معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد مالی به دلیل در نظر نگرفتن هزینه سرمایه و نیز استفاده از اطلاعات حسابداری، در معرض انتقادات فراوانی میباشند. در طرف مقابل معیارهای جدید مانند ارزش افزوده اقتصادی با لحاظ نمودن هزینه فرصت و سوداقتصادی، معیار بهتری در ارزیابی ارزش ایجاد شده در شرکتها است .برای رفع نارساییهای مدلهای ارزیابی عملکرد مالی که به دلیل استفاده از اطلاعات حسابداری به وجود میآید، پژوهشگرانی مانند سوجانن و استیوارت به جستجوی ارائه معیاری جدید برای ارزیابی عملکرد مالی پرداختند. با پیدایش نظریههایی در زمینة سود اقتصادی یا سود باقیمانده، مدلهایی به منظور محاسبه سود اقتصادی پیشنهاد شد. در این مدلها، سود خالص عملیاتی پس از كسر مالیات و هزینه سرمایه به عنوان سود اقتصادی یا سود باقیمانده تعریف میشود. هدف اصلی بنگاهها، حفظ و افزایش ثروت سهامداران است و ارزش آفرینی برای بنگاهها تنها راه نیل به این هدف تلقی می شود. بنابراین، خلق سود و یا ارزش افزوده اقتصادی را كه باعث افزایش ارزش سهام در بازار و بهبود ثروت سهامداران میشود، میتوان عامل ارزش آفرینی بنگاهها تلقی كرد .در مطالعه حاضر جهت ارزیابی عملکرد مالی بانکهای خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از شاخص های ارزش افزوده اقتصادی، کیوی توبین و بازده داراییها استفاده شده است. بدین منظور عوامل موثر بر شاخص های مذکور از جمله ریسک اعتباری، کارایی عملیاتی ، مدیریت دارایی و اندازه بانک مورد بررسی قرار گرفته است.
هدف از فصل اول، بیان کلیات پژوهش می باشد، از این رو پس از طرح مسئله به ضرورت و اهمیت انجام مطالعه حاضر پرداخته شده است. در ادامه اهداف و فرضیه های مبتنی بر مدل آورده شده است. و به ارائه مدل تحقیق و معرفی متغیرها پرداخته شده است. جهت تبیین مدل تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ذکر گردیده است. در نهایت قلمرو پژوهش به لحاظ موضوعی، مکانی و زمانی بیان گردیده است.
[1] – Suojanen
[2] – Stewart
پژوهشگر باید پدیده های مورد پژوهش را روشن سازد »(دلاور ، 1386 :59 و 60)
در این قسمت مسئله که بررسی جایگاه زن در شاهنامه و پنج گنج نظامی است بیان می گردد.
زن در ادبیات فارسی در شعر شاعران از جایگاه والایی برخوردار است و خصوصاٌ فردوسی در شاهنامه و نظامی در خمسه به آن نظری ویژه دارند.
شاهنامه با آنکه قسمت عمده آن شامل حوادث خارق العاده و جنگ و کشتار و مبالغات زیباست اما حضور زن به ماجراها آب و رنگ می بخشد و در تمام داستان ها حضور زن پررنگ است ، تهمینه مرگ سهراب ، فرنگیس مرگ سیاوش ، کتایون مرگ اسفندیار و رودابه مرگ رستم را غم انگیز جلوه می دهند.
زن در شاهنامه نمونه جنگاوری ، فداکاری ، فرزانگی و وفاداری است و تمام زنان شاهنامه نجیب هستند و اندک زنانی مثل سودابه پتیاره و نابکارند.
دیدگاهی که فردوسی به زن داشته در داستان های شاهنامه بسیار جالب است و بررسی جایگاه و حضور زن در شاهنامه بسیار ارزشمند است و برای علاقه مندان و دانش پژوهان نکته های بدیعی را گوشزد می کند که بسیاری از آنها عبرت انگیز می باشد.
عشقی که در شاهنامه بکار رفته توأم با سوز و گداز است و اصولا پایان خوشی دارد.
زنان در شاهنامه برخی شاهزاده خانم ها و بزرگ زاده ، تعدادی همسران پهلوانان و عده ای کنیز و دایه می باشند و یک زن هم گازُر است که دارا فرزند همای را بزرگ کرده است.
