با تشکیل هر اجتماع از آغاز تاریخ تا به امروز خواه ناخواه انسان را با پدیده های اجتماعی کهنه و نو روبرو می سازد. در این میان برخی از آنچه بدان «پدیده مجرمانه» گفته میشود از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت خود یا به دلیل شیوع و رواج آن و یا به دلیل تاثیر منفی آن بر زندگی بشر بوده است. پدیدههایی مانند جرم یا بزه، طلاق همسرآزاری و… همه و همه آدمی را به تفکر و چارهاندیشی برای برخورد با آن رهنمون ساخته است. انسان در فراز و نشیب های تاریخ همیشه از دردها و آسیب های اجتماعی بسیاری رنج برده و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آن بوده است تا راه ها و شیوه هایی را برای پیشگیری و درمان بیابد.
در واقع درگیری وی در طول تاریخ با پدیده های اجتماعی است که در کوچکترین وجه این معضلات در خانواده ظهور و بروز مییابد. خانواده را می توان از نظرگاه مکاتب مختلف تعریف و تبیین کرد. این واحد کوچک اجتماعی می تواند در تنظیم و تعیین بسیاری از نیازها و رفتارهای فرد موثر واقع شود و در راستای تثبیت جایگاه اجتماعی و منزلت افراد و تامین نیازهای روحی و جسمی حرکت نماید. کارکردهای خانواده در طول تاریخ دستخوش تغییر فراوان بوده و تغییر شکل و ساختار آن از صورت گسترده[1] به هسته ای[2] سبب بروز تغییراتی در وظایف اعضای آن و روابط خانوادگی شده است.[3] اما نکته مهم آن است که هیچ جامعه ای چنانچه از خانواده های سالم برخوردار نباشد نمی تواند ادعای سلامت کند، و هیچ یک از آسیب های اجتماعی از جمله همسر آزاری نمی تواند بی تاثیر از نظام خانواده پدید آمده باشد.
همسرآزاری به عنوان یک مسئله اجتماعی می تواند زمینه بروز بسیاری از مسائل و پیامدهای متفاوت و بعضا زمینه بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگر در سطوح فردی و سطوح اجتماعی فراهم آورد. از یک سو این آثار و پیامدها می تواند عوارضی را برای زنان و مردان به خصوص زنان و از سوی دیگر برای فرزندان به همراه داشته باشد.
آثار و عوارضی که خشونت و همسرآزاری برای فرزندان و خانواده به همراه دارد از آن جهت قابل اهمیت می باشد که می تواند زمینه بروز بسیاری از اختلالات رفتاری و روحی و روانی در آنان باشد و زندگی فردی و اجتماعی آتی آنان را به مخاطره اندازد. بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان، اضطراب، پرخاشگری و عصیان در نوجوانان، حسادت، سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران، فرار از منزل، ترک تحصیل و افت تحصیلی، بزهکاری و کجروی های اجتماعی (قتل، دزدی، فحشا و …) ازدواج زودرس به ویژه برای دختران، ضعف اعتماد به نفس، اختلال هویت، اعتیاد، فقر، ضعف سلامت جسمی و روانی (بی خوابی، سوء تغذیه، بی اشتهایی و یا پرخوری عصبی و …) احساس درماندگی و سرخوردگی، تجربه عقده حقارت ناشی از عدم دسترسی به محیط گرم و عاطفی خانوادگی در مقایسه با دیگران و درونی سازی عقده های منفی و ضد اجتماعی، انزوای اجتماعی، گرایش به انواع انحرافات اجتماعی به جهت ضعف کنترل رفتاری و اخلاقی توسط والدین، اجتماع ستیزی و دیگرآزاری و بروز انواع خشونتهای اجتماعی وجرایم منافی عفت وسایر آسیب های اجتماعی چون سرقت قتل خودکشی….که زمینه بروز از هم گسستگی را فراهم خواهد آورد.
2-سوالات تحقیق
1-مسائل فرهنگی، مذهبی و معنوی در پیشگیری از همسر آزاری نقشی دارند؟
2- شیوه های پیشگیری در هر یک به تفکیک کدامند؟
3-فرضیه های تحقیق
1-به نظر می رسد فرهنگ و مذهب به عنوان دو نیروی مهم سازنده حقوق می توانند در پیشگیری از بزه و همسر آزاری نیز موثر واقع شوند.
2-بر اساس پیشگیری رشد مدار و جامعه مدار می توان از آموزه های مذهب و فرهنگ یک جامعه در پیشگیری از همسر آزاری استفاده کرد.
4-ضرورت و اهداف تحقیق
دلیل قانع کنندهای که محقق برای پرداختن به پژوهش ابراز می دارد ضرورت تحقیق را نمایان میسازد. در صورتی کار محقق در خور تحسین خواهد بود که یک توجیه عقلانی برای صرف وقت و هزینه ارائه کرده باشد. هر اندازه موضوع تحقیق جدیدتر باشد و گذشتگان کمتر پیرامون آن قلم زده باشند ضرورت تحقیق قوی تر نمایان میشود. دلیل قانع کننده ای که نگارنده از انجام تحقیق حاضر داشته آن است که تا به حال درخصوص این موضوع به صورت مستقیم هیچ کار پژوهشی انجام نگرفته است. اولین نیاز ضروری برای تحقیق ضرورت از حیث مفهومی است. از این جهت در خصوص شهادت و تعارض آن با سند باید به تحلیل موضوع پرداخت.
