کنترل اجتماعی در همة جوامع و گروهها اعمال میشود، اما چگونگی و نحوه اعمال آن در فرهنگهای مختلف متفاوت است. طبق نظریة شرمساری بازپذیرکننده، جامعه باید محیطی فراهم بیاورد که در آن پذیرش متخلف و برگشت او به جامعه، به عنوان هدف اصلی دنبال گردد. نظریة شرمساری بازپذیرکننده، رهیافتی نئودورکهایمی است که بر نقش نیروهای ساختاری و فرهنگی در انسجام اجتماعی و جرم تأکید میگذارد. این نظریة، عدسیهای جدیدی پیش روی جامعه قرار میدهد و پیشنهادات و راهکارهای متفاوتی را در حوزههای گوناگون نهادی از جمله خانواده، مدرسه، محله، پلیس، دادگاه و … عرضه میدارد.

اهداف: اهداف تحقیق حاضر عبارتند از: آزمون تجربی و بررسی تأییدپذیری هر کدام از ابعاد نظریة شرمساری بازپذیرکننده، ساخت ابزارهای (مقیاسهای) اندازهگیری، بررسی رابطة ابعاد شرمساری بازپذیرکننده با ابعاد بزهکاری، استفاده از متغیرهای میانگر، بررسی کاربستپذیری نظریة شرمساری بازپذیرکننده، بررسی و آزمون مدلهای مختلف تحلیلی، بسط نظریة شرمساری و بررسی دلالتهای سیاستی نظریة شرمساری بازپذیرکننده.
چهارچوب نظری: در تحقیق حاضر برای تییین بزهکاری از نظریة تلفیقی شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت استفاده شده است. طبق نظریة شرمساری بازپذیرکننده، قویترین راهکار جرم حاوی دو عنصر اساسی است: شرمساری و بازپذیری. مطابق نظریه شرمساری بازپذیرکننده، جوامع در صورتی جرم کمتری خواهند داشت که شرم را به نحو موثری در زمینة جرم به کار ببندند. میزان خشونت در جامعه زیاد خواهد بود اگر رفتار خشونتآمیز شرمآور نباشد؛ نرخ تجاوز به عنف بالا خواهد بود اگر مردها بر آن افتخار و مباهات بورزند؛ جرایم یقهسفید رایج خواهد بود اگر قانونشکنی نه شرمآور، که زرنگی محسوب شود.
روش: این تحقیق، به روش پیمایش و متغیرمحور انجام یافته است. تمامی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی سال سوم مشغول به تحصیل در شهر تبریز در نیمه اول سال تحصیلی 94-1393 جمعیت تحقیق این پژوهش را تشکیل میدهند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای چندمرحلهای استفاده شده است. اندازه نمونه جمعاً برابر با 835 نفر تعیین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از ضرایب همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است.
یافتهها و نتایج: یافتههای این تحقیق نشان میدهد که میانگین بزهکاری دانشآموزان در سطح دبیرستانهای شهر تبریز، در یک طیف 5 درجهای 04/2 بوده است. نتایج نشان داد که شرمساری و انگزنی اثر مستقیم بر بزهکاری ندارند، ولی دارای اثر غیرمستقیم بر بزهکاری میباشند. بازپذیری نه دارای اثر مستقیم و نه دارای اثر غیرمستقیم بوده است. بههمپیوستگی خانوادگی دارای اثر مستقیم و منفی، ولی فاقد اثر غیرمستقیم بوده است. همالان بزهکار هم دارای اثر مستقیم و هم دارای اثر غیرمستقیم بر بزهکاری بوده است. فشار دارای اثر مستقیم بر بزهکاری، ولی فاقد اثر مشروطکننده بر بزهکاری بوده است. در مجموع، متغیر همالان بزهکار و ارزشهای اخلاقی، بیشترین ضریب تأثیر را بر بزهکاری، در مدل معادلات ساختاری نشان دادهاند.
دلالتهای سیاستی: سیاست «جنبشهای اجتماعی» در سطح کلان و «عدالت ترمیمی» در سطح خرد از جمله مهمترین دلالتهای سیاستی تحقیق حاضر به شمار میروند. در سطح مدارس، در کشورهای گوناگون از مدلهای برنامهای عدالت ترمیمی استفاده شده است که سه مورد از آنها عبارتند از: حلقهها، میانجیگری دوستان و هیئت منصفه همسالان. در این رهیافت، به جای اینکه قواعد رفتاری توسط معلم تجویز یا تحمیل شود، به دانشآموزان فرصت داده میشود تا خود چگونگی خلق و ایجاد اجتماع مثبت را کشف نمایند. جلسات کلاسی روزانه به دانشآموزان امکان میدهد تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند، در مورد مسائل کلاسی بحث نمایند و یاد بگیرند که چگونه مسائل خود را در یک فضای اخلاقی و دموکراتیکتر حل و فصل نمایند. مدل عدالتِ ترمیمیِ انضباط در مدارس، نویدبخش امکانات بیشتری برای کاهش بینظمی، قلدری و خشونت است.
فصل اول: طرح موضوع
1-1- بیان موضوع
نوجوانی برههای از زندگی است که نوجوان در معرض خطر ورود به رفتارهای پرخطر و مسألهآمیز از جمله بزهکاری[1]، مصرف مواد و رفتارهای جنسی واقع میشود. ورود به این نوع رفتارها، الگوهای سالم سازگاری و رشد را با وقفه و رکود روبرو میسازد. این نوع علایم و نشانههای ناکارآمدی رفتاری در نوجوانی ممکن است پیشدرآمد ناسازگاری و تعادل ضعیف در طول بزرگسالی باشد. از این رو، مطالعه و شناخت پیشزمینهها و مقدمات کجروی نوجوانان، محور علایق روانشناسان و جامعهشناسان بوده است (اریکسون[2]،396:2000). در بررسی های به عمل آمده در بیشتر کشورهای جهان، آمار جرایم و بزهکاری متوجه جوانان، همچنان رو به افزایش بوده است. در آمریکا، سالانه بیش از دو میلیون فرد زیر 17 سال بازداشت میشود (گرین[3]،323:2008). مطابق آمار دیگری در این کشور 700000 دانشآموز از دبیرستان ترک تحصیل میکنند، چهارده میلیون کودک در خانوادههای تک والد زندگی می کنند، 200000 کودک سالانه در معرض نوعی سوء رفتار و سوءاستفاده هستند، 3000000 دانشآموز و معلم سالیانه قربانی جرم واقع میشوند و سالانه 500000 مورد سرقت، زورگویی، حمله و تجاوز در مدارس به وقوع میپیوندد (گروس[4] و دیگران،5:2000). در سال 2005، وکیل سابق دادگستری جان اشکرافت اظهار داشت که به رغم صرف میلیونها دلار هزینه در برنامهها برای کاهش و حل و فصل بزهکاری و جوانان در معرض خطر، حکومت فدرال در کاهش خشونت جوانان ناموفق بوده است. اشکروفت بعدها اظهار داشت که جوانان در قبال رفتار خشونتآمیز خود مسئولیتپذیر و پاسخگو بار نیامده و از این رو، جوانانی که در قرن 21 مرتکب جرم میشوند متفاوت از پیشینیان خود میباشند (استونس[5]،295:2011).
بیشک نوجوانان و جوانان، بخش مهم و پایهای سرمایة انسانی هر جامعه به شمار میآیند که در عین حال، بیش از سایر گروههای جامعه در معرض بزهکاری و بزهدیدگی قرار دارند. در آخرین سرشماری ملی در ایران که در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت جمعیت کشور بالغ بر ۷۵،۱۴۹،۶۶۹ تن بوده است (مرکز آمار ایران،1392). بر اساس برآوردهای مرکز آمار ایران هم اکنون نزدیک 24168821 نفر از جمعیت ایران یعنی 32 درصد آن، از نظر سنی زیر 18 سال هستند. جمعیت دانشآموزی کشور نیز در سال تحصیلی ۹۳ـ۹۲ بالغ بر ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر با احتساب سه مقطع دبستانی، راهنمایی و دبیرستانی بوده است که حدود ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار دانشآموز در دورههای متوسطه شامل دوره اول متوسطه (راهنمایی سابق) و دوره دوم متوسطه تحصیل خواهند کرد (مرکز آمار ایران،1392). آمار مزبور از یک سو نشانگر ظرفیتهای بالقوه آموزشی و سرمایه انسانی در جامعة ایرانی است، و از سوی دیگر، در صورت عدم توجه کافی و برنامهریزی دقیق، میتواند به عنوان یک آسیب و یا تهدید قلمداد شود.