نظامی استاد داستانهای بزمی در ادب فارسی محسوب می شود و زنان در داستانهای او حکمران و قدرت اداره کشور را دارند آنها در خردمندی ، پاکدامنی ، دانش ، حکمرانی و سیاست سرآمد هستند و در بیشتر مواقع از لحاظ استقامت و عشق ورزی برتر از مردان هستند.
نظامی در داستان خسرو شیرین از مهین بانو نام می برد که زنی کاردان و خردمند است و شیرین تربیت یافته ی اوست . پاکدامنی شیرین باعث می شود که در طول داستان خسرو نمی تواند او را تصاحب کند و از خسرو برتر است و جالب این است که بعد از رسیدن خسرو به شیرین ، شیرین خسرو را به دادو دهش دعوت می کند ، در خسروشیرین زن دارای منزلتی بالا و هم شأن با مرد است.
لیلی در داستان لیلی و مجنون سردفتر خوبان است او نمونه ای از عشق و وفاداری است . لیلی به هیچ وجه از عشق به مجنون دست بر نمی دارد هر چند که پدرش او را به اجبار به ابن سلام می دهد اما سرانجام لیلی و مجنون در عشق یکدیگر جان می دهند و این نمونه ای از عشق افلاطونی به حساب می آید و همینجور زنان در هفت پیکر و خصوصا نوشابه در اسکندرنامه زنانی قابل ستایش اند .
و نوشابه اینگونه است :
زنی حاکم بود نوشابه نام همه ساله با عشق تو نوش جام
قوی رأی و روشندل و نغزگوی فرشته منش بلکه فرزانه خوی
(نظامی ، 1363 : 277)
زنان در شاهنامه و داستانهای نظامی شجاع ، دلیر ، وطن پرست ، باشرم ، باتقوا و دارای مناعت و عزت نفس ، آزاده ، ازخود گذشته ، فداکار ، وفادار ، خردمند ، روشن روان و رای زن هستند ، زنانی مثل رودابه ، منیژه ، فرنگیس ، کتایون ، شیرین ، لیلی و نوشابه همواره قابل ستایش هستند.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
شاهنامه به عنوان یکی از آثار حماسی بزرگ جهان است که زن در آن نقش مهمی را ایفا می کند داستان های عاشقانه شاهنامه اعم از بزرگ و کوتاه دربردارنده حوادث عاشقانه ی گوناگونی هستند که جایگاه رفتار و خصوصیات زنان در آنها نیازمند بحث و بررسی است تا زوایای مبهم آنها آشکار شود و ویژگی های مثبت و منفی زنان مشخص گردد.
زنان خمسه نظامی نیز از ویژگی هایی برخوردارند از جمله وفاداری ، عدالت خواهی ، فرزانگی و ثابت قدم بودن در عشق جزء صفات متمایز آنها بوده است.
این داستانها جزء ادبیات غنایی محسوب می شوند و داستان سرایان بزرگ دیگر به شخصیت ها ، رفتار و کردار آنها نظر داشتند ، مناسبات زنان و مردان و عشق زناشویی بین آنها بیانگر فرهنگ و آداب و رسوم آن زمان است.
مناسبات ، اخلاقیات ، حکمرانی ها و روابط بین عاشق و معشوق مهمترین مؤلفه هایی است که بحث و بررسی پیرامون آنها بیانگر اهمیت تحقیق است و دیدگاه فردوسی و نظامی و مقایسه ی آن دو با یکدیگر ضرورت انجام چنین تحقیقاتی را نشان می دهد که ماحصل یافته های تحقیق فرهنگ مدنیت قرن های پنجم و ششم و جلوه هایی از پدرسالاری و مادرسالاری آن زمان را نشان می دهد و همینطور از دیدگاه جامعه شناسی ساختار اجتماعی خانواده های آن زمان و مناسبات روابط عشیره ای و خلقیات و روحیات حاکم بر جامعه را تبیین می کند و نقش زن به عنوان یک رکن اصلی خانواده هم در محیط خانه و بیرون از آن نیازمند بررسی و تحقیق است که در این پایان نامه به نکات مثبتی در این خصوص دست پیدا خواهیم کرد.
