وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

بررسی ابزار آلات و اصطلاحات موسیقی در دیوان خاقانی

تحقیق

 

(( موسیقی علم تالیف نمودن، علم ادوار،علم نغمات است. علمی که بدان احوال نغمات است.علمی که بدان احوال نغمات و ازمنه­ی آن توان دانست. به عبارت دیگر موسیقی دو فن است.فن اول از او ملایمت نغمات معلوم شود و آن را فن الحان گویند و از فن دوم اوزان ازمنه معلوم گردد و آن را فن ایقاع خوانند.موسیقی ترکیب اصوات به صورت گوش نواز است)).(لغت نامه دهخدا).

 

موسیقی تلفیقی از کلمات و اصوات است. فرق شعر و نثر این است که شعر کلامی است موزون، مقفّا و مخیل، بنا براین دارای موسیقی نیز هست.

 

بسیاری از شعرا ابتدا موسیقی­دان بوده­اند و حتی ساز می­نواخته­اند، مانند رودکی سمرقندی ، منوچهری دامغانی، خاقانی شروانی و حافظ شیرازی.

 

استفاده از موسیقی توسط شعرا نه تنها در وزن شعر بوده بلکه هنگام خواندن هم موسیقی می نواختند مانند قصیده­ی معروف (بوی جوی مولیان ) رودکی سمرقندی که بسیار تاثیر­گذار بوده است. تاثیر دیگر احاطه شاعران به موسیقی  بهره گیری از اصطلاحات این فن و هنر در مضامین شعری و گفتار این دسته از شعرا است. اسامی و اصطلاحاتی چون چنگ، بربط، رباب، نای، کاسه، ارغنون ، آزاد وار، آوا، ترانه، آواز،

پروژه دانشگاهی

 سرود، راست، باربد، جلاجل، تبیره و …..که در اشعار این شعرا جایگاهی ویزه دارد و در قالب ایهام و استعاره و تشبیه به فراوانی از آنها بهره­گیری شده است.

 

خاقانی از بـزرگ ترین شاعران و قصیـده پردازان زبان فارسی در قرن ششم هجری است.برخی نام او را “بدیل” و برخی” ابراهیم”نوشته اند. امام رافعی قزوینی   (557-623 ق)، از معاصران او، در کتاب خود ازوی با نام« الافضل (= مخفّف افضل الدّین) بـدیل الحقایقی المعروف بالخاقانی» یاد کرده است. نام پـدرش علی  و نام جـدّش، به اعتبار نام عمـویش،«کافی الـدّین عمر بن عثمان» (خاقانی شروانی، 1391: 217)، عثمان بوده است.

 

خاقانی در حـدود 520 ق (فروزانفر، 1369، 2: 337)در شـروان به دنیا آمد و در دارالادب شماخـی، کرسی شروان، پرورش یافت. پـدرش نجّار و مادرش، که در اصـل کنیزکی نسطـوری بوده، گویا پیشۀ طبّاخی یا بافنـدگی (خاقانی ، 1391 : 6-8) داشته اسـت. پـدرش، او را درکـودکی، ظاهراً به علـّت فقـر، به بـرادرش کافی الدّین سپرد و او سرپرستی برادر زاده را بر عهده گرفت. کافی الدّین پزشک و فیلسـوف و منجّمی تـوانا و ادیبی مبرّز بود. او را بایـد نخستیـن استاد خاقانی دانست.

 

برخی ابوالعلاء گنجـوی را نیز، به استناد ابیاتی از او، استاد و پـدرزن خاقانی دانسته اند (نک: سجّادی، «مقـدّمه» ص سیزده –چهارده). امّا ، رقابتهای موجـود در دربار و محیط ادبی شروان رابطۀ آنها را تیره کرد و آنها را به هجو گویی یکدیگر کشاند.

 

آوازۀ خاقانی در سالهای جـوانی او از مـرزهای شروان درگـذشت (خاقانی، 1391 : 181) و رفته رفته در خراسان و عراق شاعری زبان آور شناخته شدو در دربار شروان، علاوه بر شاعری، به دبیری نیز اشتغال یافت و از آن مایه عزّت برخوردار شد که شاه گاه او را بالای دست وزیر خود می نشانده است (همان، 1391: 184).خاقانی ، در میان شاعران به سنایی غزنوی ارادتی خاصّ داشت و خود را بدیل او می خواند و در سرودن قصاید عارفانه از شیوۀ سنایی پیروی می کرد:

 

بـدل مـن آمـدم انـدر جهـان سنـایی را            بدین دلیل پدر نام من بدیل نهاد(همان، 1391: 850).
مرگ کافی الـدّین عمر از تلخ ترین سـوانح زندگانی خاقانی بـود که در بیست و پنج سالگی او (545 ق روی داد. خاقانی خود را در سوگ او «شکسته دل تر از آن ساغر بلورین» ی می یابد«که در میانۀ خارا کنی ز دست رها» (همان، 1391: 30)

 

دو رخداد مهم که در تکوین شخصیت روحی و شعر خاقانی تاثیری بسزا داشت، دو سفر او به خانه خداست. نخستین سفر در سالهای ۵۵۱-۵۵۲ ق و دومی در سال ۵۶۹ ق رخ داده است. (فروزان فر،پیشین، ۶۳۳)حج اخیر به دلیل تطابق عید قربان و جمعه ، بر اساس باوری اسلامی، “حج اکبر” شناخته شد:

 

حج ما آدینه و ما غرق طوفان کرم                   خود به عهد نوح هم آدینه طوفان دیده اند (دیوان اشعار، 1393 :۹۳)

 

خاقانی شاعری اهل سیاحت بود و در سفرهای خود از شهرهای بغـداد و کوفه و مدائن و ری و اصفهان و همدان و شام و موصل و ارمنستان آن روزگار گذشت و در هر شهری با عالمان و شاعران و بزرگان آن دیـدار کرد. همـواره در اشتیاق سفر به خراسان بود، امّا کوششهای او برای پیمودن این راه بارها به علل مختلف، مانند مخالفت دربار شروان و فتنۀ غزها (548 ق) و بیماری او در ری، ناکام ماند.

