند که اغلب آنها تکنولوژیکی هستند، اما امروزه به دلیل هزینههای زیاد این طرحها، به دگرگونی شیوههای زندگی انسان و طرحهای که تمرکز بر رفتارها دارند، علاقهمند شدهاند (ازکامپ، 1369). بهعنوان مثال، صالحی در کتاب «مردم و محیط زیست» (2010) مینویسد که «برای حل مشکلات زیست محیطی باید شکل شیوهها و رفتارهای تولیدی و مصرفی و همچنین شیوههای سازمان اجتماعی و زندگی فردی برای رسیدن به سطح سازگاری و تاثیر مثبت بر محیط زیست، تغییر پیدا کند». همچنین، به اعتقاد بنسون[3] تفاهمی عمومی در حوزه محیط زیست به وجود آمده است، این تفاهم، حکایت از آن دارد که راه حل واقعی کاستن از مشکلات و مسائل محیط زیست باید انسان و کنشهای انسانی را شامل شده و متکی به آن باشد (بنسون، 1382). بنسون معتقد است که «انسان باید به دنبال پایداری نه فقط برای محیط زیست، بلکه برای محیطی جهت فعالیتهای اقتصادی خود باشد، تا بشریت و محیط زیست بتوانند آیندهی طولانیتری داشته باشند» (همان). ارتباط بین مشکلات زیست محیطی و رفتارهای انسانی از نظر صاحب نظران چنان تنگاتنگ است که بهعنوان مثال مالونی[4] از بحران زیست محیطی به عنوان «بحران رفتار ناهنجار» یاد میکند (مالونی، 1973).
در قرن حاضر، رفتارهای زیست محیط انسان، بهعنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عامل بر محیط زیست، مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان محیط زیستی قرار گرفته است. کنشها و رفتارهای زیست محیطی ضمن اینکه بر بیشتر مسائل و تهدیدات زیست محیطی تاثیر میگذارند خود نیز از عواملی تاثیر میپذیرند. محققان جامعهشناسی زیست محیطی، از جمله ذکاوت (1977)، دانلپ و ونلیر (1978)، دانلپ و کاتون (1979)، باتل (1979)، شان و هولز (1990)، استرن و همکاران (1993)، فیالو و جکوبسن (1994)، گرافتون و نولوز (2003)، پری زنگنه و لاکان (2005) و صالحی (2008)، به بررسی عوامل تاثیر گذار بر رفتارها زیست محیطی از جمله متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنس، طبقه اجتماعی، محل سکونت، وضیت تاهل، تعداد فرزندان و سن فرزندان)، گرایش سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، عملکرد زیست محیطی ملتها، آگاهی زیست محیطی و عقیده دینی، پرداختهاند.
رفتار زیست محیطی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسیهای زیست محیطی جوامع مدرن مطرح گردیده است. طرح این مفهوم در بسیاری از رویکردهای زیست محیطی حاکی از اهمیت نقش این رفتارها در محیط طبیعی است.
یکی دیگر از مفاهیمی که در سالهای اخیر در مطالعات اجتماعی مورد توجه اندیشمندان و محققان قرار گرفته، مفهوم سرمایه اجتماعی است که در کنار منابع مالی و نیروی انسانی از عوامل تاثیرگذار بر ارتقای توسعه پایدار در جوامع انسانی شمرده میشود ( موحد و همکاران، 1387). پاتنام این مفهوم را در ابعاد اعتماد، شبکهها و هنجارها به کار میبرد (پاتنام، 1380). طرح مفهوم سرمایه اجتماعی در مطالعات اجتماعی، نشان دهنده اهمیت نقش شبکهها، هنجارها و روابط اجتماعی بر متغیرهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظیر جامعه، خانواده، بزهکاری، تخریب محیط طبیعی، مشارکت سیاسی و رشد اقتصادی است.
پاتنام موفقیت در غلبه بر مشکلات عمل جمعی و فرصت طلبی که در نهایت به ضرر خود افراد تمام میشود را به زمینه اجتماعی گستردهتری که بازی در آن انجام میپذیرد، ربط میدهد (پاتنام، 1380: 285). وی معتقد است که همکاری داوطلبانه در غلبه بر این مشکلات در جامعهای که سرمایه اجتماعی عظیمی را در شکل هنجارهای عمل متقابل، شبکههای مشارکت مدنی و اعتماد به ارث برده، بهتر صورت میگیرد (همان).
