امروزه مبادی ورودی از جمله فضاهای فراموش شده شهرها بوده که با مشکلات و نابسامانی هایی روبه رو هستند. این نابسامانی ها در دو سطح نمود می یابد: در سطح اول، برخی از این نابسامانی ها منجر به آن گردیده اند که مبادی ورودی از حداقل مولفه های خوانده شدن به عنوان یک محیط و فضای مطلوب شهری (به صورت عام) بی بهره باشند. کیفیت ساخت و سازهای حاشیه مبادی ورودی که به صورت مجتمع های پراکنده و منفصل ظهور یافته اند، بر فقدان برنامه ریزی، خودرو بودن جریان توسعه و نیز نبود نظارت در این مبادی تاکید می ورزند. در سطح دوم: عدم سنخیت و تناسب میان شرایط موجود این حوزهها با کیفیت فضایی مورد انتظار از مبادی ورودی شهر، باعث شده است تا منظر شهری برای بازدید کنندگان به درستی تعریف نشود. ورودی های شهرها به سطحی از کیفیت تنزل پیدا کرده اند که در فضاسازی آنها غالبا تنها عنصر مشهود برنامه ریزی شده، تعبیه یک تابلو است که ورود به شهر را متذکر شده و خوش آمد میگوید(ابلقی و دیگران، 1385، ص66). در شهرهای قدیم مفهوم ورود به شهر بیشتر به معنای نفوذ از یک زیستگاه محصور بوده اما در دوره های بعد دگرگونیهای روی نمود که مفهوم شهر و شهرنشینی را تغییر داد و شکل ورود به شهر را چهره های دیگر بخشید. مبادی ورودی به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر علی رغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی و زیبا شناسی دارد با جانمایی کاربری های ناهمگن و ناسازگار به فضای با ساختاری منفصل، فاقد هویت ومغشوش مبدل شده است. بدین ترتیب فضای ورودی بسیاری از شهرهای کشور با افت شدید کارکردی و کالبدی روبروست این امر آسیب های جدی به سیما و هویت شهرها وارد کرده است. منظر دارای ماهیت دو گانه عینی – ذهنی است. درک انسان از منظر وابسته به تجارب، الگوهای ذهنی، فرهنگ و تاریخ، ویژگی های کالبدی محیط و زمان است. دور نمای شهری منظری از شهر است که به هنگام نزدیک شدن به شهر دیده می شود. آنچه ورود به شهر را برای انسان ها قابل درک می کند وجود یک سری علائم بصری است که علی رغم وجود فیزیکی و مادی از بار معنایی برخوردارند. از نحوه استقرار فعالیت ها، کانون ها و محورهایی شکل می گیرند که در یک ارتباط درونی با همدیگر شبکه ای از مراکز و محورها و به عبارتی ” ساختار فضایی شهر” را می سازند. سازمان فضایی شهر، مکان و شکل ورود به شهر را تعیین می کند. از آنجا که ورودیها گره ها و نقاط آغازین سازمان فضایی هستند و اولین تصویر شهر به کمک آنها شکل می گیرد لزوم طراحی و برنامه ریزی آنها در شهر احساس می شود. ورودی ها مفصل ارتباطی شهر و حومه هستند و مرز و قلمرو شهر را تعریف می کنند (قوام پور، 1384، ص6). یکی از موثرترین و جذاب ترین نقاط هر شهر، مناظر ورودی آن بوده که در ذهن هر بیننده ای خاطره ای تاثیر گذار بر جای می گذارد. (ظاهری، 1380، ص5). به این دلیل ورودی معرف ویژگی های شهر و مرتبط با موقعیت های اصلیش است و از آنجا که با تعداد بی شماری مخاطب برخورد دارد باید از یک زمان مشترک، نشانه ها، زمینه عمومی و لایه های نمادینی برای پیوند، برخوردار باشد. (گروتر، 1383، ص54). عمدتا امتداد محور مبادی ورودی شهر با کانونهای عمده کار و فعالیت و شبکه ی اصلی ارتباطی پیوند می خورد و نقشی مهم در سازمان یابی فضای انواع کاربری های شهری ایفا می کند. این حوزه می تواند در جهت یابی گسترش