اهداف تحقیق:
هدف کلی
شناخت جایگاه زن در شاهنامه و خمسه ی نظامی
اهداف جزئی :
1- بررسی نظریات فردوسی و نظامی درباره ی زن
2- آشنایی با جایگاه زن در شاهنامه و پنج گنج
3- آگاهی از ویژگی های زن در آثار فردوسی و نظامی
4- شناخت جایگاه واقعی زن در جوامع سنتی قبل
5- آشنایی با زنان خوب و شایسته ی شاهنامه و خمسه
6- آشنایی با هویت زن ایرانی در آثار فوق
7- تأثیر رفتار زنان در اخلاق و منش مردان
8- ویژگی های مشتر جوامع زن سالار و مردسالار در دو قرن چهارم و پنجم
9- نقش زنان در مسائل اجتماعی و سیاسی آن زمان
10- نقش زنان در روابط حاکمان با یکدیگر
سوالات پژوهش:
در یک پایان نامه پرسش های پژوهش باید به صورت جملات سوالی به کار رود که در این قسمت در رابطه با موضوع مورد تحقیق مطرح می گردد.
1- زن در شاهنامه و خمسه نظامی از چه جایگاهی برخوردار است؟
2- آیا زنان شاهنامه و خمسه مثبت بوده اند یا منفی؟
3- نقش زنان در انتقال قدرت چگونه بوده است؟
4- جامعه ی آن روز، زن سالار بوده یا مرد سالار؟
5- محیط پرورش زنان چگونه بوده است؟
6- پایگاه زنان از لحاظ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در شاهنامه و پنج گنج نظامی چگونه بوده است؟
7- آیا زنان در آثار فوق یاور مردان بوده اند؟
8- زنان پاکدامن و بدکاره در کدام داستان ها بیشتر است؟
9- سرایندگان منظومه های داستانی فوق زن ستیز بوده اند یا خیر؟
10- عشق و دلدادگی در میان زنان آثار فوق چگونه بوده است؟
بهبود عملکرد برای همه شرکتهای در طی فعالیت سالیانه مهم است. در دهه گذشته شرکتهای ایرانی در این زمینه روند پر نوسان و قابل قبولی ارایه ننموده اند (نورپاش، 1391: 16) این باعث کاهش توان رقابتی آن ها شده است. باید در نظر داشت که هدف موسسات تولیدی یا خدماتی می تواند رشد، سودآوری و یا بقاء میباشد. از جمله عوامل اثرگذار بر هدف فوق که در تمامی سازمان های تولیدی و خدماتی مطرح میباشد، عبارتند رضایت مشتری، رقبا، فنآوری، نیروی انسانی ماهر، کاهش هزینه و افزایش کیفیت. از میان عوامل مذکور رضایت مشتری مهم ترین نگرانی شرکتهای کنونی می باشد. ویژگی اصلی باید در محصولات تولیدی وجود داشته باشند تا منجر به رضایتمندی مشتریان شوند، برخی از این عوامل عبارتند از کیفیت بالا به صورت مداوم ، هزینه پایین، تحویل محصول به مشتری در زمان مناسب. دستیابی به هرکدام از ویژگی های مذکور نیازمند اجرا و بکارگیری مجموعه ای از اصول و تکنیک های مختلف تولیدی می باشد. علاوه بر پیچیدگی زیاد، پیاده سازی همزمان این عوامل و نیز تضادها و تاثیرات منفی که بر روی یکدیگر دارند سبب می شود که بسیاری از موسسات از اجرای همزمان آن ها خودداری کنند. جمع آوری و یکپارچه سازی تمامی مفاهیم رویکردها و اصول مختلف در یک سازمان تولیدی و یا خدماتی و بهره گیری موثر از مزایای یکپارچه سازی آن ها نیازمند یک رویکرد نظام مند می باشد. رویکردی که می تواند تمامی این مفاهیم و اصول را به طور مناسب و یکپارچه ایجاد کند رویکرد ناب است(نژادمبشر، 1386: 12-11).
تولید ناب یک سامانه کامل است که از فلسفه بهبود مستمر استفاده می کند و با بهره گیری از فرهنگ کار تیمی سعی دارد اتلافهای موجود در فرایند تولید را بیابد، تحلیل کند و آن ها را از بین ببرد. این سامانه به نوعی طراحی شده است که بتواند حداکثر استفاده را از اندازه گیری مداوم بهبود جریان تولید و برطرف کردن اتلاف داشته باشد. تولید ناب در واقع یک نگرش نظام مند است که در صدد حذف ضایعات و اتلافها و از بین بردن هر فرایند اضافی از مرحله ی تهیه مواد اولیه تا تولید و نهایتاً فروش می باشد. مبنای عملکرد سامانه در تولید ناب یک رابطه برد دو طرفه با کل اجزاء و ذینفعان در سامانه می باشد و تمامی عناصر موجود در چرخه تولید ناب از فروشنده ی مواد اولیه تا فروشنده کالا به شکلی مطلوب باید منتفع گردند. تولید ناب به معنی حذف ضایعات و اتلافها، حذف انتظار و حمل و نقل و سرمایه گذاری بیش از میزان لازم، نیز حذف تولیدات معیوب بوده و همچنین به دنبال جذب و کشش هرچه بیشتر مشتری است (جعفرنژاد، 1390: 166).