در واقع تعیین دقیق مصادیق مفهومی نظیر همسرآزاری که حتی از جانب اندیشمندان مطرح میگردد به صورت دقیق و صریح مشخص نیست. ضرورت های دیگر از حیث سیاست های تقنینی است. از حیث تقنینی ضعف قانونگذاری و از حیث قضایی عدم توجه دقیق قضات و سیاست های کلان قوه قضاییه به مفهوم مد نظر آنها با هم چالش های زیادی را در سالهای اخیر شهروندان و رابطه بین این دو ایجاد کرده است.
به نظر می رسد یکی از مهمترین مولفه هایی که بر پدیده بزهکاری در جوامع امروزی موثر اند بحث همسرآزاری میباشد. در این مجال آنچه انجام این پژوهش را ضروری می سازد اهمیت این پدیده اجتماعی و ارتباط آن با مقوله های مانند مذهب و معنویت است. در واقع وضعیتی که جامعه مبتلابه آن است و بر زندگی قشر زیادی از مردم این تاثیر و تاثر اجتماعی وجود دارد و کمتر بدان توجه شده؛ از این رو انجام این پژوهش ضروری به نظر می رسد.
5-پیشینه تحقیق
مطالعه جرم شناختی تاثیر مسائل فرهنگی، مذهبی و معنوی در پیشگیری از همسر آزاری موضوعی است که در این پایان نامه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به لحاظ سابقه پژوهشی به نظر می رسد بسیاری از حقوق دانان و اندیشمندان علم جامعه شناسی به بررسی موضوع در حیطه کار خود پرداخته اند و از این نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
برای مثال خانم رستمی تبریزی در مقاله رویکرد جنسیتی به جرم شناسی،[4] به تحلیل موضوع تنها از نظرگاه فمنیسم اشاره کرده اند و دیگر جنبه های موضوع مغفول مانده است. همچنین آقایان سلیمی و داوری در کتاب جامعه شناسی کجروی،[5] به طرح کلی مسائل زنان از منظر بزه دیده شناسی پرداخته اند. خانم شهربانو قهاری در کتاب همسر آزاری، مسائل را از حیث رویه ای مد نظر قرار داده و بیشتر به بحث در مورد واقعیت های اجتماعی مرتبط با موضوع اشاره کرده اند.[6] همچنین آقای منوچهر محسنی در کتاب جامعه شناسی انحرافات، به بحث همسر آزاری در حد کاملا مختصر از حیث جامعه شناسی اشاره کرده اند.
با توجه به موضوع مطرح شده به نظر می رسد حساسیت هایی نیز در طرح این موضوع از سوی برخی وجود داشته است و کمتر جرم شناسان به بحث در این حوزه پرداخته اند. از این رو به نظر می رسد موضوع به خصوص با این گونه قیدها فاقد سابقه پژوهشی باشد. پس در کل این جنبه هایی که بدان اشاره شد کمتر مد نظر قرار گرفته و پژوهش حاضر درصدد است تا بدین جنبه ها به طور جامع اشاره کند.
6-روش تحقیق
روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد. در این روش با استفاده از منابع موجود به شرح و نقد پدیده های مورد بررسی می پردازیم. بنابراین از حیث ماهیت روش تحقیق توصیفی تحلیلی است برخی از مفاهیم در ابتدای هر تحقیق نیاز به توصیف و باز شناساندن به خواننده را دارند. ممکن است هر خواننده نسبتا حرفه ای آشنایی نسبی با موضوع داشته باشد اما توصیف جامع مفاهیم لازم است در این پایان نامه برخی از مفاهیم نیاز به توصیف دارند. برای مثال همسر آزاری و مفاهیم راجع به آن به گونه کاملا توصیفی شناسایی میشوند. اما هنگامی که از ارتباط بین این مفاهیم در حوزه های مختلف بحث می شود و مقوله اصلی که شناسایی و توصیف همسر آزاری و بررسی اثرات فرهنگی، معنوی و مذهبی بر آن می باشد نیاز به تحلیل خواهیم داشت. اما روش گردآوری اطلاعات تحقیق به صورت کتابخانه ای است. در روش کتابخانه ای با رجوع به منابع معتبر اعم از کتاب، مقاله، پایان نامه و سایتهای معتبر اینترنتی به منابع دسترسی پیدا خواهیم کرد. شیوه تحلیل و ارزیابی منابع نیز به صورت استقرایی خواهد بود یعنی با طرح جزییات موضوع در هر مورد به نتیجه نهایی خواهیم رسید. نوع تحقیق هم به صورت توصیفی و هم به شکل توسعه ای است. به ناچار نگارنده در ابتدا باید به توصیف برخی از مفاهیم و واژه ها در حیطه همسر آزاری بپردازد.
1-7-ساختار تحقیق
تحقیق پیش رو از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول کلیات و مفاهیم موضوع مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش دوم پیشگیری از همسر آزاری در پرتو فرهنگ، مذهب و معنویت به بحث گذاشته می شود و در نهایت به نتیجه گیری و پیشنهادات راجع به موضوع پرداخته می شود.
[1] Extend family
[2] Nuclear family
[3] خانواده گسترده خانواده ای است که در آن بیش از دو نسل از یک تبار با هم زندگی می کنند و در مقابل آن خانواده هسته ای خانواده ای است که در آن تنها دو نسل با یکدیگر زندگی می کنند.
[4] رستمی تبریزی، لمیاء،درآمدی بر رویکرد جنسیتی جرم شناسی، مجله تحقیقات حقوقی، شماره 50، 1388.