کالبدی شهر و در نهایت در ساختار کالبدی آن نیز به عنوان یک متغیر اثر گذار نقش آفرینی کند. رشد بالای جمعیت و گسترش بی رویه کالبدی شهرهای ما طی چند دهه اخیر، فقدان طرح های از پیش تدوین شده، ضعف قوانین و ابزارهای کنترلی ساخت و ساز به ویژه در مناطق حاشیه ای شهرها، شرایط نا مطلوبی را در حاشیه خیلی از شهرها به خصوص در محورهای ورودی آنها پدید آورده است. محدوده ورودی غرب بندرانزلی معمولا با عمکردهای همچون خدمات اتومبیل (پنچرگیری و تعویض روغن) غذاخوری های نامطلوب و ناخوشایند سکونتگاه هایی که نمی توان به آنها مسکن گفت، در دو سوی جاده که همچنان تا مرکز شهر پیش می رود شناخته می شود. محلی که مسافران و گردشگران وتازه واردین دراولین برخورد با آن مواجه می شوند از اهمیت زیادی در جذب آنها برخودار است. در خصوص مسائل زیست محیطی وجود کاربریهای نا سا زگا ر خرید و فروش ضایعات آهن قراضه، و نبود پوشش گیاهی مناسب یکی دیگر از مشکلات این ورودی است، ودر زمین های بایر تلی از زباله قرار دارد. وجود آلودگی صوتی و هوای ناشی از حضور بیش از حد خودروها، به ویژه در ایام حضور گردشگران و مسافرین یکی دیگر از مشکلات و معضلات زیست محیطی این ورودی است. در خصوص مسائل ترافیکی می توان کیفیت پایین آسفالت مسیر را مطرح کرد. که اغلب رانندگان از آن شکایت دارند. کف سازی نامناسب پیاده روها، تفاوت
در کف سازی ها و تغییر ناگهانی در سطح پیاده رو از دیگر مشکلات مسیر است. همچنین علاوه بر توقف حاشیهای در طول مسیر، خودرو های زیادی در پباده روهای این ورودی پارک شده ا ند، که حرکت عابران را با مشکل مواجه کرده است. و این خودروها معمولا در مقابل مغازه هایی که به تعمیرات خودرو می پردازند پارک شده اند، (سد معبر تجاری). در خصوص زیبا شنا سی می توان وجود ساختمان های نیمه کاره و زمین های بایر در اطراف ورودی شهرمشاهده نمود. تعدد و تنوع کثرت تابلوهای معرف کاربری، وجود کاربری های مزاحم شهری مانند کارگاه ها و تعمیرگاه ها را می توان مطرح کرد. خطرناک بودن برخی قسمتهای راه آسفالت ورود به شهر به دلیل عدم طراحی مناسب. عدم نصب علائم راهنمایی و رانندگی در مبادی ورودی و معابر و عدم خط کشی عابر پیاده، میزان روشنایی و نحوه ی نورپردازی کاربری های مبادی ورودی شهر یکی از عوامل موثر بر سطح امنیت ترافیکی و یکی از متغیرهای موثر بر جنبه های زیبا شناسی ورودی شهر محسوب می شود. ازاینرو به دلیل فراهم بودن زمینه جهت ایجاد و تاسیس منطقه آزاد تجاری – صنعتی در این شهر بندری، سرانجام سازمان نو پای منطقه آزاد تجاری – صنعتی انزلی از اواخر سال 1384 فعالیت های خود را در این بندر شروع کرده است. از آنجایی که فعالیت های اقتصادی در مناطق آزاد معمولا با رشد و توسعه زیر ساخت های وضع موجود و همچنین شتاب رشد کالبدی در مناطق شهری و حمل ونقل صادرات و واردات کالا ورود و خروج از مبادی ورودی های شهر نقش مهمی در تحولات منطقه مورد نظر دارد. و محدوده ورودی غرب شهر از زمانی دچار تحول شد. که عوامل و علل آن ساخت واحدهای مسکونی کلویر 2 توسط استانداری گیلان، واداره مسکن شهرسا زی استان با تفکیک قطعات زمین در سال (1368)، و همچنین واحدهای آپارتما نی مسکونی شرکت نفت در کلویر 1، در سال (1373)، و احداث واحدهای آپارتمانی مسکونی مهر از سال (1378)، وساخت مجتمع مسکونی گلهای بهشت توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، حساب 