تولید یک محصول با ویژگی های رقابتی و مطابق با خواسته های مشتریان نیازمند به کارگیری فرایندهای تولیدی است که هر مرحله از آن سبب ایجاد ارزش افزوده در محصول نهایی می شود. در تولید ناب برای بهبود فرایند های تولیدی و ایجاد یک محیط سازمانی برای دستیابی به اهداف بلندمدت از اصولی استفاده می شود. شناسایی و بکارگیری این اصول، سازمان ها را در اجرای تولید ناب یاری می کند. 9 اصل شناسایی شده تولید ناب عبارتند از (جعفرنژاد، 1390: 211-219):
با توجه به مطالب فوقالذکر در تحقیق حاضر بر رابطهی بین تولید ناب و عملکرد بازرگانی شرکتهای تولیدی استان گیلان پرداخته می شود.
[1] – Lean
[2] – Lean Production
[3] – Waste
[4] – Value Added
[5] – Performance
[6]- Customer Satisfaction
[7] – Technology
[8]- Lean Approach
[9] – Team Working
[10] – Waste
[11] – Waste Removal
[12] – Continuous Improvment
[13] – Rate Of Zero Defects
[14] – Productivity
[15] – Production Update
[16] – System Production Tensile
[17] – A multi- Functional Team
[18] – Vertical Information System
با گسترش پدیدهی جهانیسازی، اهمیت اعتماد در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی بطور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است بطوری كه اكثر صاحب نظران در علوم مختلف به اهمیت نقش اعتماد در سازمانها اشاره كردهاند. مطالعات ادبیات سازمانی نیز بر اهمیت اعتماد به عنوان پیش نیاز اثربخشی سازمانی تأكید داشتهاند.(Child-Mollering,2010,70).
اعتماد برای موفقیت سازمانی، انجام تغییرات مداوم در نقشها و تكنولوژیها و همچنین طراحی مشاغل و مسئولیتها ضروری میباشد. اعتماد میتواند اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد كند، و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار دهد.(داناییفرد ،رجب زاده و حصیری؛1388،61). اعتماد بین مدیریت و کارکنان بر کیفیت مدیریت تاثیر زیادی خواهد داشت بنابراین افول اعتماد در سازمانهای دولتی، یكی از مسائلی است كه باعث ایجاد كاركنانی بیانگیزه و بیتفاوت میشود و اجرای كند برنامهها را سبب
میگردد و در مقابل کارکنان بی اعتماد نسبت به سرپرست و سازمان که بخش کوچکی از اجتماع می باشد هیچ انگیزه ودلخوشی برای اعتماد به اجتماع وجامعه نخواهند داشت. (قلیپور،پورعزت،حضرتی ،1388،104) و همچنین سطح پایین اعتماد باعث میشود که کارکنان جریان اطلاعات را در سازمان منحرف کنند و سوءظن و بدگمانی در بین کارکنان رواج یابد و ارتباطات باز و صادقانه در سازمان از بین برود و تصمیمات سازمان کیفیت مطلوبی نداشته باشد(فرهنگ ؛1389). اعتماد، به میزان آسیبپذیری تمایلات و اشتیاق یک طرف تعامل به اقدامات طرف مقابل بدون در نظرگرفتن توانایی کنترل و نظارتی که فرد بر طرف مقابل دارد، گفته
میشود. اعتماد شامل سه بُعد اعتماد مبتنی بر شناخت، اعتماد مبتنی بر تاثیر و گرایش به اعتماد است.(Sendjaya-Pekerti,2010,644).
وجود اعتماد در سازمان امور مالیاتی مانند سایر سازمانها و موسسات مالی و اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار بوده به طوری که تبعات ناشی از فقدان آن باعث بروز رفتارهای خودخواهانه وخودمحور در کارکنان،کاهش مشاركت در تصمیمگیریها(پناهی،1389،103)،عدم تحقق اهداف و استراتژیهاشده و به طورکلی تأثیری منفی بر بهرهوری سازمانی خواهد گذاشت(قربانی و بابالحوائجی؛1388،3).