بررسی نقش رسانه های الکترونیکی در جذب گردشگران داخلی

گردشگری از مهمترین صنایع در حال رشد است و توسعه صنعت گردشگری نیاز به برنامه­های همه جانبه و مناسب دارد تا بتوان در جذب گردشگران داخلی و بین­المللی موفق بود. امروزه یکی از مهمترین کاربری شهرها، ارائه خدمات گردشگری نوین است. چرا که شکل­گیری عصر پسا مدرنیته با گزاره­ای اصلی آن یعنی جهانی شدن، فرآوری اطلاعات و گردشگری همراه شده و دوره جدیدی در تعاملات اجتماعی و فرهنگی انسان­ها خصوصاً در قالب ساخت­های شهری رقم زده است (بونیفایس و فاولر[1]، 1993: 12). در چند دهه اخیر از صنعت گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و متنوع­ترین صنایع یاد شده است. بسیاری از کشورها این صنعت را به عنوان یکی از منابع اصلی درآمدزای خود میدانند و تلاش در راه توسعه این صنعت دارند. این صنعت بخصوص برای کشورهای در حال توسعه به علت اینکه بیشترین درآمد خود را از فروش منابع طبیعی به دست می­آورند بسیار با اهمیت است. همچنین کشورها علاوه بر منابع اقتصادی به دنبال منافع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، محیط زیست و غیره نیز می­باشند. برای موفقیت در این صنعت علاوه بر داشتن شرایط گردشگرپذیری، مقاصد گردشگری، باید به دنبال برنامه­ریزی برای جذب گردشگران و معرفی بهتر امكانات و شرایط خود به بازارهای داخلی و جهانی گردشگری باشند (پاپلی یزدی و سقایی، 1385: 18).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بازاریابی و نقش آن در ارتقاء بنگاه­ها و تاثیری که در توسعه و رشد اقتصادی کشورها دارد بر کسی پوشیده نیست. اینترنت از جمله عوامل موثر بر بازاریابی و روش­های رونق دادن به این فعالیت­ها در عرصه کنونی است. (کولین، 1383؛ 1). با پیشرفت فناوری اینترنت، بدلیل این که اینترنت شرکت­ها را قادر می­سازد که با مشتریان ارتباط بهتر و مؤثرتری برقرار کنند و تولیدات خود را بر اساس نیازهای آنها ایجاد

پروژه دانشگاهی

 نمایند، تعداد بیشتری از شرکت­ها ا ز اینترنت جهت بازاریابی و کانال­های توزیع استفاده می­کنند (چافی و همکاران[2]، 2004: 5)

عکس مرتبط با اقتصاد

 

اینترنت و ابزار الکترونیکی به واسطه این که زمینه ایجاد نمایش محصولات گردشگری و ارائه اطلاعات دقیق به گردشگران را فراهم می­سازد، ضمن جلب رضایت گردشگران، افزایش گردشگران ورودی را درپی خواهد داشت (آرون[3]، 2004: 6).

 تصویر درباره گردشگری

کشور ایران با وجود توانمندی­های ایران در زمینة گردشگری، متأسفانه تاكنون نتوانسته است به جایگاه شایسته­ای در این صنعت دست یابد و مهم­ترین آن، ضعف صنعت تبلیغات در جذب جهانگرد و گردشگر به ایران است. كشور ایران جزء ده كشور اول جهان از لحاظ جاذبه­های گردشگری و جزء پنج كشور اول جهان از نظر تنوع گردشگری است (سازمان جهانی توریسم، 2009 ). ازاین رو، ضروری است از قابلیت­های خود در جذب گردشگری استفاده كند. از عواملی كه می­تواند به جذب بیشتر گردشگری در كشور را بهبود بخشد، به كارگیری ابزارها و پارامترهای مؤثر بازاریابی و تبلیغات است ( صردی ماهكان، 1380 ).

 

اصولاً گردشگران برای انتخاب مقصد گردشگری نیازمند اطلاعاتی، درخصوص مقصد می­باشند. آن­ها پیوسته اطلاعاتی را از رسانه­های گروهی شامل تلویزیون، ماهواره، اینترنت و … جمع­آوری
می­كنند و این موضوع اهمیت رسانه از جمله اینترنت را در این حوزه بیش از گذشته می­کند. در این پژوهش سعی بر آن است تا به بررسی نقش سایت­های اینترنتی در معرفی جاذبه­های گردشگری و جذب گردشگران به شهر شیراز پرداخته شود.