[5] علی سلیمی و محمد داوری، جامعهشناسی کجروی (مجموعه مطالعات کجروی و کنترل اجتماعی)، چاپ سوم، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1386.
[6] قهاری، شهربانو، همسر آزاری، نشر قطره، چاپ اول، 1387.
چرا سازمانها در پیادهسازی استراتژیهای خوب فرمولهشدهی خود با مشکل مواجهاند؟ یکی از مشکلات این است که استراتژیهای پایدار و منحصربفردی که سازمانها بوسیلهی آنها ارزش آفرینی میکنند در حال تغییرند ولی ابزارهای سنجش استراتژیها پا به پای آنها تغییر نکردهاند. در دوران اقتصاد صنعتی، شرکتها با داراییهای مشهود، خود از طریق تبدیل مواد اولیه به محصولات ارزش آفریدند. مطالعهی انجام شده توسط مؤسسهی بروکینگ[1] در سال 1982 نشان داد که ارزش دفتری داراییهای مشهود سازمانهای صنعتی معادل 62درصد ارزش بازار این سازمانهاست. ده سال بعد این نسبت به 38 درصد تقلیل یافت و مطالعات اخیر نشان میدهد ارزش دفتری داراییهای مشهود شرکتها معادل 10 تا 15 درصد ارزش بازار شرکتهاست. به روشنی فرصتهای ارزشآفرینی در حال جابجایی از مدیریت داراییهای مشهود به مدیریت استراتژیهای دانشپایهای است که هدف آنها بکارگیری داراییهای نامشهود یک سازمان است؛ داراییهایی نظیر روابط با مشتریان، خدمات و محصولات جدید و با کیفیت بالا، فرایندهای عملیاتی پاسخگو، فناوری اطلاعات، بانکهای اطلاعاتی، توانمندی، مهارت و انگیزه کارکنان.
در سالهای پایانی دههی 1980 بسیاری از سازمانها و شرکتها از پیادهسازی استراتژیهای خود ناامید شده بودند. در تحقیقی که در سال 1982 انجام شد و نتایج آن در مجلهی فورچون منتشر گردیده بود، مشخص شده بود که فقط 10 درصد استراتژیهایی که به خوبی فرموله شدهاند، در عمل با موفقیت پیاده میشوند. در چنین شرایطی مدیران به دنبال ابزاری بودند که آنها را در تحقق استراتژیهایشان یاری دهد. (دیوید[2]،1982). بر اساس تحقیقاتی که توسط کاپلان و نورتون در بیش از 500 واحد صنعتی صورت گرفت، بسیاری از مدیران ارشد واحدهای صنعتی از اجرای استراتژی درسازمانها رضایت نداشته که عمدهترین دلیل آن تدوین استراتژی در سطوح بالای سازمان و عدم مشارکت اعضاء در فرایند برنامهریزی استراتژیک ذکرگردیده است. در تحقیقات کاپلان و نورتون دلایل عدم اجرای اثربخش استراتژیهای تدوین شده به این شرح بیان شده است:1- عدم مشارکت کارکنان در فرآیند برنامهریزی استراتژیک شرکت، 2- موانع مدیریتی، 3- موانع عملیاتی و 4- موانع کارکنان (ونگرسامی[3] ،2003، ص43). کاپلان و نورتون برای رفع این موانع روش ارزیابی متوازن را به عنوان ابزار نیرومند در تحقق استراتژیهای سازمانها و شركتها به مدیران عرضه كردند. این مدل توسط شركتهای معتبر جهان از قبیل ای ام دی[4]، شل[5]، اچ پی[6] و موبیل[7] پیادهسازی و از دستاوردهای آن استفاده شده است (ابن رسول وهمکاران، 2003). دراین مدل چهارگروه از شاخصها ارائه گردیده که شامل شاخصهای عملكرد مالی، شاخصهای ارتباط با مشتری، شاخصهای فرآیند كسب و كار داخلی، و شاخصهای مربوط به رشد و بالندگی و یادگیری که علت و معلول همدیگر میباشند. (كاپلان ونورتون[8]، 1976، ص15) این تحقیق ازطریق کارت امتیازی متوازن سعی برآن دارد برمبنای استراتژی، عملکرد کلیه اجزا سازمان را لحظه به لحظه تحت کنترل ونظارت درآورده وآنرا با برنامهها و اهداف سازمان مقایسه، ومیزان موفقیت، خروجیکار و پیشرفت در دستیابی به اهداف استراتژیک را اندازهگیری وارزیابی نماید. بنابراین با وجود تحول مطرح شده هنوز در سازمانهای كشورمان از روش ارزیابی مذكور كمتر بهرهگیری شده است. با توجه به اینکه این تکنیک میتواند کمکهای زیادی را برای یک سازمان مانند موارد زیر بنماید:
1-نظارت وکنترل برعملکرد سازمانی درسطح خرد تا کلان
2-ایجاد مبنای مناسب برای تصمیمگیری واقعی مدیریت
3-ایجاد امکان تشخیص ورفع عارضههای سازمانی
4-کنترل شاخصهای کارایی، اثربخشی، بهرهوری و سودآوری
5-ایجاد مبنایی جهت تشویق وتنبیه مناسب وکارآمد
6-ایجاد امکان مناسب برای تحقق اهداف استراتژیک سازمانی
7-ایجاد فضای مناسب برای بهبود عملکرد در کلیه سطوح سازمان
8-ایجاد ساختارهای مناسب برای مدیریت برعملکرد سازمان
چون سنجشهای مالی نمیتوانند فعالیتهای مربوط به دارائیهای نامشهود یک سازمان نظیر مهارتها، قابلیتها و انگیزههای کارکنان، پایگاههای فناوری اطلاعات، فرآیندهای کارا و پاسخگو، نوآوری در محصولات وخدمات، وفاداری و روابط مشتری، مقبولیت قانونی، سیاسی واجتماعی را پوشش دهند، روش ارزیابی متوازن به عنوان راهحلی بر این مسأله و سنجش عملکرد سازمانها توصیه شده است. تا امور مالیاتی استان آذربایجان غربی به پایش استراتژیها و عملکرد فعلی خود بپردازد و با بروزآوری آنها عملکرد خود را در تمام زوایا بهبود بخشد. طرح حاضر با استناد به این خلاء پژوهشی، در جهت ارزیابی عملكرد امور مالیاتی استان آذربایجان غربی، برای آگاهی ازنقاط قوت و ضعف سازمان و بهبود مستمر بهرهوری برای اولین بار ارایه گردیده است.