«لاولر» بیان میكند كه تغییرات مستمر در محیط كار، سبكهای مدیریت مشاركتی و استقرار تیمهای كاری را ایجاب كرده و ایجاد اعتماد در تیمهای كاری و مدیریت مشاركتی، ضرورت ایجاد اعتماد در سازمانها را دوچندان ساخته است مدیریت مشاركتی یعنی مشاركت كاركنان درفرآیند تصمیمگیری،دعوت ازهمه افرادبه تفكرراهبردی و قبول مسئولیت فردی درقبال كیفیت كاروتولید،حمایت وپاداش دادن به رفتاركاركنان كه ارباب رجوع را راضی و عملكردسازمان را بهبودمیبخشند(Macy et al,2009)و شامل سه بعد مشارکت در زمینه اجتماعی و مشارکت انفرادی و مشارکت اقتصادی استراتژیک میباشد.
ضرورت تاكید بر اعتماد عمومی و اعتماد درون سازمانی، كه روز به روز در حال كاهش است و همچنین الزام توزیع قدرت و توانمندسازی در كشورهایی كه فراگرد دموكراتیزه شدن را طی میكنند، وجود رهبری خدمتگزار را ضروری ساخته است ( (Birkenmeier et al,2012بدین منظور در این پژوهش از رهبری خدمتگزار به عنوان تعدیلگر استفاده شده است.گرین لیف رهبری خدمتگزار را چنین تعریف میکند: رهبری خدمتگزار روی خدمترسانی به دیگران تأکید میکند و منافع شخصی را فدای منافع دیگران میکند تا افراد از درایت و اختیار و سلامت بیشتری برخوردار شوند و خودشان تبدیل به رهبرانی خدمتگزار گردند. رهبری خدمتگزار شامل چهار بُعد خدمترسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی است. (قلی پور و همکاران،1388، 110).
با توجه به مطالب مطرح شده سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین مدیریت مشارکتی و اعتماد در سازمان امور مالیاتی استان گیلان با توجه به رهبری خدمتگزار رابطه وجود دارد
[1]Greenleaf
سالهای اخیر، تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد خود به خلاقیت انجام گرفته است. خلاقیت لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یك سازمان و جامعه است و آگاهی از فنون و تكنیكهای آن ضرورتی اجتنابناپذیر برای مدیران و کارکنان سازمان است. امروزه سازمانهایی موفق هستند و میتوانند در دنیای پررقابت ادامه حیات بدهند كه دائماً افكار و اندیشههای جدید را در سازمان كاربردی كنند و این امر توسط مدیران و كاركنان خلاق امكان پذیر است. معیار اساسی موفقیت یك نظام در این است كه چقدر افراد بافكر و خلاق تربیت میكند و به تعبیری مدیر خوب را كسی میدانند كه تفكر و چگونگی استفاده از اطلاعات را به كاركنان یاد دهد و آنها را خلاق بار آورد (Fiest,2013). دانشمندان علوم اجتماعی برخلاف اقتصاددانان، علت پایین بودن رشد اقتصادی را نه تنها در کمبود سرمایه و منابع مالی، بلکه عمدتاً در ضعف خلاقیت در برخی از جوامع میدانند(شجاعی؛1387). ضعف خلاقیت در سازمانهای خدماتی و آموزشی میتواند منجربه کاهش کیفیت خدمات، کاهش بازده مفید، ایجاد رقابت غیرمنصفانه، عدم دستیابی به مزیت رقابتی، ناکافی بودن مهارتهای مدیریتی، کاهش ارتباطات افقی و مواردی از این دست شود (گلستان هاشمی،1390). در واقع تمام علوم و فنون و هنرها و بهطور کلی همه دستاوردها و تمدن انسان، محصول خلاقیت و نوآوری است (رسولی و همکاران؛1391). در این عرصه، اهمیت خلاقیت به وضوح قابل مشاهده است زیرا اگر این نیرو که در واقع منبع اصلی مولد انرژی در سازمان است با بی توجهی روبرو شده و یا سرکوب شود سازمان هر روز ضعیفتر شده و چرخهای آن یکی پس از دیگری از حرکت بازخواهد ایستاد بنابر این عامل کلیدی و آنچه که هم اکنون در جهان در کانون توجه سازمان و جوامع بشری قراردارد این منبع عظیم نیروی انسانی است و مهارت مدیران در شناسایی رفتار و شخصیت افراد و برخورد مناسب با آن که همان مهارت انسانی و ارتباطی محسوب میشود درایجاد فضای مناسب ظهور خلاقیت وپرورش نیروهای انسانی خلاق، دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد (Fiest,2013).
