خانواده، ساختارى است كه عملكرد آن از طریق الگوهاى مراودهاى شكل مىگیرد. خانواده تأثیرگذار خانوادهاى است كه در آن زن و شوهر بارها با همدیگر گفتوگو مىكنند و الگوهاى ارتباطىشان را در این گفتوگوها شكل مىدهند. بنابراین، لزوماً نه خود تعارض، بلكه نوع كنار آمدن با تعارض است كه مىتواند ویرانگر یا سازنده باشد(هونلر و جنکوز[6]، 2005).
است که برای مفهوم سازی و سنجش کیفیت روابط دوگانه به کار می رود. به طوری که کاترل[7] در این زمینه معتقد است ویژگی بارز دلبستگی پیوند عاطفی بین دو فرد است که یک حس ایمنی روان شناختی را رشد می دهد. برک[8] (2001)،دلبستگی را اینگونه تعریف می کند: دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیق که با افراد خاص در زندگی فرد برقرار می کند طوری که باعث می شود وقتی باآن ها تعامل می کنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آن هارا درکنار خود داریم احساس آرامش می کنیم (واحدی و مرادی، 1388). |
بالبی[9] (1988)،سه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا را تشخیص دادند. دلبستگی ایمن با ویژگی های ارتباطی مثبت مانند صمیمیت و خرسندی، دلبستگی اجتنابی با سطوح پایین تری از صمیمیت و تعهد و دلبستگی دوسوگرا با شور و هیجان و دل مشغولی در زمینه روابط توأم با خرسندی کم مرتبط است (فینی و نولر[10]، 1990).
عزت نفس عبارت است ازمیزان ارزشی كه فرد برای صفات و ویژگی های شخصی و ذهنی خودقایل است. فردی كه از عزت نفس بالایی برخوردار است خودش را من گونه ای مثبت ارزشیابی كرده و برخورد مناسبی نسبت من نظریات مثبت خود و دیگران دارد. درمقابل فرد با عزت نفس پائین اغلب نوعی نگرش مصنوعی نسبت من دنیا دارد، و در ناامیدی تلاش می كند تا من خود و دیگران نشان دهد كه شخصی لایق است یا منزوی شده و از ارتباط با دیگران اجتناب می كند(پوردهقان و همکاران، 1387).
بر طبق تعریف، رضایت زناشویی حالتی است که طیّ آن زن و شوهراز ازدواج با یکدیگروباهم بودن احساس شادمانی و رضایت دارنداعتقاد براین است که رضایت زناشویی انطباق بین وضعیّت موجود و وضعیت مورد انتظار است. طبق این تعریف رضایت زناشویی زمانی محقق می گردد که وضعیت موجود در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار فرد منطبق باشد. هم چنین الیس[11] (1989)،بیان می کند که رضایت زناشویی احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسّط زن یا شوهر است هنگامی که همه جنبه های ازدواج شان را در نظر می گیرند (سلیمانیان، 1373).
داویلا و برادبوری[12] (2001)، نشان دادند که درک مثبت از همسران که از ویژگی های افراد با سبک دلبستگی ایمن است رفتارهای حمایتی و رضایتمندی زناشویی در زوجین را پیش بینی می کند.
حال سوال این جاست که سبک های دلبستگی و عزت نفس زوجین چه رابطه ای با رضایت زناشویی دارند؟ کدام یک از سبک های دلبستگی رابطه معنی دار تری با رضایت زناشویی دارد؟ برای پاسخ به این سوالات و با توجه به اهمیت موضوع و مطالب گفته شده، هدف این مطالعه
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی در زوجین دانشجوی دانشگاه هرمزگان می باشد.
1-3- اهمیت و ضرورت مسأله
1-4- اهداف پژوهش
هدف کلی :
هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی در زوجین دانشگاه هرمزگان می باشد. همچنین این مطالعه اهداف فرعی زیر را دنبال می کند:
– تعیین رابطه سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) با رضایت زناشویی به ترتیب اولویت
-تعیین سهم سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی
-تعیین رابطه عزت نفس با رضایت زناشویی
– مقایسه نتایج با تحقیقات مشابه
اهداف کاربردی :
-تعیین سهم عزت نفس بر رضایت زناشویی
-تعیین سهم عزت نفس وسبک های دلبستگی با رضایت زناشویی
– ارائه راهکارهایی برای زوجین جهت بالا رفتن رضایت زناشویی
1-5- سوالات تحقیق
1- آیا بین سبک دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین رابطه معنی دار وجود دارد؟
2- آیا بین میزان عزت نفس زوجین با رضایت زناشویی رابطه معنی وجود دارد؟
3- آیا سبک دلبستگی رضایت زناشویی را پیش بینی می کند؟
4- آیا عزت نفس رضایت زناشویی را پیش بینی می کند؟
5- آیا عزت نفس و سبک دلبستگی رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند؟
تعداد صفحه : 92
فرم در حال بارگذاری ...