 

[1]. Boniface & Fowler

 

[2]. Chaffy et al

 

[3]. Arun

بررسی آرای تربیتی سیاست نامه ی خواجه نظام الملک توسی

خواجه‌نظام‌الملک،یکی ازبزرگ‌ترین نویسندگان قرن پنجم درعرصه‌ی سیاست‌نامه‌نویسی است.دربین سیرالملوک‌هایی که به رشته2ی تحریر درآمده است ازموفّق‌ترین دستاوردهای تربیتی-سیاسی قلمدادمی‌شود.سیاست‌نامه‌نویسی،هنری بسیارارزشمندوسترگ است که تأثیراجتماعی چشم گیروعمیقی به همراه داردوباتوجه به نیازانسانِ امروزبه پرورش روح،این هنرهم چنان موردتوجه است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

برای شکل‌گیری سیاست‌نامه،عناصروساختاری به کارمی رودکه این عناصرازیک طرف نیازمندآموزه‌هاوارزش‌های اخلاقی وتربیتی آن‌هادرضمیرخویش هستند،وازطرف دیگربه زندگی اجتماعی نویسنده گره خورده است.این عناصرباعناوینی چون سیاست عملی،شروط وبایستگی‌های حکومت،درصدتأثیرحوزه‌ی اخلاق وتربیت درحکم رانی،حیات فردی واجتماعی،معرفی می گردند.

 

این که کیفیت به کارگیری عناصرتربیتی درسیاست‌نامه چگونه است سؤالی است که درباره ی آن می‌توان به تحقیق وتفکرپرداخت.بررسی سبکی این اثرسبب آشنایی بهتر وبیشتربانویسنده می شود.درتحقیق حاضرتلاش شده تاآرای تربیتی سیرالملوک خواجه به تفصیل موردبررسی وتحلیل قرارگیرد.

 

واژه‌ی تربیت ازریشه‌ی(رَبَو)به معنای زیادت وفزونی ورشدوبرآمدن گرفته شده است وکاربردهای مختلف ازاین ریشه همه همین معنارادربرداردچنان که(ربو)نفس عمیق وبلندراگویندکه موجب برآمدن سینه است و(ربوه ورابیه)سرزمین بلند ومرتفع راگویندو(ربا)یعنی افزون شدونموکرد.

پروژه دانشگاهی

 

 

تربیت عبارتست از پرورش مهارتهای مختلف زندگی که بر سه عامل حواس،تخیل وشخصیت فرداثرمی‌گذارد.درتعریف دیگر؛انتخاب رفتاروگفتارمناسب،ایجادشرایط وعوامل لازم وکمک به شخص مورد نظر تا بتوانداستعدادهای نهفته‌اش رادر تمام ابعادوجودو به طورهماهنگ شکوفا سازدو به تدریج به سوی اهداف وکمال مطلوب حرکت کند.

 

سیاست‌نامه یاسیرالملوک اثرخواجه‌نظام‌الملک‌توسی است که درقرن پنجم وبه زبان فارسی درآیین فرمانروایی،کشورداری،اخلاق وسیاستِ پادشاهان گذشته نوشته شده است.سبک این کتاب ساده وخالی از تکلُّف وتصنُّع است وازشاهکارهای زبان فارسی به شمارمی آید.نظام‌الملک نگارش این کتاب رابه فرمان ملک‌شاه سلجوقی آغازکردودردوره ی سلطنت محمدبن‌ملکشاه به پایان رسانید.

 

ابوعلی‌حسن‌پسرعلی‌پسراسحاق‌توسی شناخته شده به خواجه‌نظام‌الملک‌توسی(408-485ه.ق)وزیرنیرومنددوتن ازشاهان دوره ی سلجوقیان درایران بود؛وی نیرومندترین وزیردردودمان سلجوقی بودوسلجوقیان نیزدرزمان وی به اوج نیرومندی رسیدند.اوبیست ونه سال به سیاست درونی وبیرونی سلجوقی جهت می داد.

 

نهضتی که نظام‌الملک باساختن نظامیه‌های متعدد بوجودآورد به زودی وباسرعتی شگفت‌آور درسراسرشهرهای کشورهای اسلامی دنبال شد.به طوری که درسده‌های پنجم وششم هیچ شهری نبودکه درآن مدارس متعددوجود نداشت چه کوچک چه بزرگ امرا وحاکمان نیز به پیروی ازوی یابرای نشان دادن علاقه‌ی خودبه علم،به احداث مراکز تعلیم درشهرهای خودهمت گماشتندوکلیه مدارس دارای کتابخانه‌ی معتبر بودند.

 

برخی از پندهاومثلهای گرانبهایش دربخش‌های اخلاقی درباب نحوه ی حکمرانی‌های پادشاهان ازقبیل مقبولیت مشورت ودوری جستن ازتعجیل دراُمُور کارهاودربخشش به بندگان لایق آمده است.

 

وی درفصل سی‌ونه این کتاب دردوری جستن ازشتاب کردن وتعجیل،اشارات سلیس وبه جایی آورده است.

 

درفصل چهل‌ویکم کتابش دررسیدگی براحوال مستحقان وعالمان دین ازبیت‌المال تاکید شده است.

 

فرازی دیگرازموضوعات تربیتی درسیاست نامه اشاره داردبه اینکه ازبوذرجمهرپرسیدندکه علّت نابودی پادشاهی آل ساسانی چه بوده است درحالی که ازاندیشه‌های والای تو-که درتدبیروخردودانش بی‌هم‌تایی-بهره می‌بردند.بوذرجمهرپاسخ می‌دهداین که کارهای بزرگ رابه آدم‌های کوچک می دادند.