هر سازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و كیفیت فعالیتهای خود بالأخص در محیطهای پیچیدهی پویا، نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد. از سوی دیگر فقدان وجود نظام ارزیابی و كنترل در یك سیستم به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمانی تلقی میگردد كه پیامد آن كهولت و در نهایت مرگ سازمان است.
امروزه مدیران ارشد بسیاری از شركتها و سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی، وقت و منابع مالی قابل توجهی را صرف تدوین استراتژی و تعیین راهبردهای اساسی سازمانهای خود می كنند؛ ولی اكثر آنها از عدم اجرای مطلوب استراتژیهای خود سخن میگویند. چشماندازی كه این مدیران برای سازمانهای خود تصویر میكنند، برای خود آنها كاملاً روشن است؛ ولی آگاهی و درك كاركنان آنها از این چشمانداز بسیار
كم و همسویی و همدلی آنها برای تحقق اهداف منبعث از این چشمانداز بسیار كمتراست.
بنابراین، مدیران ارشد سازمانها همواره در جستجوی راه حلی برای حصول اطمینان از اجرای استراتژیهای خود بودند و در این میان روشهای ارزیابی عملكرد را به عنوان ابزاری جهت كنترل اجرای استراتژیهای خود برگزیدهاند؛ اما ویژگیهای عصر اقتصاد مبتنی بر دانش و اطلاعات، كارآمدی روشهای ارزیابی عملكرد سنتی را كه برای سازمانها در عصر اقتصاد صنعتی مناسب به نظر میرسیدند، به شدت زیر سؤال برده است.
در چنین شرایطی، روش ارزیابی متوازن ابتدا به عنوان یك روش نوین ارزیابی عملكرد و سپس به عنوان ابزاری جهت كمك به تحقق استراتژی و یا به عبارت بهتر سیستمی برای مدیریت بر استراتژی، توسط رابرت كاپلان استاد صاحب نام دانشگاه هاروارد و دیوید نورتون مشاور برجستهی مدیریت در آمریكا مطرح شد و از سوی صاحب نظران مدیریت و مدیران سازمانها به شدت مورد استقبال قرارگرفت.
بر اساس نتایج یك تحقیق كه در مجله هاروارد بیزینس ریویو منتشر گردید، حدود 90 درصد از سازمانها در اجرای استراتژی خود ناموفق هستند كه دلیل عمده این عدم موفقیت به كار نبردن مكانیزمهای لازم جهت حصول اطمینان از تحقق استراتژی آنها میباشد. این در حالی است كه عصر حاضر را عصر اطلاعات و عصر اقتصاد مبتنی بر دانش نامیدهاند. در چنین عصری تقریبا تمامی سازمانها و بنگاههای بزرگ صنعتی و اقتصادی ضمن توجه به امر رقابت، تدوین چشمانداز و استراتژی سازمانی خود را جزو اقدامات بسیار ضروری مدیریت سازمانها میدانند. بیدلیل نیست كه امروزه مدیران ارشد سازمانها تلاش و انرژی خود را در راه تدوین استراتژیهای خود به كار میگیرند، تا در سطح جهانی بتوانند به رقابت با رقبای خود بپردازند. اما استراتژیها چقدر در عمل قابل پیاده شدن هستند، یكی از ابزارهایی كه طی یك دههی گذشته در جهت پیشبرد استراتژیها توسط سازمانهای پیشرو به كار گرفته شده است و امروز جزء جداییناپذیر فرآیند مدیریت استراتژیك به حساب میآید، ابزار یا روش كارت امتیازی متوازن[9] است.
روش ارزیابی متوازن به عنوان یك سیستم ارزیابی عملكرد با توجه به داراییهای نامشهود سازمان كه در عصر حاضر از اهمیت ویژهای برخوردارگردیده است؛ این امكان را به سازمان میدهد تا با گنجاندن آن در مدل ارزیابی مورد نظر از طریق نظارت، كنترل و آگاهی از كیفیت داراییهای نامشهود در صورت لزوم نسبت به ترمیم نقاط ضعف و جبران كاستیها اقدام كنند. این روش با ترجمهی چشمانداز و استراتژی سازمان به عبارت قابل درك، از برداشتهای متفاوت جلوگیری كرده و با همسو ساختن اهداف فردی و سازمانی به اجرای موفقیتآمیز استراتژی كمك میكند (كاپلان و نورتون،1992 ، ص33).