در داخل کشور نیز با توجه به آمارهای منتشر شده میتوان نتیجه گفت که میزان وقوع جرایم بر حسب سن، جوانتر شده و بزهکاری و جرم از جوانان به نوجوانان به شدت در حال گسترش است (رجبی،131:1388). بویژه اینکه با توجه به تحولات پدید آمده در حوزه رسانهها و فناوری ارتباطات، آسیبهای نوپدیدی نیز ظهور یافته است که زندگی و سلامت کودکان و نوجوانان را با خطرات جدی مواجه ساخته است. اعتیاد و مصرف مواد از جمله آسیبهایی است که به مدارس نفوذ کرده و وضعیت بهداشت و سلامت دانشآموزان را روز به روز با شدت بیشتری مورد تهدید و حمله قرار میدهد. گزارش سال 2008 سازمان ملل میگوید که ایران بیشترین مصرف سرانه مواد مخدر در جهان را داراست. گزارشهای دیگری وجود دارد که پایینترین سن آغاز اعتیاد را نیز ویژه ایران میداند. نتایج یک تحقیق علمی در زمینه مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد که مدارس راهنمایی و دبیرستان، یکی از محیطهای اصلی برای شروع استفاده از مواد مخدر است. آن طور که مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر اذعان دارند، رواج مواد مخدر در بین دانشآموزان مدارس به ویژه در حاشیه شهر، به وضعیت نگرانکنندهای رسیده است. طاها طاهری جانشین دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در این خصوص میگوید: بر اساس بررسیهای صورت گرفته، در برخی مدارس حاشیهای نقاط آسیبپذیر، دانشآموزان به مصرفکننده مواد مخدر تبدیل شدهاند. با توجه به شرایط یاد شده، زنگهای خطر در خصوص رواج مواد مخدر در میان دانشآموزان مدارس این مناطق به صدا در آمده است (خبرگزاری تحلیلی ایران،1388).
شیوع بزه و رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان در سالهای اخیر به یک مسألة عمدة اجتماعی تبدیل گشته است. نتایج و یافتههای حاصل از پیمایشها و تحقیقات تجربی به قوت بر مدعای فوق مهر تأیید میزنند. پوراصل[6]و دیگران (2007) در پژوهشی میان 1785 دانشآموز از شهر تبریز دریافتند که 226 نفر (7/12 درصد) تجربة مصرف الکل و 36 نفر (2 درصد) تجربه مصرف مواد مخدر داشتهاند. کلیشادی[7] و دیگران (2006) در پژوهشی در میان دانشآموزان دریافتند که میزان شیوع مصرف سیگار در بین پسران 5/18 درصد و در بین دختران 1/10 درصد میباشد. میانگین سنی اولین اقدام برای مصرف سیگار 2/13 سال بوده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مصرف سیگار در میان نوجوانان به عنوان یک تهدید محسوب میشود. آیتاللهی[8] و دیگران (2005) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که 9/16 درصد دانشآموزان مصرف سیگار را تجربه کرده و 5/2 درصد مرتباً مصرف سیگار داشتهاند. همچنین 35 درصد از دانشآموزان الکل را تجربه کرده و 1/2 درصد از آنها به طور مرتب مصرف الکل داشتهاند. در پژوهش دیگری که توسط امیری[9] و دیگران (2011) در میان 3958 دانشجوی دانشگاه در شمال ایران انجام شده دیده شد که مصرف اکستازی، تریاک و شاهدانه به ترتیب 3/4، 7/2 و 4/2 درصد در میان دانشجویان رواج دارد.

یافتههای تحقیقات پیمایشی که به برخی از آنها اشاره شد، نشانگر شدت زیاد آسیبها و تهدیداتی است که امروزه نسل جوان و نوجوان را شدیداً تهدید میکند. راهکارها و برنامههای ارائه شده در سطوح مختلف ملی و فراملی نیز آنگونه که باید نتوانستهاند سودمند و راهگشا باشند. تا جایی که طی 36 سال گذشته، جمعیت کشور دو برابر، اما جمعیت کیفری هفت برابر شده است. شیوع رفتارهای پرخطر در سنین پایین، پیدایش آسیبهای نوپدید، عدم مسئولیتپذیری، ضعف کنترلهای خانوادگی و اجتماعی، تربیت ناقص و ناکارا و نیز سستی پایههای اخلاقی کودکان و نوجوانان از جمله مواردی است که وضعیت عصر حاضر را با گذشته متمایز ساخته است. با توجه به ظهور و بروز شرایط نوین و تحول و دگرگونی بنیادین در نهادهای مرسوم اجتماعی، روشن است که راهکارها و اقدامات پیشین نمیتوانند پاسخگوی مسائل نو باشند و به طور کامل موثر واقع شوند. در چنین شرایطی که از یک سو با آسیبها و تهدیدات نو مواجهیم و از سوی دیگر اقدامات و راهکارهای پیشین چندان قرین توفیق نبودهاند، رویکردها و نظریات جدیدتری پا به عرصه نهادهاند. نظریة شرمساری بازپذیرکننده[10] بریث ویت[11] از جملة این نظریهها به شمار میرود. نظریة شرمساری بازپذیرکننده عدسیهای جدیدی پیشروی جامعه قرار میدهد و پیشنهادات و راهکارهای متفاوتی را در حوزههای مختلف نهادی از جمله خانواده، مدرسه، محله، پلیس، دادگاه و غیره عرضه میدارد.

تحقیق حاضر در پی تحلیل و تبیین آثار شرمساری بازپذیرکننده بر بزهکاری دانشآموزان در بستر خانواده است. در نظریه جرمشناسی، خانواده نقشی بنیادین در ایجاد همنوایی در بین دختران و پسران بویژه در سنین آغازین آنها بازی میکند. عمدة ادبیات جرمشناسی در این حوزه، نشان از این دارد که نظارت بر رفتار کودک، بکارگیری انضباط منسجم و یکپارچه، و رشد و بالندگی دلبستگیهای والد-فرزند به طور عام کودک را به سمت همنوایی با معیارها و استانداردهای رایج و مرسوم اجتماعی تشویق میکند (لیبر[12]،79:2009؛کوتاروبلس[13]،375:2006؛لی[14]،193:2005). مثلاً طبق ادعای هیرشی و گاتفردسون، والدینی که بر رفتار فرزندان خود نظارت داشته، انتظارات روشنی در باب مذموم بودن بزهکاری بعمل آورده و به تمکین پاداش میدهند (و نافرمانی را مجازات میکنند)، احتمال تخلف کودکان را کاهش میدهند (از طریق تقویت خودکنترلی در کودکان) (فاگان[15]،151:2011).
در این تحقیق، تاکید عمده بر تحلیل و تبیین آثار شرمساری خانوادگی و فرایند بازپذیری[16] بر بزهکاری[17] است. در توضیح بزهکاری باید گفت که جرایم نوجوانان توسط پارهای عناوین و برچسبها بررسی میشود. رایجترین برچسب برای رفتار مجرمانه نوجوانان، بزهکاری است. بزهکاری شامل مجموعهای از رفتارهای قانونشکنانه است که برای بزرگسالان و صغار بکار میرود. رفتارهایی که بزرگسالان در خصوص آنها به لحاظ کیفری پاسخگو هستند نظیر مصرف مواد و تخلفات خشونتبار علیه سایر اشخاص (مثل حمله و هجوم)، اموال و دارایی (مثل خرابکاری و ایجاد حریق) و نظم عمومی. علاوه بر تخلفات مجرمانه، صغار در قبال تخلفات منزلتی[18] (مثل پرسهزنی، نقض آداب و رسوم، فرار از منزل) نیز پاسخگو محسوب میشوند. در مجموع، بزهکاری به آن دسته از رفتارها اطلاق میشود که توسط اشخاص زیر سن بزرگسالی انجام میگیرد و نقض قانون تلقی شده و واکنش قانونی جامعه را برمیانگیزد (مارته[19]،2:2008). پس بزهکاری علاوه بر جرایم، شامل رفتارهای غیرمجرمانه نیز هست. فرار از منزل، گریز از مدرسه، سرپیچی از دستورات قانونی والدین یا مراجع اقتدار مصادیق دیگری از بزهکاری تلقی میشود. این نوع اعمال اغلب به عنوان تخلفات منزلتی مطرح است که به شرایط سنی شخص هنگام ارتکاب تخلف اشاره دارد. حداکثر سن برای حوزة قضایی دادگاه جوانان به طور معمول 18 سال است، ولی برخی دولتها حدود سنی را کاهش دادهاند (شومیکر[20]،3:2009).
نظریة شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت، از جمله نافذترین و اثرگذارترین نظریههای جدید جرم شناختی در سالهای اخیر به شمار میرود. طبق رأی و نظر ایکرز[21] (1990)، نظریة شرمساری بازپذیرکننده در اصل تلاشی است مجدد برای ترکیب عناصری از نظریههای متعدد موجود، ولی با اجتناب از پارهای خطاها و اشتباهاتی که تلاشهای قبلی دچار شدهاند و نیز برخورداری از عنصری جذاب و نو در تمایزبخشی مابین انگزنی و شرمساری بازپذیرکننده که در تلاشهای پیشین مربوط به ترکیب نظری دیده نمیشود. هر که بخواهد نسبت به نظریههای جرم و انحراف اطلاع و وقوف کامل بیابد حتماً لازم است این کتاب را در قفسة کتابخانه خود داشته باشد. (علیوردی نیا و دیگران،120:1393).