 

خواجه درپاسخ پاسبانان که فقیرراخواستندازوی دورسازنداظهارمی‌داشت شمابرای خدمت به چنین انسانهایی ضعیف ودرمانده انتخاب شده‌ایدوگرنه پادشاهان واُمرانیازی به خدمت شما ندارند.

 

مجلس خواجه مملوازعلما ودانشمندان وفقها بودتاجایی که بسیاری بروی خرده می‌گرفتندکه هم‌نشینی باعلماتوراازمسایل سیاسی بازداشته است.پاسخ می‌گرفتندکه آنهازیبایی دنیاوآخرت می‌باشندواگرآنهارابرسرم  قراردهم بازهم آنهابزرگترازآنند.

 

هنگامی که ابوالقاسم‌قشیری وامام‌الحرمین‌جوینی برخواجه واردشدندازاحترام محدودخواجه نسبت به خودخرده می گرفتنددرمقابل پاسخ می شنیدندکه ابوالمعالی‌جوینی وابوالقاسم‌قشیری وامثال آنهازمانی برمن واردمی‌شوندبسیارمراتمجیدمی‌کنندومرا ازمنزلتی که درآن هستم بالاترمی‌برندوسخن آنهاسبب ایجادکبروغروردردرون من می شود.

 

درتربیتی بودن این کتاب بایدگفت که سیرالملوک برای عنوان نمودن اوضاع اجتماعی زمانه ازجمله کتب سودمندبه شمارمی آید.نظام‌الملک ازکسانی است که جاذبه‌ی خاصی نسبت به انسان های صالح دراودیده می شدوازپندواندرزهای حکیمانه‌ی آن هاسخت متأ‌ثِّرومتألِّم می گشت.

 

این مطالب و سایر موارد نشان می‌دهد كه مسایل تربیتی فراوانی درسینه سیاست‌نامه مستتروناشناخته باقی مانده که تحقیق وتفحص ماراطلب می کندتاباعقاید ناب اخلاقی خواجه‌نظام‌الملک هرچه بیشترآشناشویم.

بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی

………………………………………………………………………………………………………1

 

1-1-1-معانی مثل……………………………………………………………………………………………………9

 

1-1-1-1-معانی لغوی ………………………………………………………………………………………….9

 

1-1-1-2-معانی اصطلاحی ……………………………………………………………………………………9

 

1-1-2- حکمت ……………………………………………………………………………………………………10

 

1-2- ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………………………………….12

 

1-3- اهداف پژوهش…………………………………………………………………………………………………….13

 

1-3-1- اهداف نظری………………………………………………………………………………………………13

 

1-3-2- اهداف کاربردی ………………………………………………………………………………………….14

 

1-4- سؤالات نحقیق ……………………………………………………………………………………………………..14

 

1-5- محدودیّت‌های تحقیق ……………………………………………………………………………………………14

 

1-5-1- کمبود منابع ……………………………………………………………………………………………………14

 

1-5-2- عدم تطابق امثال و حکم دهخدا با کتاب‌های تصحیح شده و معتبر امروزی……………14

 

1-5-3- مشوّش بودن شماره‌ی ابیات ……………………………………………………………………………15

 

1-5-4- آوردن مصراع دوّم یا بخشی از مصراع اول بیت به عنوان مثل ……………………………..15

 

1-5-5- تکرار …………………………………………………………………………………………………………..15

 

1-5-6- وجود ابیات در دو اثر متفاوت از سعدی……………………………………………………………16

 

1-6- روش‌ تحقیق ………………………………………………………………………………………………………..16

 

1-7- اجزای پایان‌نامه ……………………………………………………………………………………………………17

 

فصل دوّم(پیشینه‌ی تحقیق) ……………………………………………………………………………………………18

 

فصل سوّم(تجزیه و تحلیل) …………………………………………………………………………………………..20

 

3-1- تأثیر قرآن و حدیث بر سعدی …………………………………………………………………………..20

 

3-2- تأثیر پذیر ازامثال و حکم عربی …………………………………………………………………………32

 

3-3- تأثیر پذیری از خوّاص……………………………………………………………………………………..34

 

3-4- امثال تأثیر پذیر از عوّام ……………………………………………………………………………………44

 

3-5- تأثیر سعدی بر دیگران …………………………………………………………………………………….55

 

3-6- موضوع بندی………………………………………………………………………………………………….77

 

فصل چهارم(نتیجه گیری و پیشنهادها) …………………………………………………………………………150

 

4-1-  نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………150

 

4-2- پیشنهادها ……………………………………………………………………………………………………..153

دانلود مقالات

 

 

منابع …………………………………………………………………………………………………………………………..157

 

-1- بیانمسأله

 

از زمانی که انسان‌ها توانستند با هم ارتباط برقرار کنند، زندگی اجتماعی را آغاز کردند وبرای بهره‎مندی از فکر و اندیشه‌ی دیگران و نیز، برای پیشبرد زندگی و درک بهتر اطرافیان و دوری از تنش‌ها و در نهایت داشتن زندگی بهتر وسالم‌تر، ناچار به رعایت دیگران و ایجاد قوانین  شدند و برای خود، طرح‌ها افکندند و آداب و رسومی گذاشتند، که مجموعه‌ی این قوانین و آداب و رسوم و باورها و اندیشه‌ها، در واژه‌ی « فرهنگ » متجلّی می‌شود. «با در نظر گرفتن تعریف‌هایی که صاحب‌نظران از فرهنگ کرده‌اند، می‌توان گفت: فرهنگ، به محتوای رفتاری جامعه، شامل تمامی میراث‌ها، اندیشه‌ها، رفتارها و تجربه‌های انسانی اطلاق می‌شود؛ و به معنی میراث غیرِ مادّی جامعه است که حدّاقل از دو ویژگی دوام، و مقبولیّت عام برخوردار است.»(عباسیان، 16:1387)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