[1] -Broking
[2] – David
[3] -Wongrassamee
[4] -AMD
[5] -SHELL
[6] -HP
[7] – MOBILE
[8] -Kaplan & Norton
[9] – Ballanced Scorecard
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی وکوچکترین هسته ی جامعه است که از یک زن و مرد و فرزندان تشکیل می شود،اساس و رکن اصلی خانواده به عنوان زیر بنای جامعه ،ازدواج است.بدون تردید ازدواج بزرگ ترین و مهم ترین حادثه زندگی هر انسان است،به طوری که موفقیت یا شکست هر یک از زوجین می تواند سرنوشت ساز باشد(احمدی،1374).
ازدواج عامل پیدایی خانواده است و خانواده برآیند یا انعکاسی از کل جامعه است(جعفری هرندی،1388).
همچنین ازدواج رابطه ای انسانی ،پیچیده،ظریف و پویاست و از ویژگی های خاصی برخوردار است و به عنوان مهمترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی همواره مورد تائید همگان بوده است(برنشتاین و برنشتاین،ترجمه نائینی و منشی ،1380).
روابط زناشویی به جهت اهمیت و ویژگی های خاص اش می تواند قابل توجه ترین شکل رابطه انسانی باشد که به تعبیر گلاسر ماهیتا سرچشمه عمده ناخشنودی است.حفظ یک رابطه زناشویی موفق ،سخت ترین نوع رابطه است.تقریبا بیش از نیمی از افرادی که ازدواج می کنند قادرند زندگی مشترک خود را برای یک عمر حفظ نمایند و از میان کسانی که موفق به حفظ آن می شوند افراد بسیار کمی یافت می شوند که دفتر زندگی مشترکشان را به خوبی و خوشی می بندند.در بین تمام روابط ما زندگی مشترک طولانی و خوشایند کمیاب ترین نوع رابطه است که به آسانی به دست نمی آید(گلاسر و گلاسر ،ترجمه نیکو وبرازنده،1383).
از میان تمام موقعیت های پر تنشی که مردم در زندگی خود با آنها روبرو می شوند طلاق و مشکلات زناشویی به ترتیب رتبه دوم و سوم را دارا هستند(هولمز و راهه،1967،به نقل از دربای،1386).
و احتمالا تعداد زن و شوهرهایی که زندگی مشترک شادی ندارند ولی طلاق نمی گیرند بیش از گروه دیگر است(گلاسر و گلاسر،ترجمه نیکو و برازنده،1383).
امروزه زندگی انسان ها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی شده است.زندگی زناشویی نیز از این قاعده مستثنی نیست.اهداف،نقش ها ،وظایف و نحوه شکل گیری ازدواج در طول زمان تغییر یافته است(برنشتاین و برنشتاین،ترجمه نائینی و منشی،1380).
آنچه مسلم است روابط خوب به سادگی به دست نمی آید،بلکه به دست آوردن آن مستلزم تلاش مداوم و آگاهانه است. جرج لوینگر[2] می گوید :آنچه در ایجاد یک رابطه زناشویی خوب یا هر نوع رابطه ی رضایت بخش مهم است،میزان هماهنگی و تناسب شما با همدیگر نیست بلکه مهم آن است که چگونه با ناسازگاری ها مقابله می کنید(کلینکه،ترجمه محمد خانی،1380).
یکی از شاخص های مهم آشفتگی در روابط زناشویی ،کمبود صمیمیت است.صمیمیت به وقوع تعامل بین زوجین اشاره می کند.تعاملی که به احساس نزدیکی ،عشق و توجه در میان آنان می انجامد.صمیمیت مستلزم تبادل احساسات عمیق و افکار خصوصی شخص است(هندریکس و هانت،ترجمه ابراهیمی،1384).
در حالی که زوجین آشفته به طور روزمره خیلی کم به یکدیگر ابراز صمیمیت،نزدیکی و محبت می کنند(هالفورد،ترجمه تبریزی و همکاران،1384).
وتوانایی ابراز صمیمیت زمانی به وجود می آید که فرد به یک استقلال عاطفی و پختگی روانی در خود رسیده باشد تا بتواند آن را به روابط خود انتقال دهد(سلطانی،1387).
می توان گفت یکی از مهمترین دلایلی که باعث می شود همسران احساس کنند که انطباق با ازدواج سخت و مشکل است این است که آنها مشخصا خیلی ایده آل گرا هستند.ارتباط پیش از ازدواج برای آنها پر از افسانه و خیال پردازی است(میرمحمدصادقی،1383).
خواست واراده برای تفکر؛شناسایی حقیقت و واقعیت،پذیرفتن مسئولیت ،تشخیص راست یا دروغ و درست از غلط،شکل اساسی خود بیان گری انسان و پذیرفتن مسئولیت استقلال عقلانی و تعهد به سودمندی ذهن خویش است(براندن[3] ،ترجمه هاشمی،1371).
و پذیرش مسئولیت و استقلال در انتخاب همسر و از آن مهمتر پذیرش اداره خانواده و توافق بر سر آن می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم در یک ازدواج موفق به حساب آید. نظریه انتخاب مبتنی بر واقعیت درمانی که یکی از جدیدترین رویکردهای مشاوره و روان درمانی محسوب می شود،در آن بر قبول انتخاب،مسئولیت،واقعیت و شناخت درست و نادرست تاکید می شود و ارتباط آنها با زندگی روزمره فرد در نظر گرفته می شود(شارف،ترجمه فیروزبخت،1387).