بیتردید نظریات جرمشناختی حائز اهمیتاند، زیرا عمدة آنچه در نظام عدالت کیفری به اجرا درمیآید، مبتنی بر نظریات جرمشناختی هستند (صابر[22]،1:2006). در واقع، بخشی از شهرت فزایندة نظریة شرمساری بازپذیرکننده، عدم توفیق نظریههای پیشین جرمشناختی در تبیین جرم و راهحلهای پیشنهادی برای جرم بوده است. طبق نظریههای پیشین جرم، رفتارهای مجرمانه محصول یادگیری، برچسب منفی و یا عاملان انگیزهمند عقلانی است. این نوع مجازات یا سیاست توانبخشی در دهههای گذشته بکار رفته است، ولی به نظر نمی رسد تأثیر مثبتی بر پیشگیری از اقدامات مجرمانه و اصلاح خلافکاران مجرم داشته باشد (ساکیاما[23]،7:2008). یکی از دلایل علاقمندی به احساسات به عنوان یک موضوع مرتبط با جرم شناسی همین مورد است. این گونه علاقه برخاسته از نارضایتی از نظریههای عمدة جرم – مثل نظریة کنترل[24]، نظریة فعالیتهای روزمره[25]، و خصوصاً نظریة انتخاب عقلانی[26]- بوده است که انگیزة متخلف را مفروض انگاشته و آن را بدیهی و مسلم پنداشتهاند؛ نظریههایی که از دقت لازم و باریکبینی فکری و کفایت مفهومی برای درک و شناخت چرایی و چگونگی تحریکشدن افراد در ارتکاب جرم و توجه کافی به آن برخوردار نیستند (هان،244:2002).
بریث ویت افقها و روزنههای جدیدی فراروی نظریة برچسبزنی بازگشوده است و پیشرفتهای چشمگیری در ترکیب (و نه بر هم آمیختن ناشیانه) نظریههای عمومی موجود در زمینه جرم و انحراف به ارمغان آورده است. مدل وی هم دارای ابعاد خرد و هم دارای ابعاد کلان بوده و اجزائی از نظریة کنترل، نظریة فرصتهای افتراقی[28]، نظریة یادگیری اجتماعی[29] و نیز نظریة برچسبزنی[30] را تلفیق کرده و در کنار هم نشانده است. کلید افقهای نوین برای برچسبزنی و ترکیب نظریة جرمشناسی، مفهوم «شرمساری بازپذیرکننده» است. بواقع همچنانکه بریث ویت اذعان می کند، شرمساری بازپذیرکننده تنها عنصر و مولفة اصیل در این نظریه به شمار میآید (ایکرز،722:1990).
به نظر هونگ لیو[31]، گرچه نظریة شرمساری بازپذیرکننده، تلفیقی از نظریههای جرمشناختی غربی است، ولی سه خصلت عمده و کلیدی در نظریة شرمساری بازپذیرکننده وجود دارد که آن را از نظریههای جرمشناختی غربی متمایز میسازد.
اولاً نظریة شرمساری بازپذیرکننده، به کنترل اجتماعی صبغة اخلاقی میبخشد و لذا، عنان کنترل را به دست عموم مردم و خانواده و اجتماع آنها بازمیگرداند. نظریة بریث ویت به وجدان افراد، اخلاق و احساس شرم آنها متوسل میشود. این درست نقطة مقابل سایر سنتهای جرمشناختی است که از حرفهای شدن[34]، نظاممند شدن[35]، علمی شدن[36] و اجتماعزدایی[37] از عدالت طرفداری میکنند. دومی ممکن است به اعضای اجتماع چنان تلقین کند که آنها ایمان بیاورند که کارشناسان میتوانند راهکارهایی علمی برای مسائل جرم ارائه دهند و از این رو، از توجه به راهکارهایی محلی منصرف میکنند (لیو[38]،54:1998). به زعم بریث ویت، تا زمانی که اجتماع اصولاً بر این نظر است که متخصصان میتوانند از طرق علمی به راهحلهای مشکل بزهکاری دست بیابند، این خطر وجود دارد که شهروندان از مشارکت در برنامه ها و اقدامات پیشگیرانهای که توسط خود آنها انجام شدنی است سر باز زنند. با این تلقی، وقتی من شاهد ارتکاب جرمی هستم یا میبینم که همسایه کنار من در حال نقض قانون است، من فقط باید به کار خود برسم زیرا افراد دیگری هستند که به عنوان پلیس وظیفة برخورد با این مشکل را دارند. او پیشنهاد می کند: جرم زمانی بهتر کنترل می شود که اعضای اجتماع از طریق مشارکت در تقبیح بزهکار و ایجاد شرمساری در وی با تشریک مساعی منجسم و در ضمن بازپذیری بزهکار در اجتماع جهت تبدیل وی به شهروندی مطیع قانون، اولین نقش را ایفا کنند. در جوامعی نرخ بزهکاری اندک است که مردم، فقط در اندیشه شغل و حرفه خود نیستند و انعطاف در مقابل انحرافات، محدودهای تعریف شده دارد و اجتماع تلاش میکند تا مشکل بزهکاری خود را به دست خود حل کند، نه به دست پلیس و مراجع حرفهای. (غلامی،1391؛زهر،37:1383).
جرم زمانی بهتر کنترل میشود که اعضای اجتماع از طریق مشارکت فعال در شرمساری متخلفان، اولین کنترلکنندگان باشند و آنها را از طریق مشارکت همسو با روش بازگشت متخلف به اجتماع شهروندان مطیع قانون شرمسار نمایند (گاد[39]،165:2006). همساز با نظریة شرمساری بازپذیرکننده، الگو و مدل کنترل اجتماعی چینی بر تربیت اخلاقی و درونیشدن «اخلاقیات خوب» در افراد تاکید میگذارد. این مدل برای مواجهه با مناقشات و مسائل، استفاده از ابزارهای غیررسمی را تشویق میکند و اقدامات و عملکردهای افراد و اجتماعات بومی را به عنوان ابزاری برای حل و فصل مشکلات به جای کارشناسان حرفهای پرورش میدهد. (لیو،54:1998). مطابق نظر بریث ویت، خصوصیزدایی[40] از قانون همگانی و استفادة مشترک از شرمساری عمومی، کارایی و اثربخشی اجرای قوانین کیفری را بهبود میبخشد، به این دلیل ساده که میتواند به ایجاد مفهوم مشترک اخلاقی از نظم کمک کند. وی بعدتر استدلال کرد که گره زدن شرم و مجازات، به نظمِ قانونیِ کاراتر و استوارتری میانجامد (جالی[41]،55:2004).
دوم اینکه، برخلاف سایر جوامع غربی که بیانی انفعالی از رفتار مجرمانه بدست میدهند، گویی که توسط متغیرهای زیستی، روانشناختی و ساختاری اجتماعی بدون اینکه مجرمان بر آنها کنترلی داشته باشند، تعین مییابد، نظریة شرمساری بازپذیرکننده مفهومی فعال از مجرم را میپذیرد. مجرم در این نظریه، انتخابکنندهای است – ارتکاب جرم، پیوستن به خرده فرهنگ، اتخاذ یک خودانگاره انحرافی، بازپذیری خود، پاسخ به رفتارهای بازپذیری دیگران – که علیه فشارات اجتماعی از طریق شرمساری واکنش نشان میدهد (لیو،54:1998). مسئولیتپذیری فعال در برابر مسئولیتپذیری منفعل، هدف و غایت شرمساری بازپذیرکننده است. اثر بلندمدت این نوع شرمساری، تغییر ذهنیت متخلف و نگرش او به قانون و همنوایی او از طریق آموزش و انگیزش عاطفی است (توسونی[42]،2:2004).
سوم اینکه نظریة مزبور، به صورتبندی فرایندی از کنترل اجتماعی میپردازد که متکی بر مکانیزمهای شرمساری و بازپذیری است و مشروط به اجتماعگرایی[43] و بههمپیوستگی[44] در بافت غربی است. بههمپیوستگی و اجتماعگرایی، معمولاً شرایط اجتماعی کشورهای در حال توسعه، به استثنای ژاپن است. (لیو،54:1998).
یکی از موضوعات یا مسائل مهم و اساسی هنوز در نظریة بریث ویت حلنشده باقی مانده است. تا به حال معلوم نشده که آیا نظریة شرمساری بازپذیرکننده توانسته افقهای جدیدی فراروی مطالعات جرمشناختی باز کند یا نه. به عبارتی به دلیل محدودیت تحقیقات تجربی و فقدان شواهد و یافتههای کافی، هنوز نتیجة شفاف و روشنی در این باب حاصل نشده که آیا نظریة شرمساری بازپذیرکننده، تکرار و واگوئی نظریههای پیشین در قالبهای مفهومی جدید است و یا اینکه، توانسته تبیینی جامعتر و کاملتر نسبت به آنها عرضه نماید (بنت[45]،1:1996؛لوسونز[46]،161:2007).