100 امام ره در سال (1382)، افتتاح و راه اندازی بیمارستان جدید در محدوده ورودی شهر در سال (1382)، و تعریض جاده به عرض 13 متری تا قسمتی از محدوده ورودی شهر در سال (1383)، و راه اندازی پایانه مسافربری غرب شهرستان بندرا نز لی در فروردین 1392، و اهمیت کاربری های مهم دیگر در طول مسیر ورودی شهر، شامل اردوگاه تفریحی دانش آموزی شهید گلآور شهرستان بند را نزلی، رستوران و مهما نسرا ی جهانگردی انزلی زیر نظر شرکت سرمایه گذاری ایرانگردی و جهانگردی، بازار ساحلی آسیا میانه، و هتل بزرگ سفید کنار، و یکی از مهم ترین تحولات منطقه مورد نظرعملیات احداث کنارگذر ورودی شرق به غرب بندرانزلی، که به طول 15 کیلومتر و عرض آن 6/25 متر است که شامل چهار خط عبور به عرض 65/3 متر و شانه 3/2 متری در طرفین و دو حاشیه هشت دهم متری است. این مسیر در دو قطعه اجرا می شود، و هر نقطه حدود هشت کیلومتر است که در قطعه یک 34 پل تیپ و در قطعه دو 30 پل تیپ وجود دارد. این کنار گذر در جنوب بندرانزلی و منطقه غازیان در حا ل احداث است که راه اصلی موجود انزلی – آستارا در غرب بندرانزلی و بدون وارد شدن به مناطق شهری از زمین های حاشیه مرداب و شالیزارهای موجود می گذرد، این محور با قطع کانال های اصلی ذکر شده در قسمت شرقی شهر بندرانزلی به راه اصلی رشت – انزلی متصل می شود. واهمیت بزرگراه کنارگذر با توسعه بنادر و ایجاد مسیر دریایی با کشورهای تازه استقلال یافته زمینه های رونق اقتصادی و اجتماعی منطقه را فراهم می کند. عواملی که در بروز تحولات کالبدی وکارکردی مبادی ورودی شهری نقش موثر دارند.
چنانکه می دانیم انسان و طبیعت ترکیبی جدایی ناپذیرند، آدمی در طبیعت به دنیا می آید، در طبیعت زندگی می کند و در طبیعت می میرد تمام جلوه های طبیعی اعم از جنگل های طبیعی، پارک های ملی و حیات وحش، رودخانه ها و طبیعت پیرامون آن ها گستره هایی از قسمتی از جهانگردی( گردشگری در طبیعت) را رقم می زند. اکوتوریسم را به طور خلاصه چنین تعریف می کنند. اکوتوریسم سفری مسئولانه به مناطق طبیعی است که ضمن حفاظت از محیط زیست سلامت جامعه محلی را نیز پایدار سازد. اکوتوریسم به مثابه عرصه ای مشترک برای خلق تشریک مساعی و هدایت مشترک مسیر گردشگرانی که قصد کسب تجربه و یادگیری درباره مناطق طبیعی و فرهنگهای مختلف دارند عمل می نماید. امروزه طبیعت گردی در میان گونه های مختلف گردشگری از جایگاه ویژه ای و رشد قابل ملاحظه ای برخوردار است ودر بیست سال اخیر شاهد گسترش سریع فعالیت های طبیعت گردی در سراسر جهان بوده ایم و انتظار میرود برشدت این گسترش نیز افزوده شود.
استان مازندران یکی از استان هایی است که دارای توانمندی های گردشگری بسیار بالایی می باشد. از آنجائیکه استان مازندران دارای طیف وسیعی از منابع طبیعی مناسب برای توسعه گردشگری است. لذا می توان با یک برنامه ریزی دقیق و با شاخت عوامل طبیعی( اقلیم، اشکال زمین شناسی، جنگل هاو…) عوامل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بستر مناسبی از توسعه پایدار گردشگری منطقه فراهم ساخت.
گفته می شود دلیلاصلی برای انتخاب یک مقصد برای بازدید، جاذبه های آن است این جاذبه ها شامل اقامت ساحلی، ییلاقات حومه شهر، پارک ها، آثار فرهنگی ، تسهیلات ورزشی و سرگرمی می باشد.بازدید از نقاط دیدنی و جاذبه های جهانگردی هر منطقه مهمترین انگیزه هر گردشگر است.