از نظر، نظریه انتخاب [4] فقدان توان زوجین در ارضای نیازهای اساسی ،احساس ارزشمندی،دوست داشته شدن موجب تعارض و درگیری در روابط زناشویی می گردد(گلاسر و گلاسر،ترجمه نیکو و برازنده،1384).
با توجه به این موضوع که در طی دو دهه گذشته برنامه های پیشگیرانه ای که با هدف بهبود روابط زوجین طراحی شده اند بیشتر جنبه آموزشی دارد تا درمانی .همچنین شباهت رویکرد نظریه انتخاب گلاسر در بستر فرهنگی ما،لذا در این پژوهش مسأله اساسی این است که آیا آموزش نظریه انتخاب که بر مفاهیمی چون آزادی و انتخاب،مسئولیت،داشتن کنترل بر زندگی خود،آگاهی تاکید دارد بر میزان افزایش تمایز یافتگی و صمیمیت،مهرورزی افراد متاهل موثر است؟
3- 1- اهمیت و ضرورت پژوهش
همواره روان شناسان کوشیده اند تا سنگ زیربنای خانواده را مبنایی قرار دهند که زوج ها با محبت و امنیت،صمیمیت،تفاهم و سازگاری خود را ادامه دهند،اما بسیاری از مشکلات زناشویی به صورت پنهان در بستر خانواده ادامه می یابد و موجودیت خانواده را مورد تهدید قرار می دهد و به تدریج اندوه و درماندگی بر زندگی زوجین مستولی گردیده و تاوان این گونه زندگی ممکن است به صورت مشکلاتی روانی- فیزیولوژیکی،اختلالات عاطفی و اختلالات اضطرابی بروز کند(یونسی و همکاران،1382).
جامعه امروزی ما به علت گذرا بودن آبستن بسیاری از حوادث و آسیب های اجتماعی از جمله طلاق و متلاشی شدن خانواده می باشد که آمار21/. طلاق در کشور ما مسأله را روشن می کند(اعتمادی،1384).
لذا تلاش برای استحکام و تداوم پیکره ازدواج و خانواده و ارضاء نیازهای فیزیکی ،عاطفی و روانی اعضاء در چهارچوب خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است(مهابادی راد،1371).
مطالعات و تجربیات بالینی نشان داده که ریشه بسیاری از مشکلات زناشویی فقدان صمیمیت و مشکلات ارتباطی بین زوجین است.به نظر
می رسد امروزه زوجین بیش از گذشته نیازمند ارضاء نیازهای عاطفی-روانی خویش به ویژه نیاز به صمیمیت هستند(باگاروزی،2001،ترجمه اعتمادی،1384).
در گذشته ،همسران توسط والدین انتخاب می شدند و جوانان با آشنایی بسیار محدود از همدیگر و تعاریف خاصی که از نقششان داشتند و انتظاراتی که حاصل تربیت و یادگیری آنها از والدینشان و فرهنگ ارائه می شد وارد رابطه زناشویی می شدند.اما با تغییر خانواده های گسترده به هسته ای تحولات اقتصادی و اجتماعی،همچنین بالا رفتن سطح تحصیلات،شاغل شدن زنان،میل به استقلال و تصمیم گیری در هر دو طرف دلایل اساسی ازدواج سنتی دستخوش تغییراتی شده است(سگالن،ترجمه الیاسی،1380).
امروزه همسران غالبا به صورت انتخاب آزاد و مستقل زندگی خود را شروع می کنندو نیاز دارند که احتیاجات روحی و روانی شان مثل همدلی ،حمایت کردن،درک کردن توسط همسر ارضاء شود.از طرف دیگر بنا به گفته ی میس(1976)با اینکه امروزه جوانان توقع رابطه صمیمیانه دارند اما مهارت های لازم را در جهت ایجاد آن کسب نمی کنند و در نتیجه باعث کاهش رضایت زناشویی از، ازدواجشان شده است(باگاروزی،2001،ترجمه اعتمادی،1384).
برای مقابله با معضلات زناشویی انواع خدمات و درمان های فردی و گروهی و آموزش رویکرد های متفاوت استفاده می شود.نظریه انتخاب به عنوان یکی از جدیدترین رویکرد های مشاوره و روان درمانی نظریه ای است قابل فهم،غیرفنی، مبتنی بر عرف و عقل سلیم که در آن فرآیند آموزش بیش از درمان به کار گرفته می شود وبر پیشگیری تاکید دارد.اساس فلسفه ی درمان نظریه انتخاب آن است که آدمی نهایتا خود انتخاب کرده و تعیین کننده زندگی خودش است.لذا برای آزمودن ادعا نظریه انتخاب که می تواند از طریق آموزش مفاهیم آن مسائل زناشویی را کاهش داد و کاربردی کردن این نظریه در بستر فرهنگی –اجتماعی ایران ضروری است که به شکل علمی و عملی مداخلاتی صورت پذیرد تا زوج به صورت یک فرد مستقل و رشد یافته اول مسائل و مشکلات خود و بعد همسرش را درک و حل نماید و در جهت ارتقای بهداشت روان فردی و،خانواده و جامعه تلاش کند.
[1]-Zabo.