بنابراین از جمله اهداف تحقیق حاضر، آزمون تجربی سازهها و گزارههای اصلی نظریة شرمساری بازپذیرکننده، طراحی و تدوین شاخصهای کمی برای مفاهیم اصلی نظریه شرمساری و بالاخره کشف و بررسی و تطبیق و مقایسة برازش و کفایت مدل علّی برگرفته از نظریة بریث ویت و مدلهای بدیل و جایگزین است. نظریة شرمساری بازپذیرکننده هنوز در حال توسعه و تحول است و شواهد تجربی در حمایت و پشتیبانی از پیشبینهای آن ناهمساز و مغشوش[47] است. توافق و اجماع نظر کمی در بین آزمونهای مستقیم، در باب نحوة عملیاتی کردن مفاهیم نظری از قبیل شرمساری بازپذیرکننده، شرمساری جداکننده[48]، بههمپیوستگی و اجتماع گرایی وجود دارد (رای[49]،28:2012). بوچکوار[50] و تایتل[51] (2005) به تفصیل در بارة دشواریهای نظریة شرمساری بازپذیرکننده بحث کردهاند. ابهام در تعریف مفاهیم، عدم صراحت در امکان خنثی بودن شرم، ترتیب و توالی شرمساری بازپذیرکننده، و دفعات لازم شرمساری بازپذیرکننده برای اثربخش بودن از جمله مواردی است که توسط این محققان مورد بحث و فحص قرار گرفته است (بوچکوار و تایتل،2005).
هر چند شأن، اعتبار و اهمیت ادغام نظریهها قابلانکار نیست، اما یکی از طرق عمدة کسب اطمینان از این نوع نظریهها، تحقیق و مداقة تجربی است. اگر قرار باشد نظریههای جدید به جای آشوب و سردرگمی و ایجاد ابهام در باب علل جرم، به بصیرتافزایی درباره آنها کمک کنند، آزمون عینی آنها ضرورت مییابد. چنین تحقیقاتی به استثنای معدودی (مانند نظریة خودکنترلی هیرشی و گاتفردسون[52] و نظریة فشار عمومی اگنو[53]) انجام نیافتهاند (های[54]،133:2001). فقدان نسبی آزمون نظریة شرمساری بازپذیرکننده به دلایلی میتواند مسئلهساز باشد. طرح و ارائة نظریههای جدید، بدون آزمون، به دانش ما در خصوص علل و عوامل جرم نخواهد افزود. هم اکنون تنوع و تکثر نظریهها ممکن است عرصهای مشوش و پرآشوب در جرم شناسی به بار بیاورد. از جمله دلایل عمده و مهم آزمون نظریة شرمساری بازپذیرکننده به طور اخص این است که بهرغم فقدان آزمونهای تجربی، پیشاپیش به انحای مختلف و به طرق گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است (بوچکوار،401:2005). حتی با وجود عدم تأیید تجربی، مددکاران، محققان، وکلا و دانشگاهیان همزمان به استفاده از این نظریه مشغولاند. برای مثال، نظریة شرمساری بازپذیرکننده از جمله چهارچوبهای نظری است که بنمایههای توسعه و ترویج برنامههای عدالت ترمیمی[55] را در سالهای اخیر از جمله میانجی قربانی-بزهکار و نشست گروهی خانواده تشکیل داده است. علاوه بر این، نظریة شرمساری بازپذیرکننده به عنوان مبنا و پایهای برای استفاده وسیع از مجازات های اجتماعمحور نوجوانان و خلافکاران بزرگسال بکار رفته است (های،136:2001).
با تلاش پژوهشگرانی همچون بریث ویت و شرمن، برخی از نظامهای کلان عدالت کیفری، روزنة وسیعی به روی استفاده از تاکتیکها و فنون عدالت ترمیمی بازگشودهاند. (میلر[56]،9:2009). برنامه های «عدالت ترمیمی» در ایالات متحده و جوامع دیگر، دقیقاً بازتاب تذکار بریث ویت برای همراه کردن شرمساری با عنصر بازپذیرکنندگی بوده است (کالن[57]،318:2006). این برنامهها در نظام عدالت جوانان در ایالات متحده آمریکا با عنوان «برنامههای میانجی قربانی-بزهکار[58]» و در استرالیا و نیوزلند با نام «نشستهای گروهی خانوادگی[59]» برای خلافکاران جوان شناخته میشوند (های،420:1998).
سمپسون و لاب[60] (1994) در وصف محیط خانوادهای که مستعد کنترل اجتماعی غیررسمی است، به اصول نظریة شرمساری بازپذیرکننده اشاره داشتهاند. طبق مشاهدات آنها تأدیب خشن و قهرآمیز، نظارت اندک، و دلبستگی ضعیف والدین-کودک واسط و میانگر اثرات فقر و دیگر عوامل ساختاری بر بزهکاری است (سمپسون و دیگران،1994). نظریة شرمساری بازپذیرکننده در مطالعات کنترل اجتماعی هم عموماً بکار رفته است. مثلاً هیمر و استفن[61] در واحد مراقبتی نوزادان، این نظریه را در تصمیمات مراقبان بهداشتی در زمینة «برچسب زنی» والدین بر کودکان بکار بستهاند. بدون آزمون تجربی، کاربست نظریة شرمساری بازپذیرکننده توجیهپذیر نخواهد بود. هر چه نظریة شرمساری بازپذیرکننده فاقد قدرت تبیینی باشد، سست و بیپایه خواهد بود. اما اگر نظریة شرمساری بازپذیرکننده
قویاً پیشبینکنندة جرم باشد، بکارگیری گستردة این نظریه موجه و پذیرفتنی خواهد بود. در هر دو حالت، آزمون عینی این نظریه لازم و ضروری است (های،136:2001؛420:1998).
[1]. Delinquency
[2]. Erickson
[3]. Green
[4]. Gross
[5]. Stevens
[6]. Poorasl
[7]. Kelishadi
[8]. Ayatollahi
[9]. Amiri
[10]. Reintegrative Shaming Theory
[11]. Braithwaite
[12]. Leiber
[13]. Cota-Robles
[14]. Le
[15]. Fagan
[16]. Reintegration
[17]. Delinquency
[18]. Status Offenses
[19]. Marte
[20]. Shoemaker
[21]. Ronald L. Akers
[22]. Saber
[23]. Sakiyama
[24]. Control Theory
[25]. Routine Activities Theory
[26]. Rational Choice
[27]. Animated
[28]. Differential Opportunity Theory
[29]. Social Learning
[30]. Labeling Theory
[31]. Hong Lu
[32]. Conscience
[33]. Shame
[34]. Professionalizing
[35]. Systematizing
[36]. Scientizing
[37]. De-Communitizing
[38]. Lu
[39]. Gadd
[40]. De-Privatization
[41]. Julie
[42]. Tosouni
[43]. Communitariansim
[44]. Interdependency
[45]. Bennett
[46]. Losoncz
[47]. Mixed
[48]. Disintegrative Shaming
[49]. Ray
[50]. Botchkovar
[51]. Tittle
[52]. Gottfredson and Hirschi Self.Control Teory
[53]. Agnew General Strain Theory
[54]. Hay
[55]. Restorative Justice
[56]. Miller
[57]. Cullen
[58]. Victim-Offender Mediation Programs
[59]. Family Group Conferences
[60]. Sampson and Laub
[61]. Heimer and Staffen
شهر پژوهی یکی از مهمترین موضوعات پژوهشی در علوم انسانی و بهویژه یک پژوهش بین رشته ای محسوب میشود که بنیاد ایرانشناسی در اقدامات بسیار ارزندهای از طریق دانشنامه شهرهای ایران و همچنین مجموعه ایرانشناسی در دوره کارشناسی ارشد آن را به انجام میرساند.
کاربرد شهر پژوهی در برنامه ریزی همه جانبه و پایدار از این روش با کشف قوانین و دانش بومی در مدیریت شهر میتواند الگوهای مدیریت سرزمین بهخصوص شهرها را مورد توجه قرار دهد.
پژوهش حاضر توانسته است مجموعه ارزشمندی را درباره شهر نایین بهوجود آورد. این شهر آینه تمام نمایی از یکی از شهرهای نواحی خشک ایران بهشمار میرود که گذشتگان با توجه به همزیستی با بیابان شرایط زیست و سکونت در آن را فراهم آوردهاند.
با توجه به آنچه در منابع آمده است تاریخ نایین به تاریخ دو شهر کهن یزد و اصفهان گره خورده و بیشترین تأثیر را از تاریخ و فرهنگ یزد گرفته است. شهر نایین بر كنارة كویر مرکزی، در مسیر اصفهان به یزد، واقع شده است. این شهر دارای آب و هوایی خشک و کویری و از شهرهای کهن دورة پیش از اسلام است (سلطانزاده، 1374:26). وجود آثار تاریخی و در مواردی باستانی، از رونق و آبادانی این شهر در روزگاران گذشته حکایت میکند. از نشانههای قدمت این شهر میتوان به نارنجقلعه، كه به احتمال زیاد پیش از دوران اسلامی ساخته شده و مسجدجامع نایین، که از نظر قدمت دومین مسجد پابرجا در ایران است، اشاره کرد.
مطالعات انجام شده نشان میدهد قرارگرفتن نایین در حاشیة کویر مرکزی و اقلیم خشک، مردم و ساکنین آن را سختکوش و سازگار با شرایط کویر تربیت کرده است؛ به گونهای که همواره از کمترین شرایط موجود در محیط اطراف بهترین استفاده را میکنند. رشد و رونق صنایع دستی مانند عبابافی و کوزهگری از مواردی هستند که در آن میتوان بهرهمندی مردم نایین از مظاهر طبیعتی کویر را بهخوبی نظارهگر بود.