برای آشنایی با فرهنگ و طرز فکر و شیوه‌ی زندگی پیشینیان، چه سیاسی، چه اقتصادی، چه فرهنگی و … ، آگاهی و اطلاع از آداب و رسوم و سنّت‌ها و قصّه‌ها و امثال و حکم و داستان‌ها و … امری ضروری می‌نماید چه «مطالعه‌ی آداب و سنّت‌ها و آیین‌ها، جشن‌های مذهبی و ملّی، عقاید و عادات، قصّه‌ها و افسانه‌ها، امثال و ترانه‌ها و اشعار و لالایی‌های آن‌ها، ما را به احوال و افکار و ذوق و هنر و روحیّات آن مردم آشنا می‌سازد و در لابه‌لای فرهنگ مردم، ما به بسیاری از نکات دقیق ادبی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و دقایق اوضاع زمان و طرز زندگی و عادات و رسوم و تخیّلات و نوع اندیشه‌های آن‌ها آگاه می‌شویم.(میرنیا،9:1369)

عکس مرتبط با اقتصاد

فرهنگ جوامع و انسان‌ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: فرهنگی که حاصل نوع بینش و تفکّر است و خود را در خلّاقیت‌های هنری، علمی وفلسفی نشان می‌دهد و دیگر، فرهنگی که نشأت گرفته از تجارب و رفتارهای آنان است که در انواع علوم و فنون نمایان می‌شوند.«تکاپوی فرهنگی انسان‌ها، دو جهت دارد: یکی از طریق ذهن و تفکّر است که خود را در خلّاقیّت‌های هنری و علمی و فلسفی نشان می‌دهد(فرهنگ معنوی و غیر مادی). و دیگری یک سلسله اعمال مادی، برای گسترش زندگی مادی از انواع علوم و فنون است که توانسته‌اند، جنبه‌های فرهنگی پیدا کنند(فرهنگ عینی یا مادی). فرهنگ غیرِ مادّی را باتوجّه به دسته بندیِ « سن تو»، به فرهنگ رسمی( فرهنگ خوّاص) و فرهنگ غیر رسمی( فرهنگ عوام) تقسیم می‌کنند، و هر یک را در رشته‌ای از دانش‌ها و هنرها، بخش‌بندی می‌نمایند « فرهنگ عامّه»(فولکلور)، به بخشی از عناصر و مواد فرهنگ اطلاق می‌شود که شفاهاً انتقال می‌یابد.»(همان:26) لذا؛ « برای شناخت هر قوم و قبیله‌، و ایل و طایفه‌ای، باید فرهنگ عامه یا فولکلور محلّی آن‌ها را مورد بررسی قرار داد.»(میرنیا،9:1369)

 

برای مطالعه‌ی هر موضوعی شناخت پیشینه‌ و داشتن تعریفی جامع و منسجم لازم است ،  «واژه‌ی فولکلور را برای نخستین بار، و.ج تامز در سال 1846میلادی وضع نمود»(وکیلیان،3:1382) و پس از آن « شخصی به نام آمبر آزمورتن نظریه‌ی او را دنبال کرد و از آن پس، فولکلور را جامع‌ترین مبین فرهنگ عوام دانستند.»(شریفی گلپایگانی، 8:1376) و آن را » مجموعه‌ی آداب و رسوم و افسانه‌ها، ضرب‌المثل‌ها، ترانه‌ها چیستان‌ها، سحر و جادو، طبّ عامیانه، باورها و سنّت‌ها، پیش‌گویی‌ها، رقص‌ها و مانند آن است که در جوامع گوناگون به گونه‌ی شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و در دوره‌های مختلف نمونه‌هایی هرچند اندک به صورت مکتوب، تنظیم و نگهداری می‌گردد.(آیدنلو، 1379: 16)

 

 

تبیین جامعه شناختی رابطه ی بین سبکزندگی و مدیریت بدن در میان زنان

متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد

 

 

عنوان : تبیین جامعه شناختی رابطه ی بین سبک  زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج

 

 

 

 

عنوان:

 

 

 تبیین جامعه­ شناختی رابطه­ ی بین سبک ­زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

 

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

 

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

 

 

1-1 طرح مسأله

 