[2]-Lovinger.G
[3]-Branden
[4]-Choice theory
عدم رشد بدنی، عقلی و روانی کودک، ضریب آسیب پذیری او را بسیار بالا می برد. بدین جهت در تعالیم ادیان الهی، مکتب های تربیتی، نظام های حقوقی، حقوق بین الملل و قوانین کشورها برای مصونیت کودک از آسیب ها، و جبران خسارتهای مادی، عاطفی و اخلاقی او، روشهای حمایتی خاصی پیش بینی شده است.حمایت از حقوق مادی و معنوی کودک نیازمند شناسایی مصادیق آن می باشد. حقوق معنوی کودک به حقوقی گفته می شود که به نحوی با هویت و شکل گیری شخصیت عاطفی، عقلانی و فکری او مرتبط می باشد؛ حق تابعیت، حق نسب و حق آموزش و پرورش از جمله حقوق معنوی کودک به شمار می آیند. با شناسایی این حقوق در مجموعه تعالیم تربیتی و حقوقی اسلام، تجاوز و تخلف از حقوق معنوی کودک را منشأ مسؤولیت دنیوی و اخروی، اخلاقی، مدنی و کیفری دانسته است.استقراء مفاهیم تربیتی امکان و تأمل در سیاق ادله متضمن این مفاهیم، گذر از مسؤولیت اخلاقی به مسؤولیت مدنی را برای زیانکار میسر می سازد. همچنین با بهره گیری از روش اجتهادی به استناد قواعد فقهی لاضرر ، حرج و بنای عقلای مبانی فقهی نظریه جبران خسارت به حقوق معنوی کودک را ارائه می نماییم.
حقوق کودک یکی از زمینه های مهم حقوقی است که از دیدگاه های متفاوت و در رشته های مختلف حقوق مورد بحث و بررسی واقع شده و دارای ابعاد حقوقی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی داخلی و بین المللی است. این حقوق هم در سطح بین المللی(۱۹۸۹) و هم در سطح داخلی(۱۳۷۲) مورد توجه خاص قرار گرفته است، به طوریکه علاوه بر تاکیدی که در اسلام به حقوق کودک شده است، در قانون اساسی ایران(اصل ۲۱) و در قوانین مدنی و جزایی نیز پاره ای مقررات حمایتی در این زمینه آمده است. اما ، قوانین جایگاهش کجاست!!!! قوانین باید اجرا بشود نه اینکه مسکوت باشد.ایران باید الگوی رفتاری برای سایر ملل باشد. رسا ترین الگوهای رفتاری را از دین مبین اسلام استخراج و به منصه سیاست گزاری های تقنینی بکشاند از یافته های سایر ملل بهترین بهره برداری را بکند مشاهده کردیم همچنان کودکان بسیاری از نعمت آموزش محرومند، بسیاری از کودکان در ایران فاقد شناسنامه و در حقیقت فاقد هویت اند، بسیاری از آنان هنوز مورد تجاوز جنسی حتی از جانب پدران خود قرار می گیرند، فحشای کودکان در خانواده های بی سرپرست یا تک سرپرست بیداد می کند چه کسی این کودکان را از نگاه هرزه آلود جوانی که به سن بلوغ رسیده و امکان ازدواج را هم ندارد مصون نگاه می دارد نمونه های هولناک را طی نوشتار بیان خواهم داشت تا نظاره گر تجاوزات آشکار به کودکان بی سرپرست یا تک سرپرست باشیم. این ها جرایم سر بسته هستند! گزارش نمی شوند! علت شیوعش چیست! آسیب شناسی بشوند!!! بیکاری جوان امروزی؟ اوقات فرغت سازماندهی نشده جوانان؟ عدم توجه مساله ازدواج جوانان؟ عدم آموزش کنترل غرایز جنسی جوانان!! آموزش باید باشد! جوان امروز حقوق جنسیش نادیده گرفته شده! نادیده گرفته شده!!!!!!! کودکان در معرض خطر هستند!! کودکان امروز مردان و زنان جامعه ی فردای ما هستند!! که از طغیان غرایز اطرافیان ضربه های هولناک می بینند. آسیب را بشناسیم!! علت یابی بشود!! کودکان بسیاری به خاطر فقر و بدبختی همچنان زیر سن قانونی به سر کار می روند و حتی به کار های سخت و طاقت فرسا گماشته می شوند، همچنان کودکان بسیاری در خیابان های تهران و سایر شهرستان ها با گدایی روزگار می گذرانند و…که مهمترین دلایل این امر به دولت بر می گردد. زیرا:
اولا: دولت آموزش بدهد کدام خانواده صلاحیت دارا شدن فرزند را دارد! خانواده متزلزل امروز ما کودک به چه کارش می آید! اول آموزش در تمام ابعاد اخلاقی در خانواده لازم است ! خانواده منشاء قدرت ایران است نباید متزلزل بشود! که این عدم آموزش باعث می شود خانواده ها در بسیاری از موارد ساده ترین حقوق کودک را نادیده بگیرد. ثانیا:دولت به وظایف خود در همان حدی که خود پذیرفته و در قوانین داخلی اش آورده، عمل نمی کند، از جمله کارسخت برای کودک، پذیرفتن کودک به عنوان یک موجود مستقل، توجه به نهاد خانواده و پیشگیری بهتر از درمان است!!
آموزش را در تمام سطوح تربیتی و بهداشتی به خانوادها اعلام بدارید! قبل از ازدواج ! بعد از ازدواج!!! بعد از طلاق!!!