نویسنده با توجه به پیشینة فرهنگی و تاریخی نایین به عنوان شهری که هنوز زنده است و از آن به شهر هزارههای تاریخی یاد میشود، بر آن است این شهر را از مناظر جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و بافت اجتماعی شهر و نیز سیمای شهر با اتکا به منابع موجود بررسی کند. لازمة انجام این پژوهش مروری بر تحقیقات انجامشده و استفاده از منابع آنهاست. با انجام مطالعات اولیه بهنظر میرسد بررسی وضعیت صنایعی که در گذشته رونق داشتهاند ولی به دلایل گوناگون یا به بوتة فراموشی سپرده شدهاند و یا در خطر نابودی هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
اگرچه در مورد شهر نایین مطالعات موضوعی و پراکنده صورت گرفته است، ولی در بین آنها، مطالعهای منسجم و علمی در باره بسیاری از موضوعات مانند مشاغل و فرهنگ مردم یافت نشد. از این جهت، ضروری بهنظر میرسید که این شهر از ابعاد گوناگون بررسی شود تا اهل تحقیق و علاقهمندان بتوانند از اطلاعات یافتهشده بهرهمند شوند. از سوی دیگر ضرورت تاریخ محلی نیز لزوم اجرای این تحقیق را آشکار میکند.
4-1- اهداف تحقیق
نشاندادن ساختارهای گوناگون شهر نایین .
در این زمینه لازم است شهر از جنبههای مختلف مورد مطالعه قرار گیرد و بر مبنای اطلاعات بهدست آمده خصوصیات آن گرد آوری شود. هر گاه ویژگیهای یک شهر در کنار یکدیگر مورد مطالعه قرار گیرند، مانند پازل یک مجموعه واحدی را ایجاد میکنند که همه به هم پیوستگی دارند. بنابر این لازم است ساختارهای تشکیل دهنده شهر، شناخته شده و در کنار هم مجموعه ای از یک شهر کویری به نام نایین را معرفی نمایند.
آمادگی هوازی شاخص عملکردی در دستگاه تنفسی و قلبی– عروقی و از مولفههای خونی تحویل اکسیژن و سازوکارهای اکسیداتیو عضلات در حین فعالیت است. توان هوازی بیشینه یا اکسیژن مصرفی بیشینه، بیشترین اکسیژن مصرفی طی یک آزمون ورزشی وامانده سازد، معیار مهمی برای سنجش آمادگی قلبی– عروقی و بهترین پیشبینی کننده آمادگی هوازی شناخته شده است و مورد توجه بسیاری از فیزیولوژیستهای ورزشی میباشد [44،46،47].
تحقیقات زیادی به بررسی رشد توان هوازی بیشینه در کودکان و نوجوانان و تفاوتهای جنسیتی پرداختهاند [48،49،50] که نتایج حاکی از افزایش توان هوازی بیشینه از کودکی تا نوجوانی در هر دو جنس، همچنین بالاتر بودن مقادیر پسران نسبت به دختران در همه سنین و افزایش تفاوتها در نوجوانی است.[51،52،33] در بررسی اکسیژن مصرفی بیشینه کودکان و نوجوانان طی دوران رشد و نمو جسمانی علاوه بر سن،[44،53 ،36،50] جنس،[44،53،54] وراثت،[55،31] بالیدگی بیولوژیکی از عوامل موثر بر توان هوازی است که در اکثر تحقیقات کنترل شده یا نشده است [33،53،56،58].
دوران کودکی با افزایش پیشروندهی عناصر دستگاهی به منصهی ظهور میرسد که vo2max ، ریهها، قلب، عضلهی اسکلتی و نیز افزایش عملکرد استقامتی را معین میکند. در نتیجه، مقادیر مطلق حداکثر توان هوازی متناسب با رشد کودک افزایش مییابد. از 6 تا 12 سالگی، vo2 max پسر بچه ها تا بیشتر از دو برابر افزایش مییابد( از 2/1 لیتر در دقیقه به 7/2 لیتر در دقیقه) [1].
در پسران و دختران در سالهای قبل از بلوغ، VO2max به طور خطی افزایش مییابد و میانگین متوسط پسران اندكی از دختران بیشتر است. این تفاوت در دامنهی 6 تا 11 سالگی تقریبا2/0 لیتر در دقیقه (اختلاف 15 تا 19 درصد) بوده كه در 12 سالگی مقادیر مطلق VO2maxدر پسران نسبت به دختران 25 درصد بیشتر است. به طور خلاصه این اختلاف در پسران به هنگام فعالیت ورزشی بیشینه تقریبا 12 تا 15 درصد نسبت به دختران همسن آنها بیشتر است [1].
درینکواتر[1]1984 و اسپارلینگ[2]1980. در فرا تحلیلی که در 13 مطالعه دختران و پسران انجام شد نشان داد بیان VO2max به لیتر در دقیقه به ازای هر کیلوگرم در دقیقه، و میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن خالص بدن به تفکیک جنس به ترتیب تفاوت 56 ، 28 و 15 درصد بین مردان و زنان به دست آمد. تجزیه وتحلیل مشابهی در بررسی زنان و مردان ورزیده در ورزش های مشابه، تفاوت های 52، 19، و 9 درصد را نشان داد [1].
رولند[3] و همکارانش (2000). مقادیر vo2 max را هنگام آزمون دوچرخه بین 25 پسر (4%±12 ساله)و 24 دختر (5%±7/11ساله) مقایسه کردند مقادیر vo2max وابسته به وزن پسران و دختران به ترتیب 1/6±2/47 و 8/5±4/40 میلی لیتر به ازای هر کیلو گرم در دقیقه به دست آمده (تفاوت 17 درصدی)چنانچه vo2max نسبت به وزن خالص بیان شود, اختلاف تا 6 درصد کاهش مییابد [1].
رولند و همکارانش1999. رابطه بین 1/6 کیلومتر دویدن و VO2max را با آزمون دوچرخه در 36 پسربچه کلاس ششم در یک مدرسه بررسی شد ضریب همبستگی بین Vo2max ( به ازای هر کیلوگرم) و سرعت 1/6 کیلومتر دویدن r =0/77 مشابه با دیگر مطالعات در بزرگسلان بود[1].
نتایج آزمون آمادگی بهداشت در مدارس آمریکا (1980) نشان میدهد پسران 5 ساله میتوانند 1/6 کیلومتر را به طور متوسط ظرف 13 دقیقه و 46 ثانیه بدوند. ده سال بعد ، یعنی در 15 سالگی می توانند همان مسافت را در 7 دقیقه و 14 ثانیه بدوند که تقریباً پیشرفت 100 درصدی را در سرعت دویدن نشان میدهد. با وجود این، بین 5 تا 15 سالگی، VO2max نسبت به وزن بدن تغییری نداشت و در حدود 50 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم در دقیقه ثابت باقی میماند، این اختلاف در دختران حتی بارزتر است. هر چند متوسط زمان 1/6 کیلومتر دویدن از 15 دقیقه و 8 ثانیه در 5 سالگی به 10 دقیقه و 5 ثانیه در 15 سالگی کاهش مییابد، اما VO2max به ازای هرکیلوگرم
در عمل از تقریبا 50 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در دقیقه به 40 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در دقیقه کاهش می یابد. [1]
با توجه به تفاوتهای موجود بین افراد در سنین مختلف، بر آن شدیم تا بدانیم آیا بین افراد که از لحاظ سن بیولوژیکی در مراحل مختلف بلوغ به سر میبرند، تفاوتی از لحاظ توان هوازی، آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی پسران ورزشکار وجود دارد؟ و آیا اثرتمرین هوازی بر vo2max ، آمادگیجسمانی و ترکیببدنی پسران ورزشکار در مراحل مختلف بلوغ یکسان است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
نوجوانی یکی از پرچالشترین مرحله زندگی در میادین ورزشی است؛ بهدلیل اینکه گروه بندی افراد معمولاً بر اساس سن تقویمی صورت می پذیرد؛ درحالی که ممکن است دو حریف تفاوتهای بسیاری از لحاظ سن بیولوژیکی داشته باشند که خود عامل تعیین کننده در موفقیت یکی از آنها است.
معمولا برای اشاره به سطح بالیدگی یک فرد، از سن تقویمی استفاده می شود. با این وجود، سن بیولوژیکی نشانهای به مراتب بهتر از سن تقویمی برای توصیف بالیدگی است، به دلیل اینکه سن تقویمی فقط مدت زمان پس از تولد را نشان میدهد و برای معرفی تغییرات فردی در سرعت بالیدگی مناسب نیست. خوشبختانه نشانههای مرتبط با وقایع بلوغ فیزیولوژیک در همه افراد اتفاق میافتد که همگی نقطه پایان مشخصی دارند؛ از این رو میتوانند برای توضیح این نکته که یک کودک از همسن و سالان خود به لحاظ رشد عقب افتاده و یا از آنها پیشی گرفته، به کار گرفته شوند. عواملی که به تناوب از آنها استفاده میشود شامل بالیدگی سیستم اسکلتی، بالیدگی سن در اوج سرعت قد، سن قاعدگی و بالیدگی جنسی میباشند.