بسیاری از محققان حوزه سرمایه اجتماعی، نظیر پاتنام (1995)، فوکویاما (1998)، کلمن (1998)، ساباتینا (2009)، فیروزآبادی و ایمانی (1384)، ناطق پور و فیروزآبادی (1384)، ازکیا و همکاران (1387) و خوشفر (1387)، خوشفر و همکاران (1388) معتقدند که در دنیای مدرن هر چند تمامی سرمایهها (سرمایه مالی[5]، سرمایه فرهنگی[6]، سرمایه انسانی[7]، سرمایه زبانی[8] و سرمایه اجتماعی[9] ) دارای ارزش زیادی هستند، اما نقش سرمایه اجتماعی در کنشهای انسان بسیار برجسته است.
مروری بر منابع مربوط به بحث سرمایه اجتماعی (کلمن[10]، 1998)، (بوردیو[11]، 1986)، (پاتنام[12]، 1995)، (فوکویاما، 1998)، نیز نشان می دهد كه مفهوم سرمایه اجتماعی معطوف به كنش اجتماعی است. سرمایه اجتماعی در واقع توانایی گسترش كنش است و آن را غنی می سازد، به تعبیری منبع كنش اجتماعی محسوب میشود(خوشفر و همکاران، 1388: 39). اهمیت سرمایه اجتماعی به گونهای است که در بسیاری از رشتههای علوم انسانی از جمله جامعهشناسی، علوم سیاسی و اقتصاد از این مفهوم بحث میشود. همچنین در سطح سیاستگذاریهای محلی تا ملی و در برخی از سازمانهای بینالمللی نظیر بانک جهانی، سرمایه اجتماعی بیشتر از پیش مطرح میشود (شارعپور، 1385). بنابراین، این مفهوم، مفهومی فرا رشتهای است.
ارتباط محیط زیست و سرمایه اجتماعی از جمله موضوعات جدیدی است که مورد توجه محققان زیست محیطی قرار گرفته است. خوشفر و همکاران بر این باورند که هنجارهای اعتماد و مشارکت و همچنین احساس امنیت که ابعادی از سرمایه اجتماعیاند که بر کنش اجتماعی افراد نسبت به محیط طبیعی پیرامون خود تأثیر به سزایی دارند و در این زمینه عامل تعیین کننده به شمار میروند (خوشفر و همکاران، 1388). بنابراین، سرمایه اجتماعی بر کنش میان انسانها تمرکز دارد؛ کنشی که در تمام لحظات زندگی انسان وجود دارد و رفتار و نگرشهای وی را تحت تاثیر قرار میدهد. بخشی از زندگی انسان رفتارها و کنشهای زیست محیطی تشکیل میدهد، میتوان انتظار داشت که سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست انسانها تاثیر داشته باشد؛ مخصوصاً در جامعهای که تهدیدات زیست محیطی با شتابی فزاینده افزایش پیدا میکند.
به نظر میرسد سرمایه اجتماعی دارای دو نوع پیامد مثبت و منفی میباشد. انتظار میرود پیامدهای مثبت سرمایه اجتماعی باعث افزایش میزان آگاهی و نگرشهای زیست محیطی و همچنین کنشها و رفتارهای مثبت شود. در نتیجه، این فرآیند رفتارهای زیست محیطی مسئولانه در قبال محیط زیست صورت گیرد. علاوه بر این، انتظار میرود پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی باعث بهوجود آمدن کنشها و رفتارهای منفی شود و به تبع آن رفتارهای زیست محیطی غیر مسئولانهای در قبال محیط زیست صورت گیرد.
با توجه به نقش قابل ملاحظه سرمایه اجتماعی و ابعاد اصلی آن مانند اعتماد، شبکهها و هنجارهای اجتماعی در تعیین کنشهای انسانی و اجتماعی و در شرایطی که خلاء تحقیقات تجربی در بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست محیطی وجود دارد، پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی تاثیر سرمایه اجتماعی (و ابعاد آن) بر رفتارهای زیست محیطی میباشد.