در وضعیت کنونیِ موسوم به مدرنیته­ی متأخر که خطوط و مرزهای تمایزهای اجتماعی به فراخور سبک­های زندگی و مصرف فرهنگی شکل می­گیرد، ابعاد، سطوح، کیفیات و شیوه­های مدیریت بدن[1] بسیار پیچیده و حایز اهمیت گشته است. به طور کلی، در این دوران که جهان به پدیده­ای چندفرهنگی[2] تبدیل شده است، فناوری پیشرفته، انسان­ها را از کارخانه­های تولید صنعتی بیرون رانده، زمان و فضا به واسطه ارتباطات و سیستم­های حمل و نقل پرسرعت به میزان قابل­توجهی تغییرکرده است و مرزهای میان ملل، انسان­ها و فرهنگ­ها نفوذپذیر شده­اند، می­توانیم به چرخش نامحسوس اما حقیقی کانون­توجه اندیشه اجتماعی به مسائل مربوط به بدن، شهروندی، نظام اطلاعات، جهانی­شدن [3] و جهان­های سیبرنتیک اشاره کنیم ( سیدمن، 357:1386). امروزه بدن جزیی از مفهوم «خود» و عوامل کارکردی و ساختاری است و تعامل با محیط و دیگر مردم را امکان­پذیر می­سازد (لی­مون،1991: 127).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در این دوران استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل­دهنده­ی روابط افراد محسوب می­شود، به طوری که مدیریت بدن واجد اهمیت و دلالت مضاعف گشته است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن پدیدار شده است (رضایی و دیگران،1389: 142). داشتن بدن زیبا در وضعیت کنونی نشانه­ی ارزش­های اجتماعی و تا حدودی سازوکار قدرت و کنترل اجتماعی است. مطالعه زیبایی ظاهری و بدن انسانی از مسائل مهم جامعه امروزی است. سرچشمه این تحول از آنجاست که در جوامع پیشامدرن فرد در جمع مستحیل بود و انتخاب و تغییر شرایط موجود به مانند جوامع مدرن امروزی زمینه­ای برای ظهور پیدا نمی­کرد (خواجه نوری و دیگران،1390: 22).

 

در دوران مدرن، نوع مدیریت کردن ظاهر بدن به منزله یک معرف هویتی، در برداشت افراد از خویشتن خود و قضاوت­های دیگران در مورد نمای ظاهری آنان نقشی کلیدی پیدا کرده است (ابراهیمی و ضیاءپور،1391: 126). ممکن است اعضای یک گروه اجتماعی به واسطه­ی قضاوت، پاداش­دهی و تنبیه افرادِ دارای اندازه، شکل، وزن و عضله متفاوت، همدیگر را متقاعد کنند که بدن­هایی به لحاظ اجتماعی مقبول و شبیه بسازند (جونز و هی­یس،2009: 7). این حساسیت در میان زنان و دختران جوان بیش از مردان است (هوانگ و همکاران،2007: 7). بسیاری از زنان از ظاهر فیزیکی و بدن خود رضایت ندارند (اسپیتزر و همکاران،1999: 547). برای زنان، تصویر بدن و باریک اندامی با جذابیت، کنترل بر نفس، مهارت اجتماعی، موفقیت شغلی، و جوانی تداعی می­شود (گروگن،2000: 356). از منظری جامعه­شناسانه مبرهن است که کنترل و نظارتی که بر بدن زنان اعمال می­شود در خدمت تقویت و بازتولید نظم اجتماعی است؛ به تعبیر فوکو بدن زنان به عنوان سرمایه­ای اجتماعی تحت­تأثیر الزام اجتماعی­ای که ارزش و فرم آن را تعیین می­کند تغییر شکل می­دهد و این تغییر شکل به تغییر منزلت یا وضع اجتماعی آنان کمکی شایان­توجه می­کند (مهدوی و عباسی اسفجیر،1389: 132). به طورکلی بدن پدیده­ای است که به صورت اجتماعی برساخته می­شود (کریگر و اسمیت،2004: 941). بر این اساس، نظر به اهمیت فزاینده­ی بدن و شیوه­های مدیریت آن در دوران مدرن، از یک سو، و برجسته­شدن روزافزون این پدیده در جامعه­ی ما و تعارض آشکار ابعاد و مؤلفه­های آن، همچون آرایش دختران و زنان و استفاده از لباس­های چسبان و کوتاه و بدن­نما، با آموزه­های دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی (فاتحی و اخلاصی،1387: 10)، تحقیق حاضر در پی تبیین رابطه­ی مدیریت بدن با یکی از عمده­ترین متغیرهای تأثیرگذار در برساخت مرزبندی­های اجتماعی، یعنی سبک زندگی، و به طور کلی در پی تبیین سازوکار برساخت بدن در متن وضعیت عینیِ روابط و مناسبات اجتماعی می­باشد.

 

در چند دهه اخیر در ایران مدیریت بدن و تناسب اندام به عنوان معیار زیبایی و کنش فرهنگی مورد توجه زنان و دختران قرارگرفته است و اقدام برای رعایت رژیم غذایی و فعالیت­های مرتبط با مدیریت بدن به یکی از دغدغه­های شمار بسیاری از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است (احمدنیا،25:1385). حجم بالای پژوهش­های مرتبط با بدن در سال­های اخیر نیز مؤید این قضیه است که بدن به مسئله­ای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است که هر روز بر دامنه توجه به آن و تأثیرات آن افزوده می­شود. مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگی­های ظاهری و مرئی بدن است. این مفهوم به کمک معرف­هایی همچون­کنترل وزن از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو، دست­کاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبت­های بهداشتی و آرایشی و استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت،

پروژه دانشگاهی

 استفاده از ادکلن و انواع خوش­بوکننده، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانم­ها، به یک شاخص تجمعی تبدیل شده است که متغیری است با سه درجه نظارت سطح پایین، نظارت متوسط و نظارت سطح بالا. بدن و جذابیت جسمانی از موضوعاتی است که بر نحوه­ی رفتار افراد وگروه­ها تأثیرات مستقیمی دارد، به گونه­ای که مدیریت بدن به عنوان پدیده­ای که دارای تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص خود است به امری شایع و پراهمیت تبدیل شده است. افزایش تأکید بر بدن با چند عامل در ارتباط است که عبارتند از: «سیاسی­شدن بدن، عوامل جمعیتی، تغییر ماهیت بیماری، افزایش فرهنگ مصرفی، توسعه تکنولوژی­های جدید مرتبط با بدن، دگرگونی­های جدیدِ مرتبط با حرکت از مدرنیته­ به مدرنیته­ی متأخر، و در نظر گرفتن بدن به عنوان یک پروژه یا به مثابه یک پدیده­ی اجتماعی و بیولوژیکی ناتمام که در حال تغییر است» (موحد ودیگران،80:1389).