از آنجایی که بسیاری از مولفههای فیزیولوژیکی عملکرد با رشد و نمو تغییر میکنند و سن بیولوژیکی در پیشبینی عملکرد ورزشی بهتر از سن تفویمی است توان هوازی قدرت عضلانی استقامت عضلانی و به همان اندازه مهارتهایی حرکتی تحت تاثیر بالیدگی بیولوژیکی قرار میگیرند. [43]
درتحقیقات مختلف اندازه و ترکیب بدن آمادگی جسمانی قدرت و استقامت عضلانی و توان بی هوازی کودکان و نوجوانان با توجه به وضعیت بالیدگی آنها بررسی شده و ارتباطات معناداری بین توان هوازی بیشینه و سن شروع قاعدگی سن PHV صفات ثانویه جنسی وسن اسکلتی به دست آمده است. [59، 42، 41]
از طرف دیگر کودکان و نوجوانان به طور معمول بر اساس سن تقویمی در ارزیابی آزمونهای آمادگی گروهبندی میشوند و ممکن است در گروههای همسن برخی افراد از نظر بالیدگی و اندازهبدن اختلاف داشته باشند بنابراین ارزیابی نقش اندازه بدن و بالیدگی بیولوژیکی در آمادگی حرکتی و آمادگی وابسته به تندرستی کودکان و نوجوانان اهمیت ویزهای دارد. [73]
اگرچه در تحقیقات گذشته به مقایسه VO2max کودکان و بزرگسالان اشاره شده است اما در مورد نوجوانان در مراحل مختلف بلوغ، کمتر تحقیقی به بررسی پاسخ این افراد به تمرینات هوازی و مقایسه آنها با یکدیگر پرداخته است؛ بنابراین بر آن شدیم که گامی برای رسیدن به این جواب برداریم تا سطح انتظارات والدین، مربیان، مدیران، برنامه ریزان ورزشی با شرایط بیولوژیکی واقعی نوجوانان در میادین ورزشی متناسب گردد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی تحقیق
هدف از اجرایی این تحقیق تعیین آثارتمرین هوازی بر حداکثر اکسیژن مصرفی و ترکیب بدنی پسران نوجوان ورزشکار در مراحل مختلف بلوغ بود.
1-4-2- اهداف اختصاصی تحقیق
5 . تعیین اثر تمرین هوازی بر حداکثراکسیژن مصرفی پسران ورزشکار در به تفکیک مرحله بلوغ.
6 . تعیین اثر تمرین هوازی بر ترکیب بدنی پسران ورزشکار در به تفکیک مرحله بلوغ
1-Drynkvatr
– Asparlyng
– Rowland
در سالهای اخیر هنگام با بروز تحولات بنیادین و همه جانبه در جامعه و گسترش فناوری و ماشینی شدن زندگی، چاقی و بیماری هایی نظیر بیماری های قلبی عروقی که عموماً ناشی از کم تحرکی می باشد شیوع پیدا کرده است. با توجه به اینکه تا سال 2050 جمعیت سالمندان از جمعیت زیر 14 سال پیشی خواهد گرفت و حدود 80% می رسد، این امر نشان دهنده افزایش روز افزون توجه به این قشر می باشد. اکنون فعالیت جسمانی و ورزش و توجه به اثرات سود بخش آن برسلامتی ونشاط به ویژه در سالمندان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است .با وجود آنکه فعال بودن از سنین پایین از بسیاری بیماریها جلوگیری می کند فعالیت منظم در سنین بالا نیز به کاهش درد و ناتوانی نظیر آرتریت، استئو پروز کمک می کند. زندگی به شیوه سالم در همه مراحل زندگی می بایست مورد نظر باشد. بویژه در بزرگسالی و سالمندی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که سالمندان با توجه به شرایط ویژه جسمانی از تحرک کمتری برخوردارند و با اینکه در بیشتر مواقع شرایط و موقعیت پرداختن به فعالیت های ورزشی برای آنان وجود دارد ولی متاسفانه به علل مختلف رغبتی برای ورزش کردن ازخود نشان نمی دهند و به همین دلیل بیشتر در معرض بیماری های حاصل از کم تحرکی قرار دارند. از سوی دیگر امروزه ورزش، به حدی از گسترش و توسعه رسیده است که از طرف کارشناسان به عنوان « جهان کوچک در جامعه» قلمداد می شود. به اعتقاد صاحب نظران، ورزش: ارزش ها، ساختار و نیروی محرکه جامعه را نشان می دهد و ویژگی های اجتماعی را منعکس می سازد (عبدلی، 1386)

زنان و مردان در فرایند جامعه پذیری از طریق ورزش با نوعی دنیای مردانه و زنانه در این زمینه مواجه میشوند (هولند و اوگلزبی ،2008)
همچنین از طریق ورزش می توان درباره سطح پیشرفت اجتماعی و اقتصادی یا جامعه قضاوت کرد، زیرا پیشرفت و توسعه ی ورزش به عوامل اجتماعی – فرهنگی حاکم بر جامعه وابسته است(عبدلی، 1386). زندگی بی تحرک یک مشکل جهانی برای سلامت جامعه است. بی تحرکی علت عمده مرگ و میر، بیماری و ناتوانی می باشد. حدود دو میلیون مرگ هر سال به علت کمبود فعالیت بدنی اتفاق می افتد و یافته های اولیه از پژوهش سازمان بهداشت جهانی حاکی از آن است که زندگی بی تحرک یکی از 15 علت عمده مرگ و میر در جهان می باشد (چاوو و همکاران ، 2006) در سطح جهانی بیماریهای ناشناخته ای بیشر را درگیر خود کرده است. یکی از مهمترین نوع این بیماریهای عجیب و خطرناک سرطان است و تعداد بیماران مبتلا به انواع مختلف سرطان روز به روز رو به افزایش هستند. این بیماری به شکلهای گوناگون و با علل ناشناخته ای بشر را در دام مشکلات متعدد و هزینه های بسیار سنگین درمانی می اندازد. امروزه با بررسیهای پزشکی دقیق و بطور باور نکردنی مشخص شده است که تعداد زیادی از انواع سرطانها نیاز به داروهای بسیار گران قیمت و پیچیده ندارد و با افزایش فعالیت های ورزشی در فرد بیمار نشانه های بیماری رو به کاهش می روند و بهبودی و مهاربیماری روی میدهد. بهبود سرطان روده و مقعد در افراد سالمند( چاوو و همکاران، 2006) و بهبود سرطان پروستات در بین مردان سالمندان( پاتل و همکاران، 2007) نمونه هایی از این نتایج قابل توجه و اهمیت شرکت در فعالیت های ورزشی در افراد جامعه و حفظ و افزایش سلامتی در آنهاست. به هر حال چنین به نظر می رسد که در بین افراد جامعه نقش فعالیت های ورزشی برای سالمندان بسیار حائز اهمیت است. و سالمندان با استفاده از فعالیت های جسمانی برنامه ریزی شده و منظم در طول زندگی، سبب می شوند تا سطح فعالیت بدنی و سلامت جسمانی و روانی آنها افزایش پیدا کند. محققی در تحقیق به بررسی موانع مشارکت در فعالیت های بدنی در شهر مانتیویا کانادا پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی نامناسب، بالا بودن هزینه های فعالیت های بدنی، کمبود امکانات و تجهیزات ورزشی، عدم آگاهی و تعهدات خانوادگی مهمترین موانع شرکت آنها در فعالیت های ورزشی بوده است( ران و همکاران، 2004). محققی در تحقیقی به بررسی اثرات فعالیتهای بدنی روی افراد سالمند، جوانان، کودک پرداخت. نتایج نشان داد که فوائد فعالیت های بدنی افراد سالمند بیشتر از جوانان و کودکان می باشد. این نتیجه شاید به این دلیل باشد که سطح اولیه آمادگی جسمانی و فعالیت های بدنی در افراد سالمند در سطح پایین تری نسبت به جوانان و کودک بوده است ( شفارد، 2007). محققی در تحقیق به بررسی وضعیت فعالیت روزمره زندگی سالمندان ساکن در سرای سالمندان صادقیه اصفهان پرداخت. در این پژوهش وضعیت فعالیت فیزیکی مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. به طور همزمان مشخصات فردی و ارزیابی سلامت شخصی و بیماریهای محدود کننده حرکت بررسی شد. نتایج بررسیها نشان داد که اکثریت سالمندان ساکن در سرای سالمندان بی سواد و اقامت دائم داشته و دارای نگرشی متوسط تا ضعیف به سلامت خودشان داشته اند و بین مدت اقامت و نگرش نسبت به سلامتی و فعالیت روزمره ارتباط معنی داری وجود داشت(عالی پور، 1386). محققی در تحقیقی به بررسی موانع مشارکت سالمندان 65 تا 84 ساله شهر داندی اسکاتلند در فعالیت های بدنی پرداخت. نتایج حاکی از این بود که کوتاهی نفس، درد مفصل، بی علاقگی، از دست دادن انرژی و عدم تعلق به یک گروه از مهمترین موانع مشارکت سالمندان شهر داندی در فعالیتهای بدنی بوده است( آلیسون و همکاران، 2006). محققی در تحقیق خود به بررسی موانع فرهنگی – اجتماعی مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی پرداخت. نتایج نشانگر پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر، میزان سرمایه فرهنگی، تمایل فردی و حمایت اجتماعی بیشتر از زنان ورزش کار نسبت به زنان غیر ورزشکار است. نگرش خانواده زنان ورزشکار، بیشتر و میزان پذیرش باورهای قالبی به طور معنی داری کمتر از زنان غیر ورزشکار است. اما از نظر سودمندی ادراک شده تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون لجستید نشان داد که متغیرهای سرمایه فرهنگی و تمایل فردی دو متغیر تاثیر گذار بر احتمال مشارکت ورزشی است.حال به عنایت به مطالب گفته شده و با توجه به این مسئله که فعالیت های ورزشی نقش مهمی در سلامت بدنی و روانی و به خصوص در سالمندان دارد. کاهش و به تاخیر انداختن ناتوانی مربوط به سالمندی یک مسئله عمده جامعه است و فعالیت بدنی می تواند نقش مهمی را در ایجاد و حفظ سلامت سالمندان داشته باشد. در این راستا در پژوهش حاضر تلاش بر این است.