منطقه سواد کوه از حیث جاذبه های طبیعی بسیار غنی است. مناظر زیبای کوهستانی، رودخانه ها پیچ در پیچ تا آبشارهای زیبا، جنگل های سرسبز، غارهای تاریخی ، سدها و جاده های کوهستانی زیبا و مسیرهای کوهنوردی و ییلاقات خوش آب و هوا جلوه ای از عظمت خدادادی را به نمایش گذارده است که همه سالها علاقه مندان به طبیعت زیادی را به خود جلب می کند. شهرستان سواد کوه با دارا بودن سه شهر به نام های زیر آب، پل سفید و آلاشت دارای جاذبه های طبیعی و فرهنگی متعددی می باشد که پاسخگوی انواع گردشگر داخلی و خارجی با سلیقه های متفاوت است، از دوستداران طبیعت تا علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ کهن، گردشگران سلامت و انواع تورهای طبیعت گردی را می توان نام برد. بالاخره می توان گفت برای هر سن و انگیزه و علاقه می توان برنامه ریزی سفر از نیم روزه و یکروزه تا چند روزه را طراحی نمود. از این رو سواد کوه می تواند به عنوان قطب بزرگی در فعالیت های اکوتوریستی کشور مطرح گردد. در این تحقیق علاوه بر شناسایی و بررسی پتانسیل های اکوتوریستی و امکانات گردشگری شهرستان سواد کوه سعی شده است با بررسی نقاط قوت، ضعف و تهدیدها، فرصت های پیش روی توسعه اکوتوریسم شهرستان سواد کوه با استفاده از مدل swot راهکارهای عملی جهت اکوتوریسم این منطقه ارائه شود.
گردشگری گل و گیاه امروزه به عنوان یکی از شاخه های نوین گردشگری در جهان به شمار می رود و به نظر می رسد در اینده ای نزدیک به عنوان شاخه ای از گردشگری با احترام به طبیعت و توسعه پایدار از حالت مفهومی و بالقوه به حالت اجرایی و بالفعل تبدیل شود. گردشگری گل و گیاه در واقع مسافرت تعدادی از انسانهای یک منطقه به مکانی خارج از محل زندگی عادی شان برای دیدار از منابع زیست گیاهی ان منطقه است که در پی ان یک گردشگر دیدار از گل های زینتی وحشی و گیاهان دارویی فضای سبز شهری و روستایی مزارع کشاورزی محصولات ان گونه های گیاهی خاص یک منطقه درختان و درختچه ها و هر انچه را که با زیست گیاهی یک منطقه در ارتباط است را مورد هدف بازدید خود قرار می دهد. گردشگری گل و گیاه هم جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دنبال دارد و هم صادرات محصول برای کسب درامد ارزی محسوب می شود. استان گیلان و بخصوص منطقه شرق گیلان به دلیل قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی مناسب وبا توجه به وسعت قابل ملاحظه و تنوع اقلیمی دارای پتانسیل بسیار مناسبی در زمینه گردشگری با اهداف خاص همانند گردشگری گل و گیاه می باشد. منطقه شرق گیلان، با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص خود و دارا بودن از شرایط سخت افزاری و نرم افزاری مناسب در جهت تبدیل شدن به یک قطب گردشگری گل و گیاه دارای توانمندی های مناسبی می باشد اما به نظر می رسد عدم شناخت کافی و علمی از پتانسیل ها و توانمندیهای این شاخه در زمینه ارتباط میان گردشگری و گل و گیاه، عدم معرفی گونه های گل و گیاه منطقه شرق گیلان که دارای جذابیت برای گردشگران می باشند و همچنین، عدم تحلیل علمی گردشگری و گونه های آن متناسب با منطقه شرق گیلان، سبب نوعی شکاف میان این دو علم شده است که باعث شده است منطقه شرق گیلان را از برخوردار بودن از چنین توانمندی ای بازدارد. لذا با توجه به
این امر و وجود چنین توانمندیهایی می توان، ضمن سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مناسب، در زمینه جذب و توسعه گردشگری، بسیاری از موانع و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در منطقه شرق گیلان، بر طرف نمود.
گردشگری روستایی امروزه بهعنوان یک بخش از بازار گردشگری مورد توجه بسیاری از جهانگردان قرار گرفته است. این بخش از گردشگری به عنوان یک مقصد،دارای شریان خاص خود است، و روز به روز درحال رشد بوده و مشتریان و بازدیدکنندگان بیشتری را به سمت خود جذب میکند. براساس آمارهای موجود در بسیاری از کشورها 70 درصد جمعیت ساکن از انواع تفریحات روستایی استفاده کرده و یا از مناطق روستایی در زمان گذران اوقات فراغت بازدید کردهاند. در قاره اروپا بسیاری از مردم تعطیلات خود را در مناطق روستایی سپری میکنند(امینزاده، 1375: 45).