خلاقیت توانایی شخص در ایجاد ایده ها، نظریه ها، بینش های اشیای جدید و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه ها است که بوسیله
متخصصان به عنوان پدیده ای ابتکاری و از لحاظ علمی، زیبایی شناسی و اجتماعی با ارزش قلمداد میگردد.
از سوی دیگر در جوامع امروزی تعارض موضوعی است كه اندیشة انسان را بیش از هر مسئله دیگری به خود مشغول كرده است و این امر در همة سازمانها به صورتهای گوناگونی مانند تعارض بین رئیس و مرئوس، كارفرما و كارگر، تعارض بین همكاران و حتی تعارض درونفردی وجود دارد. تفاوتهای ادراكی، شخصیتی، اعتقادی، سیاسی و مانند آن از یك طرف و استنباطهای مختلف در مورد هدفهای فردی، سازمانی و جامعه از سوی دیگر، تعارضات گوناگونی را در محیطهای دستهجمعی ایجاد میكند (مظفری و همکاران؛1391). هنگامی که تعارض موجب شکاف عمده در داخل سازمان میشود، به ناچار وقت و کوششی را که باید صرف بهرهوری بیشتر نمود، باید برای حل تعارض به کار برد. وجود بیش از حد تعارض در سازمانهای آموزشی باعث ناکامی در رسیدن به اهداف شخصی و سازمانی میشود که این به نوبه خود منجربه کاهش عملکرد و بهرهوری است(فیضی و همکاران؛1390). پژوهشها نشان دادهاند که مدیران سازمانها یک چهارم وقت خود را صرف برخورد با تعارض میکنند و مدیران آموزشی تقریبا نصف وقت خود را به این امر میپردازند و این در حالی است که مدیران معمولا نسبت به تعارض نگرش منفی داشته و سعی در سرکوب آن دارند اما دانشمندان علوم رفتاری هدف سیستم مدیریتی موفق را ایجاد سطح مناسبی از تعارض میدانند. بنابراین تعارض از جمله مواردی است که مورد توجه محققان قرار گرفته است و از این رو مطالعه آن مورد اهمیت است که مدیران و کارکنان سازمانها وقت زیادی را صرف آن میکنند (کردنوقابی و همکاران؛1390). تعارض عبارت است از منازعه آشکار میان حداقل دو نفر به گونهای که یکی احساس میکند کمبود امکانات، ناسازگاری اهداف و دخالت افراد دیگر مانع رسیدن فرد به اهداف او میشود (Lewis, 2011). تعارض شامل سه بعد سرخوردگی، تعارض هدف و تعارض نقش است (Suliman,2012).
سلیمان و الشیخ (2007) در مطالعهای، به این نتیجه رسیدند که یکی از عوامل مرتبط با خلاقیت و تعارض، هوش هیجانی است. آنها بیان کردند که شواهد موجود نشان میدهد که هوش به تنهایی موفقیت در سازمان یا زندگی را توضیح نمیدهد بلکه احساسات در موفقیت سازمان نقش کلیدی ایفا میکنند (Suliman- Al sheikh,2007). مدیران با استفاده از تواناییهای هوش هیجانی میتوانند بصورت موثر و كارآمد تعارضات سازمان را كاهش یا بنحوی از آن در جهت افزایش كارایی و اثربخشی سازمان بهره گرفته و رسیدن به اهداف سازمان را تسریع و تسهیل نمایند(اسحقی؛1391). همچنین محققان استدلال کردهاند که هوش هیجانی میتواند عملکرد سازمانی را با توجه به خلاقیت کارکنان بهبود بخشد (Suliman- Al sheikh,2007). از نظر گلمن هوش هیجانی توانایی سازماندهی احساسات خود و دیگران، خود انگیزشی و مدیریت احساسات و روابط با دیگران تعریف شده است (Sawitri – Laksmi Riani,2012).
با توجه به مطالب مطرح شده سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین هوش هیجانی با تعارض و خلاقیت کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان رابطه وج