1- وضعیت کنونی مشارکت ورزشی در بین زنان سالمند شهر یزد چگونه است. 2- عواملی که مانع مشارکت زنان سالمند شهر یزد در فعالیتهای جسمانی و ورزشی می شود را بررسی کرده تا با از بین بردن آنها بتوانیم علاقه زنان سالمند را به فعالیت های جسمانی ورزشی افزایش دهیم.
1-3ضرورت و اهمیت پژوهش
با توجه بهاین که زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل می دهند از جهات مختلف دارای اهمیت بوده ودر برنامه ریزی های گوناگون جامعه باید در نظر گرفته شوند .به گزارش ایونا ، یکی ازاموری که برای زنان مطرح است ورزش می باشد ، امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزشهای مختلف اشتغال دارند . همان طور که می دانیم زندگی فعالیت است و مبنای به اصطلاحمواد درونی موجودات زنده نیز فعالیت است . صاحب نظران امروزه بر این عقیده اند کهتمرین های حرکتی و ورزشی برای اکثریت مردم اعم از زن و مرد دارای ارزش بسیار است .دختران و زنان در سنین مختلف به حرکات مختلف ورزشی نیاز دارند هر چند در بعضی ازکارهای خانه تا حدودی این فعالیت های بدنی تامین می شود . در سنین بالا به خصوص در جامعه ایرانی، میزان اندک ورزش و تحرک زنان، بسیار مهم و حتی میشود گفت خطرناک است. زنان، به خصوص در سنین بعد از یائسگی، به طور جهشی، در معرض خطر بیماریهای قلبی و عروقی، پوکی استخوان و عوارض ناشی از آنها هستند.(احسانی،1382)
تحقیقات جدید نشان می دهد که تمرینات بدنی باعث افزایش توانائی های مغز نیز شده و به انسان در معالجه بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز یاری میرساند . در مقاله ای اشاره شده بود که تمرینات بدنی مداوم و روزمره تاثیر بسیاری در معالجه افسردگی افراد دارد. (توماس،1370)

نقش فعالیت ورزشی در سنین بالا
1- تقویت سیستم اسکلتی و پیشگیری از ابتلا به بیماری پوکی استخوان(امیرخانی،1391)
مشخص شده است که تقویت سیستم اسکلتی بدن و متراکم بودن آن ارتباط مستقیمی با میزان فعالیت بدنی و فشارهای مکانیکی دارد.
2- به تأخیر انداختن پدیدهی سالمندی یا پیر شدن(امیرخانی،1391)
با افزایش سن، مصرف انرژی پایه کاهش مییابد. به ازای هر 10 سال افزایش سن در بزرگسالی، میزان مصرف انرژی پایه حدود 2 تا 3 درصد کاهش مییابد، که گفته میشود به دلیل از دست دادن تودهی عضلانی بدن و افزایش بافت چربی است.
این تغییرات در ترکیب بدن را میتوان با ورزش کاهش داد. ورزش سبب حفظ تودهی عضلانی بدن و افزایش مصرف انرژی پایه میگردد. همچنین از یبوست و بیماریهای قلبی- عروقی جلوگیری می کند که بعداً به آن اشاره خواهد شد و بدین ترتیب پدیدهی سالمندی را به تأخیر میاندازد.
3- مصرف بیواسطه و مستقیم اسیدهای چرب(عزیز زاده مقدم،1391)
برای ورود گلوکز به درون سلول و مصرف آن، وجود هورمون انسولین ضروری است. انسولین هورمونی است که از افزایش قند خون جلوگیری میکند. این هورمون از آب شدن چربی بدن و آزاد شدن اسیدهای چرب از بافت چربی جلوگیری می کند. حتی در صورت مصرف زیاد غذا، به ذخیره شدن انرژی به صورت چربی نیز کمک میکند. اما عضلات در حال فعالیت از این امر مستثنی هستند و میتوانند بدون نیاز به انسولین، انرژی خود را علاوه بر گلوکز از اسیدهای چرب نیز تأمین کنند .
4- تأثیر مثبت در بیماران دیابتی و کاهش مقاومت به انسولین(عزیز زاده مقدم،1391)
مشخص شده است که بافت چربی، گیرندهی عمدهای برای انسولین ندارد و به طور بارزی باعث مقاومت به اثرات انسولین و در نتیجه بالا رفتن قند خون و عوارض ناشی از آن میشود.
ورزش با کاهش بافت چربی و افزایش میزان سوخت و ساز بدن، مقاومت به انسولین را کاهش داده و باعث بهبود عملکرد گیرندههای انسولین شده و سطح گلوکز خون را کاهش میدهد.
5- کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی و سکتههای مغزی(رمضان پور،1391)
ورزش باعث کاهش اسیدهای چرب آزاد خون و افزایش کلسترول خون میشود. بدین طریق پدیدهی آترواسکلروز یا تنگ شدن عروق بدن از جمله عروق قلبی و مغزی به تأخیر میافتد و هیچگاه به حد بحرانی و انسداد (که در این صورت شاهد سکتههای مغزی یا قلبی خواهیم بود) نمیرسد.
6- افزایش حجم گردش خون موثر بدن و جلوگیری از ترومبوز (لخته شدن خون) در سیاهرگ عمقی پا(رمضان پور،1391)
7- تقویت سیستم قلبی- عروقی، دستگاه تنفسی و سیستم ایمنی(رمضان پور،1391)
8- اثرات مثبت بر سیستم گوارشی(خلیلی،1390)
9-تاثیر ورزش در خانواده(عبدلی،1384)
سلامت هر یک از اعضای خانواده به ویژه زن مستقیما برتصویر کلی سلامت خانواده تاثیر می گذارد .
نگرش کلی زن نسبت به جسم و عملکردفیزیکی بدنش در نگرش های کلی او تاثیر مستقیم دارد زیرا سلامت جسم و روان او ،روابط اجتماعی وی با دیگران را شکل می دهد . امنیت عاطفی او بر امنیت کلی خانــوادهمی افزاید و بهترین نشانه رشد و پختگی عاطفی او بر هوش و توانایی سازگاری با موفقیتهای جدید ، و هنگام مواجه با فشارها و ناراحتی ها با حداقل آسیب پذیری فرد و گروهیاست .تامین بهداشت جسم و روان برای زنان که در دوره ها و مراحل مختلف زندگی برمسوولیت خویش مراحلی چون بارداری ، زایمان و از همه مهمتر پرورش و تربیت فرزندان راپشت سر می گذارد از اهمیتی والا برخورداراست .شخصیت کودک با نگرش های مادر دردوران باداری آغاز و از آن پس در آغوش و در کنار او از نظر جسمانی ، روانی ، اخلاقی، اجتماعی و معنوی رشد و تکامل می یابد بدون شک مادر سالم و با نشاط بهتر از انجاماین مسوولیــــت بر می آید و خود نیز الگوی عملی و طبیعی سالمتری برای فرزندان خویشخواهد بود .زنان بـا ورزش کــردن می توانند خصوصیات رفتاری ، اخلاقی و شخصیتی مطلوببرای یک زندگی سالم و شاداب را کسب کنند . که به سادگی با ورزش قابل پیشگیری هستند.