از سوی دیگر تغییر در فلسفه زندگی انسان، آلودگی محیطزیست شهری و فشارها و استرسهای روانی ناشی از محیطهای زندگی و کار و در کنار تفکرات فلسفی بازگشت به دنیای خاکی، باعث توجه ساکنین شهری به روستاها به خصوص روستاهای خوش آب و هوای مجاور شهرها[1] شد و این مناطق بهعنوان حومه های ییلاقی در ایام پایان هفته و تعطیلات سالانه مطرح شده و توسعه پیدا کرد و کم کم در این مناطق امکانات و خدماتی برای پاسخگویی به نیاز بازدیدکنندگان شکل گرفت. در مراحل بعدی که روستاهای دور دستتر مورد توجه قرار گرفتند، و اقامتهای شبانه مطرح شد، خانههای دوم و ویلاها از طرف ساکنین شهرها (بازدیدکنندگان ثروتمند) در این روستاها ایجاد شد. امروزه این روند با شدت هر چه تمامتر ادامه دارد(جامعی، 1374: 12).
در چند دهه گذشته و به موازات تحولات اقتصادی و اجتماعی، الگوهای سكونت بیشازپیش به شهرنشینی گرایش پیدا نموده است. براساس آمارهای موجود، جمعیت روستایی از 17 میلیون نفر در سال 1355 با نرخ رشد سالانه 1 درصد به 22 میلیون و 131 هزار و 101 نفر در سال 1385 و در سرشماری سال 1390 به 21 میلیون و 446 هزار و 781 نفر كاهش یافته است. سهم جمعیت ساكن در نقاط روستایی نیز از 53 درصد به 4/35 درصد در سال 1385 و 29 درصد در سال 1390 تقلیل یافته است. رشد جمعیت روستایی كشور طی 20 سال گذشته كاهشیافته و از 21/1 درصد به 44/0- درصد در سالهای 85-1375 رسیده است. تعداد خانوارهای هفت نفره و بیشتر از 04/34 درصد در سال 1365 به 38/13درصد در سال 1385 رسیده است(مرکز آمار ایران، 1390: آنلاین).
لازم به توضیح است، تثبیت شمار جمعیت روستایی در حدود تقریبی 5/21 میلیون نفر در سالهای منتهی به سال 1390 را نباید به منزله خاتمه یافتن توان بالقوه جمعیتپذیری جامعه روستایی ایران تلقی نمود، بلكه این موضوع از عدم استفاده بهینه از قابلیتهای موجود در این مناطق، ضعف كاركردهای اقتصاد جوامع روستایی، ضعف و نارسایی سیاستها و برنامههای دولت جهت توسعه روستایی، كمبود امكانات آموزشی و بهداشتی و بالاخره كمتوجهی به صنعت گردشگری بهعنوان یكی از مهمترین مسائل نشأت میگیرد. از اینرو، چنانچه اقدامات اساسی برای تجهیز و سرمایهگذاری در این مناطق (بهرغم قابلیتهای موجود) صورت نپذیرد، امكان افزایش جمعیت برای آن متصور نخواهد بود و كشور همچنان شاهد موج مهاجرتهای جوامع روستایی به مناطق شهری و بهتبع آن بروز مشكلات اجتماعی و زیستمحیطی در مناطق شهری خواهد بود(رضوانی،1379: 112).
مجموعه مسائل فوق بسیاری از دولتها را بهویژه در جوامع درحال توسعه بر آن داشته است، تا با اتخاذ تدابیر مناسب و تحرك بخشیدن به اقتصاد این مناطق، انگیزههای لازم را برای ماندگاری این جوامع در مناطق روستایی فراهم نمایند. یكی از مهمترین و در عین حال كمهزینهترین گزینهها برای توسعه و تحرك بخشیدن به اقتصاد جوامع روستایی توسعه صنعت گردشگری بهطور عام و توسعه این صنعت در مناطق روستایی بهطور خاص است كه از بسیاری از ظرفیتها و قابلیتهای آنها بهویژه در كشورهایی مانند ایران استفاده نشده است(رضایی ترشیزی،1382: 86).