 

انسان­ها در برخوردهای روزمره­ای که با هم دارند از طریق به نمایش گذاشتن بدن­هایشان به عرضه­ی خود می­پردازند. تصور از بدن می­تواند تأثیرات عمیقی بر چگونگی تفکر و احساس افراد داشته باشد و حالتی از اطمینان و عزت نفس را جهت رویارویی با جهان اجتماعی به افراد اعطا کند. بدن همواره منبع لذت، سلامتی، زیبایی و جوانی بوده است. اما در عین حال به صورت بالقوه به عنوان جایگاه آلودگی، بیماری، اختلال و بی­نظمی، آشفتگی و ناخشنودی، خطرناک و رعب­آفرین به شمار رفته است که این امر لزوم توجه به نگه­داری نظام­مند از بدن و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت و مدیریت بدن را لازم و ضروری می­سازد. از ­طرف­ دیگر، رسانه­ها و وسایل ارتباط جمعی به ارایه­ی الگوهایی ایده­آل از بدن و وضعیت جسمانی می­پردازند؛ برنامه­های ترویج سلامتی انباشته از تصاویری از بدن­های زیبا، جوان، جذاب، دارای تناسب و لاغر هستند که تمامی افراد آرزوی داشتن آنها را در سر می­پرورانند. بدن­ها به محملی برای کسب هویت­های جدید و همچنین وسیله­ای برای کسب منزلت، پرستیژ، تمایز و مشارکت تبدیل شده است. در این میان، زنان همواره در مقایسه با مردان توجه بیشتری به بدن و ظاهر فیزیکی خود داشته­اند. زنان نارضایتی بیشتری از بدن را تجربه می­کنند و نگرانی نسبت به بدن به یکی از مهمترین نگرانی­ها و دل­مشغولی­ها در زندگی آنان تبدیل شده است. از همین رو زنان پول، زمان و انرژی زیادی را معطوف فعالیت­های مرتبط با مدیریت بدن می­سازند تا ظاهرشان را به شکل آرمانی در آورند.

 

نحوه نگرش نسبت به بدن، مدیریت و کنترل آن از سبک­های زندگی تأثیر می­پذیرد. مفهوم سبک­زندگی پس از آن که ابتدا به ترتیب در آثار وبر، زیمل و وبلن پرورانده شد برای مدتی از رونق افتاد و سال­ها در جامعه­شناسی مسکوت باقی ماند و در این سال­ها بیشتر در پژوهش­های بازار مورد استفاده قرار گرفت. اما در سال­های نخست دهه­ی1990، سبک زندگی با آثار­ نظریه­پردازان­ اجتماعی و فرهنگی معاصر مانند بوردیو[4]، فدرستون[5]، شیلدز[6]، رایمر[7]و چَینی دوباره وارد مباحث جامعه­شناسی شد ( بنت،100:1386). سبک­های ­زندگی نتیجه­ی همه­ی انتخاب­ها و گزینش­هایی هستند که­ شخص نسبت به زندگی خود انجام می­دهد (گیبنیز و بوریمر،103:1384). «سبک­های زندگی برنامه­های خلاقی هستند که بر پایه نمایش توان و شایستگی مصرف­کننده استوارند و نشانگر تأمل فزاینده قلمداد می­شوند که افراد در عمل و دادوستدهای روزمره به نمایش می­گذارند» (چَینی، 97:1996). سبک­های زندگی شکل مهمی از توانمندی و قدرت­یابی فردی در متن مدرنیته­­ی متأخراست؛ این قدرت­یابی به سازماندهی خلاقانه­ی فضا مربوط می­شود. سبک­های زندگی بسیاری از رفتارهای متمایز و خاص­گرایانه را بر­ می­انگیزند و سبب تفاوت در بسیاری از کنش­های افراد و گروه­های انسانی می­شوند. اندی ­بنت اهمیت سبک زندگی در مدرنیته­ی متأخر را این­گونه متذکر می­شود: «سخن گفتن از سبک زندگی مدرن اخیر، به معنای سخن گفتن درباره­ی شیوه­ای از بودن است که در آن جنبه­های مختلف امور محلی – فضایل و معرفت­ها و آداب محلی –  به صورت تأملی اداره می­شوند و به صورت خلاقانه با مجموعه­ای از منابع ­فرهنگی[8] اقتباسی ترکیب می­شوند تا هویتی برساخته شود ( بنت، 103:1386). سبک­های زندگی نقش مهمی را در شکل­گیری کنش­ها و رفتارهای فرهنگی- اجتماعی افراد و گروه­ها دارد و شکل­هایی از ارائه خود و برساخته شدن هویت­های مدرن و متمایز را نشان می­دهند.