[1] Audubbon Association
[2] Castells
[3] Benson
[4] Maloney
[5] Financial Capital
[6] Cultural Capital
[7] Human Capital
[8] Linguistic Capital
[9] Social Capital
[10] Coleman
[11] Bourdieu
[12] Putnam
[1] Commoner
[2] Bookchin
بررسی روش های مختلف برآوردیابی در رگرسیون ریج
در رگرسیون خطی چندگانه، موضوع هم خطی چندگانه مشکلاتی را برای برآوردگر حداقل مربعات پارامتر به وجود می آورد. در این پایان نامه، ضمن ارائه این مشکلات، تلاش می شود که برآوردگرهای اریبی مانند برآوردگر حاصل از رگرسیون ریج و یا برآوردگر لیو جایگزین برآوردگرهای حاصل از کمترین مربعات نماییم. این برآوردگرها اغلب دارای یک پارامتر اریبی k یا d هستند. می توان با انتخاب مناسب k یا d برآوردگری با میانگین مربعات خطای کمتری نسبت به برآوردگر حداقل مربعات بدست آورد. روش های مختلف برآورد کردن پارامتر اریبی در رگرسیون ریج معمولی را ارائه داده و سپس با استفاده از این روش ها، برآوردگرهای تعدیل یافته جدیدی بدست می آوریم. برآوردگر ریج خطی شده را معرفی کرده و با استفاده از معیار ، به بهینه کردن این برآوردگر و دو نسخه تعمیم یافته برآوردگر لیو می پردازیم. در پایان به وسیله یک مطالعه شبیه سازی و یک سری داده واقعی، عملکرد برآوردگرهای معرفی شده را با هم مقایسه می کنیم.
Abstract
A Survey on Different Estimation Methods in the Ridge Regression
In Multiple linear Regression models, multicollinearity caused some problems for least squares estimator of the model’s parameter. In this thesis, we present these problems. moreover, we attempted to replace biased estimators which are obtained from ridge regression or liu estimation process by the estimators which are obtained by least squares method. It is essential to note that these estimators have a biased parameter, k or d. by an appropriate selection of k or d, we can find an estimator with minimum mean square error property relative to ordinary least squares estimator. We also present methods of estimating biased parameter in ordinary ridge regression and than from these methods, new modify estimators are obtained. we introduce a Linearized Ridge Regression estimator and using PRESS criterion, we optimaize this estimator and also two versions of Generalized Liu estimators. At last, using a simulation study and a real set of data, we compare performance of given estimators.
تاریخچه و تعاریف مقدماتی
در این فصل به تعاریف و مقدمات لازم از جمله مدل رگرسیونی چند گانه، مفهوم هم خطی چند گانه، رگرسیون ریج و غیره که در فصل
های بعد به آن نیاز داریم، خواهیم پرداخت.
1-1– رگرسیون خطی چندگانه
تحلیل رگرسیون فن و تکنیکی آماری برای بررسی و به مدل درآوردن ارتباط بین متغیرها است. واژه رگرسیون اولین بار توسط فرانسیس گالتون در سال 1877 معرفی شد. رگرسیون تقریباً در هر زمینهای از جمله مهندسی، فیزیک ، اقتصاد، مدیریت، علوم زیستی، علوم اجتماعی و غیره کاربرد دارد. هدف این است كه رابطه بین یكی از متغیرها (متغیر پاسخ)، با متغیرهای دیگر (متغیرهای رگرسیونی) بررسی شود.
مدل رگرسیونی که مشتمل بر بیش از یک متغیر رگرسیونی(مستقل) باشد، مدل رگرسیون چندگانه نامیده می شود.(رضوی پاریزی (1382)).
مدل استاندارد برای رگرسیون خطی چندگانه به صورت زیر می باشد:
(1-1)
که در آن
= ε
بردار از متغیر پاسخ، ماتریس با رتبه از متغیرهای رگرسیونی (ماتریس طرح)، β بردار از پارامترهای مجهول و بردار تصادفی خطاها است.
رگرسیون خطی چندگانه بر این فرض ها استوار است:
1- در نتیجه
2- در نتیجه .
در یک مدل رگرسیون خطی چندگانه، ابتدا باید بردار را برآورد کردکه یکی از روش های برآوردیابی، روش حداقل مربعات می باشد که در زیر به آن می پردازیم.