5-.ZELMAN
5-.JOHNSON
5-DIEM
اهمیت فعالیت فیزیکی در حفظ و ارتقا سلامت به اثبات رسیده است. کاهش چاقی، افزایش آمادگی قلبی – عروقی و افزایش توان عضلانی از تاثیرات ورزش در ارتقا سلامت می باشد ولی تاثیر فعالیت فیزیکی بر تست های تنفسی بدرستی شناخته نشده است برخی مطالعات نشان داده اند فعالیت فیزیکی مستمر می تواند عملکرد سیستم تنفسی را بهبود بخشد (1) از طرف دیگر فعالیت فیزیکی به عنوان یک عامل ایجاد کننده برونکواسپاسم [1]مطرح می باشد (2) به طوری که درصد قابل توجهی از ورزشکاران بدون این که هیچ سابقه ای از آسم داشته باشند در حین فعالیت ورزشی و یا پس از آن دچار برونکواسپاسم می شوند که درصدی از این افراد علامت دار می شوند این حالت پس از 10 دقیقه فعالیت ورزشی تا 30 دقیقه پس از توقف ورزش اتفاق می افتد ولی حداکثر آن بین 5 تا 10 دقیقه پس از توقف ورزش می باشد(3) این برونکواسپاسم حتی در بسیاری از ورزشکاران حرفه ای نیز دیده شده است به عنوان مثال، 11 % از اعضای تیم ملی آمریکا (67 نفر از 597 ورزشکار) در المپیک سال 1984 و همچنین 23 % ورزشکاران آمریکایی شرکت کننده در المپیک زمستانی 1998 به آسم یا آسم ورزشی مبتلا بوده اند علی رغم مطالعات متعدد انجام شده هنوز این موضوع که ورزش و نوع فعالیت فیزیکی باعث اسپاسم برونش ها می شود و یا ورزش زمینه ساز تاثیر عوامل محرک بر سیستم تنفسی می گردد مورد بحث است (4) در هوای سرد ورزش سبب افزایش تماس راههای هوایی با هوای خشک و سرد و در هوای گرم باعث تماس با گرده های گیاهان و مواد آلاینده حرفه ای شده و همین موضوع سبب ایجاد اسپاسم و انقباض راههای هوائی می شود (5) با توجه به اینکه در حین ورزش، نیاز به اکسیژن و تنفس افزایش می یابد و گردش هوا در مجاری هوایی بیشتر است، از یک سو فرصت گرم و مرطوب شدن هوا کمتر بوده و از سوی دیگر تماس با مواد آلرژن افزایش می یابد و به این ترتیب احتمال ایجاد برونکواسپاسم در حین ورزش تشدید می شود (6و7) وقتی میزان اسپاسم ایجاد شده به حدی باشد که سبب کاهش FEV1 به میزان 10 % یا بیشتر نسبت به قبل از ورزش شود و یا تغییری به میزان 10 تا 25 % در [2]PEFR ایجاد نماید اصطلاح آسم ورزشی به کار می رود و برخی مطالعات نیز کا هش حداقل 5/6 % را به عنوان برونکواسپاسم خفیف تفسیر نموده اند. که بر حسب نوع ورزش و شرایط محیطی آن بین 10 تا 15 % در افراد بدون سابقه آسم و آلرژی گزارش شده است ولی قطعا میزان اسپاسم به میزان کمتر که باعث کاهش کمتری در ظرفیت هوایی گردد بیشتر می باشد(2و8). هر نوع فعالیت فیزیکی می تواند باعث تغییراتی در تست های تنفسی گردد ولی در برخی ورزشها که با حرکات سریع و شروع انفجاری همراه هستند، مصرف اکسیژن در ورزشکار طی ورزش بیشتر و در نیتجه نیاز به فعالیت بیشتر سیستم تنفسی می باشد و به طور منطقی باید تاثیر ورزش بر این سیستم نیز بیشتر باشد (9) مطالعات مختلفی بر روی انواع ورزش ها و برونکواسپاسم ناشی از آنها انجام شده است و بر این اساس ورزش ها به دو دسته تقسیم می شوند دسته اول ورزش هایی هستند که احتمال ایجاد برونکواسپاسم در آنها زیاد است این ورزش ها عموما ورزش هایی هستند که یا در هوای سرد و خشک انجام می شود مانند اسکی و هاکی روی یخ و یا ورزش هایی هستند که به حجم تهویه ای بالایی نیاز دارند مانند بسکتبال و فوتبال آمریکایی، تنیس ، بدمینتون ،دوچرخه و دو استقامت. دسته دوم ورزش هایی که ورزش مدت کوتاهی به طول می انجامد مانند وزنه برداری و ورزش های رزمی و یا از شدت بالایی برخوردار نیستند مانند گلف، والیبال و شنا (10و11) مطالعات کمی بر روی تاثیر سریع ورزش بر تست های تنفسی ورزشکاران در سایر کشورها انجام شده است. ودر مطالعات انجام شده توجه بسیار کمی به
ورزشکاران نوجوان و همچنین سیستم تنفسی آنها شده است .از این رو هدف این مطالعه بررسی تاثیرات تمرینات مداوم منظم بدمینتون و شنا برروی سیستم تنفسی دختران و مقایسه آن با تاثیر عدم فعالیت ورزشی منظم بر سیستم تنفسی دختران 10_15ساله می باشد .
1-1-1 رابطه ورزش با دستگاه تنفس
ارتباط حرکت با دستگاه تنفس بسیار روشن و آشکار است . ماشین های موتوری برای حرکت های تند بنزین زیادتری لازم دارند . بدن انسان نیز برای حرکت تند احتیاج به نیرو و انرژی بیشتری دارد. این انرژی با سوخت و ساز مواد غذائی در مقابل اکسیژن یعنی اکسیداسیون به دست می آید . زندگی سلولهای بدن و فعالیت آنها به اکسیژن بستگی دارد . شما اگر روی پایتان طوری بنشینید که روی شریان پا فشار بیفتد در چند دقیقه پایتان کرخت می شود و گز گز می کند .(12) این همان کندی جریان خون و کمبود اکسیژن است ،همانطور روی شریان های نقاط دیگر بدن اگر فشار بیاورید یا مانعی مجرای رگ ها را مسدود نماید ( مانند آمپولی در شریان قلب ) جریان خون و اکسیژن قطع و عضو با ورود ناراحتی از کار خواهد افتاد . تحمل اعضا ء بدن در مقابل کمبود اکسیژن متفاوت است. دست و پا و اطراف بدن تا 1-2 ساعت به قطع جریان خون تحمل دارند ولی از همه بیشتر مغز و قلب به اکسیژن احتیاج دارند . پس از قطع جریان اکسیژن ( قطع تنفس) مغز در یکی دو دقیقه و قلب نیز در 2-3 دقیقه از کار می افتد . خوشبختانه اکسیژن به مقدار فراوان و مفت و مجانی در هوای آزاد وجود دارد و 21% ترکیب هوا اکسیژن است. در سطح دریا غلظت آن بیشتر و در ارتفا عات هر چه بالا تر برود مقدار آن کمتر می شود . فشار آتمسفر تا ارتفاع 3000 متر هر 10 متر یک آتمسفر کمتر می شود . از 3000 متر به بالا هر 20 متر یک آتمسفر کمتر می شود .در هر ارتفاعی نسبت اکسیژن با گازهای دیگر ترکیب هوا ثابت و 21% می باشد . (13و 14)
اگر کسی سوار هواپیما و یا هلیکوپتر شود و در ارتفاع 14700 متر پیاده شود گرفتار مشکلات تنفس و کمبود اکسیژن بوده به تنگ نفس ، سر گیجه و تهوع و بیحالی گرفتار خواهد شد و از 8000 متر به بالا قادر به تنفس و زندگی نخواهد شد . ولی با صعود چند مرحله و اقامت چند روزه در فواصل ارتفاعات مکانیزم اتوماتیک بدن با تحولات و تغییرات هوشیارانه و اعجاب انگیز در ترکیبات خون کمبود اکسیژن را جبران خواهد کرد . در استراحت چند روزه در ارتفاعات با مکانیزم اسرار آمیزی طبیعت هشیار بدن به نسبت کم شدن غلظت اکسیژن در هوای بلندی ها تعداد گلبول های قرمز (اکسیژن آور) خون را بالا می برد تا گلبول های زیاد از غلظت کم هوا اکسیژن کافی را فراهم کرده آفتی از کمبود اکسیژن در سلول های بدن عارض نشود . این اختلاف در تعداد گلبول های قرمز خون به طور طبیعی در خون ساکنین کنار دریا و یا ارتفاعات وجود دارد. (15)
ساکنین همسطح دریا در یک میلیمتر مکعب خون در حدود 4 میلیون گلبول قرمز دارند ، در حالیکه ساکنین فلاتهای بلند مانند تبت ، هیمالیا ، جبال آند در آمریکای جنوبی در هر میلیمتر مکعب خون 6 میلیون گلبول قرمز دارند.(11)
موقع فعالیت بدنی هنگام صعود در ارتفاعات با توجه به کمبود غلظت اکسیژن و نیاز مبرم بدن به اکسیژن بیشتر در موقع فعالیت بدنی ، قلب و دستگاه تنفس همزمان فعالیت فوق العاده ای را از خود نشان می دهند . تعداد تنفس از 16 به 40-50 بار در دقیقه و ضربان قلب از 72 به 140-180 بار در دقیقه بالا می رود . این افزایش فوق العاده ضربان های قلب و شمار تنفس های عمیق احتیاجات اکسیژن بدن از فعالیت زیاد را از فشار کم اکسیژن هوا فراهم و از بروز عوارض کمبود آن جلوگیری می نماید . رابطه حرکت و ورزش با دستگاه تنفس در اخذ و جذب و استفاده صحیح از اکسیژن خلاصه می شود. (16)
ریه ورزشکاران در حکم ماشین سیار و آماده به کار است . ورود هوا با فشارهای مکرر در نفس های عمیق هنگام فعالیت بدنی ، هجوم امواج هوا به داخل ریه ها برونشها را بازتر ، عضلات آنها را ورزیده تر و امواج تارهای کرکی داخل برونشها را زنده تر و شاداب تر نگه می دارد و در آنها تمام حبابهای ریه ها در حال فعالیت می باشند و جریان سریع خون در جدار حبابها رشد شان را کاملتر و جذب اکسیژن را سهل تر و فراوان تر می نماید. (17)
[1] Bronchospasm
[2]- peak expiratory flow Rate