 

پژوهش حاضر در صدد است که به تبیین جامعه­شناختی رابطه­ی بین سبک ­زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج بپردازد و تأثیر سبک زندگی بر نحوه­ی مدیریت بدن را نشان دهد. شهر سنندج به دلیل ویژگی­های خاص فرهنگی و همراهی با پدیده­های نوین هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ کنشی – رفتاری از شهرهایی است که همواره پذیرای تغییرات و گشودگی­های فرهنگی بوده است و در این میان زنان نیز به واسطه تغییر در الگوهای نقشی و تولید و بازتولید هویت­های جدید زنانه به عنوان کنشگرانی خلاق در عرصه­های عمومی اجتماع حضور داشته­اند. در این میان مدیریت بدن به منزله کنشی اجتماعی/ فرهنگی و ذی­نقش در شکل­دهی به هویت جایگاهی کانونی در زندگی روزمره­ی بسیاری از زنان این شهر پیدا کرده است و همین امر انجام پژوهش­ آکادمیک در این حوزه را ضروری ساخته است.

 

 

 

1- 2 اهمیت و ضرورت تحقیق

 

مطالعات نشان داده­اند که انسان­ها از گذشته تا به حال بدن­های­شان را به لحاظ فرهنگی به روش­های گوناگون شکل داده­اند. این روش­ها دامنه­ای وسیع از راه­های سنتی همچون کنترل غذا و یا کشیدن گردن تا راه­های جدیدتر همچون استفاده از جراحی­های زیبایی را در بر می­گیرند. مسئله­ی زیبایی در جوامع گوناگون از مسائل جدی بوده و در فرایند انتخاب­های مردم نقشی مهم داشته است. پژوهش­ها حاکی از آنند که از جوامع بدوی تا جوامع مدرن صنعت زیبایی همواره مطرح بوده (مالسون، 2008) و انسان­ها با استفاده از وسایل گوناگون سعی نموده­اند خود را زیباتر نشان دهند. اگرچه زیبایی امری بسیار ذهنی است، اما همچنان که ریچر و کو اشاره می­کنند، آن را نمی­توان به سادگی موضوع علم زیبایی­شناسی و یا ذائقه تلقی کرد، بلکه ایده­های فرهنگی زیبایی شاخص و بیانی از ارزش­ها و باورهای اجتماعی هستند(ریچر و کو، 2004).

 

با گسترش فناوری­های ارتباطی و پدیده­هایی نظیر ماهواره و اینترنت، فرهنگ مدرن در جهان گسترش یافت و با فرایند جهانی­شدن، شبکه­های ارتباطی با این­که فرایند یکسان­سازی فرهنگ جهانی را دنبال می­کردند، امکان خلق تمایزات گوناگون فراهم آمد. این امر با مصرف ( کالاهای مادی و معنوی ) نمود عینی­تری به خود گرفت و ادبیات جدیدی با عنوان سبک زندگی وارد عرصه جامعه­شناسی شد (اباذری و چاوشیان،1381). در واقع انتخاب نوع ویژه­ای از سبک زندگی منجر به شکل دادن حوزه فردی و عمومی هر فردی می­شود. این مفهوم شامل مدیریت بدن و اصلاح بدن در حوزه فردی تا عضویت در گروه­های گوناگون اجتماعی، کسب موفقیت، سرمایه اجتماعی و … در عرصه­ی عمومی می­گردد (خواجه نوری،1389). سبک­های زندگی رفتارهای افراد را تغییر داده و افراد پیوسته بر اثر آن بر بدن­شان نظارت می­کنند و حتی آن­ را تغییر می­دهند.

 

حساسیت در میان زنان نسبت به بدن در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است. این امر حتی موجب شده تا بیشتر پژوهش­های 30 ساله اخیر در حوزه نگرش نسبت به بدن در مورد این گروه انجام شود (تیگمن، 2001). نگرانی زنان نسبت به بدن­شان مشکلات زیادی را برای آن­ها ایجاد کرده است ( جراحی­های زیبایی، تاتو، لایپوساکشن و…) و همچنین آن­ها را به رژیم­های غذایی سخت­گیرانه و بدون نظارت پزشک سوق داده­اند(جانگ و لی، 2009). اگرچه در جامعه­ای مانند ایران آمارها بیشتر بر پایه­ی برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمی­باشند، آن­چه به صورت گسترده مورد قبول قرار گرفته این است که مدیریت بدن در حال افزایش است. لذا درک و فهم این­گونه رفتارهای فرهنگی در جامعه می­تواند نشان­دهنده­ی تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه باشد و روشن سازد که چگونه امر فرهنگیِ برساخت و مدیریت بدن در کانون زندگی قشرهای مختلف جامعه ما از جمله زنان قرار گرفته است. بررسی علمی و آکادمیک مدیریت بدن می­تواند ما را در خوانش رفتارها و مصارف فرهنگی یاری دهد و آشکار سازد که مسائل و پدیده­های نوظهوری در جامعه ما سر بر آورده­اند که نادیده گرفتن و انکار آنها صرفاً پاک کردن یا تغییر صورت مسئله است.

 

[1] -body management

 

[2]-   multicultural

 

[3]-   globalization

 

[4] – Bourdieu

 

[5]  -Fetherston

 

[6] – Shields

 

[7] – Reimer

 

[8] – cultural resources

 
مداحی های محرم