لذا این عوامل باعث شده که مسایل و مشکلات کودکان در ایران از حالت بهنجار خود خارج شده و نیازمند عزم و اراده ملی و همگانی برای جبران مافات خود باشد.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
با توجه به دغدغه ی كنونی بشر، كرامت انسانی و حفظ حقوق بشر می باشد، به نظر می رسد انجام این تحقیق بنیادین بتواند به یكی از مسایل پاسخ دهد و با توجه به خلاء ها و ضعف هایی كه در این زمینه وجود دارد، بتوان با پیشنهاد راه حل های مختلف و استفاده از نظر قانونگذاران وحقوق دانان كشور های مختلف به پیشبرد این هدف كمك كرد. از طرف دیگر ارتباط بررسی آسیب های معنوی کودکان در حقوق ایران، جز مباحثی است كه در حقوق كمتر به آن پرداخته شده است، به طوری كه ادبیات حقوقی در این زمینه از غنای كافی برخوردار نمی باشد. مسأله ی حمایت از کودکان از طریق نگاه قانونگذار از مهمترین مباحث حقوقی یك كشور می تواند باشد، زیرا هر آنچه را كه قانون تأیید كند به نوعی همگان مجبور به رعایت آن می شوند، از این رو باید به این مساله توجه كرد كه توجه قانونگذار می تواند بسیاری از نیاز های كنونی جامعه را در این زمینه پاسخ دهد، پس برای توجه قانونگذار به این مساله، ضرورت انجام این تحقیق بیشتر نمود پیدا می كند.
اهداف تحقیق
1- استحکام بنیان خانواده
2- استحکام بنیان حکومتی کشور جمهوری اسلامی ایران
3- اجرای عدالت نه مکتوب کردن عدالت
4- پیشگیری از آسیب های معنوی کودکان از طریق ارایه ی الگوهای تربیتی
سؤالات و فرضیه های تحقیق
سوال های تحقیق
1- ارتباط آسیب های معنوی کودکان با سیاست گذاری های تقنینی به چه صورتی است؟
2- حمایت معنوی کودکان چه تأثیری بر رویكرد اجتماعی آنان می تواند داشته باشد؟
3- علل و عوامل موثر درگسترش آسیب های معنوی کودکان چیست؟
فرضیه های تحقیق
1-ارتباط آسیب های معنوی کودکان با سیاست گذاری های تقنینی رابطه مستقیم دارد.
2- کودکان به عنوان ركن مهم جامعه محسوب شوند و شان آن ها همانند انسان بالغ یكسان و محترم شمرده شود.
3-علل و عوامل موثر درگسترش آسیب های معنوی کودکان
1 . از هم گسیختگی بنیان خانواده
2 . بروز حوادث تاثیر گذار در روند زندگی
3 . طلاق یا مرگ یکی از والدین
4 . حضور افراد بیگانه در لباس ناپدری و نامادری
5 . فقر شدید مالی
6 . فقر فرهنگی
7 . نبود وضعیت شغلی مناسب
8 . نبود فرصت تحصیلی
9 . تعداد زیاد فرزندان خانواده
10 . سرگردانی یا آوارگی
11 . سرکوبی نیاز های اولیه ی کودکان
12 . سرکوبی آمال و آرزوهای کودک
مفهوم خود کارآمدی برای نخستین بار توسط باندورا روانشناس آمریکایی (Albert andura) تحت عنوان تئوری شناختی – اجتماعی در سال 1397مطرح شده است. براساس نظریه بندورا خودکارآمدی، اعتماد و اطمینان فرد به توانائی اش در انجام عملی خاص می باشد و پیش نیازمهم تغییر رفتار است. خودکارآمدی در پیش بینی حوادث و خلق ابزار مناسب جهت کنترل آنها نقش اساسی ایفا می کند. به عبارتی دیگر، خودکارآمدی عامل پیش بینی کننده مهم در انجام رفتارهای بهداشتی می باشد. خود کارآمدی به معنای توانایی فرد برای ایجاد یک اثر یا نتیجه مطلوب بوده و به صورت درک یا قضاوت فرد در مورد توانایی انجام یک عمل خاص به طور موفقیت آمیز با کنترل عوامل پیرامون خود تعریف می شود و توانمندسازی، راهکار عملی جهت ایجاد این توانایی در افراد محسوب می شود.
افراد دارای سطح بالای خود کار آمدی معمولاً وطایف سخت را به چالش هایی برای تسلط یافتن بر شرایط پیش آمده می شناسند و از آن اجتناب می کنند. عزت نفس به عنوان تجربه یک فرد از صلاحیت سازگار شدن با درگیری های زندگی و شایستگی دریافت شادی است. در بررسی رفتارهای نادرست دخیل در وضعیت سلامتی افراد به ویژه افراد وابسته به مواد اعلب با یک تاریخچه کاهش عزت نفس و خودکارامدی روبرو می شویم که می تواند عامل مهم و تاثیر گذار در گرایش انها به مصرف مواد مخدر باشد. اغلب این احساس در این افراد وجود داشته است که آنها نمی توانند کنترلی ر زندگیشان داشته باشند و نتمی توانند مسایل و مشکلات را مدیریت نمایند و بدین ترتیب گامی عملی مبتنی بر باور در ترک اعتیادشان ندارند. خود کار آمدی و عزت نفس به عنوان واسطه بین دانش و عمل به ان هستند و مهم ترین مولفه های توانمند سازی محسوب می شوند. این دو عنصر می توانند در صورت ارتقا در افراد وابسته به مواد منجر به افزایش انگیزه ترک مواد در آنها گردد. یکی از روش هایی که می تواند منجر به افزایش خود کار آمدی و عزت نفس در افراد وابسته به مواد شود درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد می باشد.
|
|
Behavioral treatment.[1]
[2] MINDFULNESS
[3] MINDFULNESS
[4] Dahl