سابقه سکونتگزینی و تمدن 9 هزار ساله درکنار آثار باستانی، تاریخی، صنایع دستی و چشم اندازهای طبیعی بکر و ثبت 1200 اثر در فهرست آثار ملی، استان قزوین را از این حیث در جایگاه ویژهای قرار داده است؛ که بسیاری از این آثار تاریخی و محصولات تولیدی کشاورزی در منطقه الموت در شهرستان قزوین قرار دارد. در منطقه الموت 13 قلعه از جمله قلعه الموت(حسن صباح) در گازرخان، لمبسر در رازمیان، قلعه میون، شمس کلایه و شیرکوه وجود دارد که گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را به این منطقه می کشاند. شهر رازمیان، رودخانه نینه رود، شالیزارهای دره شاهرود، روستاهای تاریخی آتان، گرمارود، گازرخان، دره و حاشیه اندج رود، دریاچه اوان و درخت چنار خونبار در محل امامزاده زرآباد از جمله مناطق نمونه گردشگری در منطقه الموت است. از این رو باتوجه به قابلیتهای زیاد شهرستان لازم است که به موضوع گردشگری روستایی توجه بیشتر گردد.
حركات توده ای مواد، یک فرآیندهای ژئومورفیك طبیعی هستندكه بر اساس ویژگی های خاص این پدیدهها كه بخشی ا ز فرآیندهای محیطی یك محل اتفاق می افتند )گلید:2003 123).
فرسایش دامنه ای، سبب انتقال حجم زیادی از مواد دامنه ای، مانند سنگریزه ها، واریزه ها و غیره به دره ها می شوند (لارسن و پاكز،:1997 836). در كشور ایران، به دلیل شرایط آب و هوایی، زمین شناسی و توپوگرافی مستعد، وقوع حركات توده ای، تلفات جانی و خسارتهای مالی و زیست محیطی قابل توجهی به همراه دارد، به طوری كه علاوه بر تخریب خاكهای حاصلخیز، موجب تهدید و تخریب سكونتگاه های انسانی و زیرساخت های بشری، قطع راههای ارتباطی و غیره می شوند. در نواحی مختلف كشور ایران چنانكه تا سال 1380 تعداد 3250 مورد ز مین لغزش به ثبت رسیده و تخمین زده می شود كه تعداد آنها بالغ بر دو برابر این رقم باشد (فیض نیا و همكاران، 1380.، 208 ) همچنین براساس گزارش كمیته كاهش بلایای طبیعی وزارت كشور، سهم خسارات سالانه ناشی از حركت های توده ای در ایران، میلیارد ریال برآورد گردیده است (احمدی و طالبی، 1380، . (324 : 500.
حركات دامنه ای پس از زلزله و سیل، بیشترین خسارات را به انسان وارد میکند. به طوریکه سالانه میلیاردها تن خاک و سنگ بر اثر این پدیده جابهجا میشود. در دهههای اخیر، با توجه به سیر صعودی خسارات و زیانهای ناشی از حوادث طبیعی (به ویژه حركات دامنه ای)، مسئله پیشبینی و ارائه راهحلها و شیوه های کنترل و دور ماندن از ضررها و خسارات وارده، به طور جدی مطرح بوده است. در سال های
اخیر میزان حركات دامنه ای مانند لغزش، ریزش و سولی فلوكسیون در حوضهی آبریز ماسوله رودخان افزایش یافته است. همچنین در این مدت ماسوله رودخان نیز نسبت به سال های گذشته بیشتر سیلابی شده و حتی خسارات ناشی از آن در روستاهای واقع در اطرافش هم افزایش یافته است. از سوی دیگر طی این مدت فعالیت های انسانی هم مانند عملیات راهسازی جهت تعریض برخی نقاط حادثه خیز جاده، ایجاد معابر در دل جنگل جهت انتقال چوب درختان، بهره برداری بی رویه از جنگل و عدم كاشت نهال، برداشت بیرویه شن از كف رودخانه ایجاد تغییرات ژئومورفولوژیکی در برخی مناطق توسط افراد آن هم با اخذ مجوز از سازمان ها و نهادهای مربوطه در جهت ساخت استراحتگاه های گردشگری; افزایش یافته است. بر این اساس فعالیت های انسانی از یك سو و عدم برنامه ریزی و مدیریت صحیح در راستای حفاظت از خاك این حوضه، فرسایش و جابجایی خاك را سبب شده و انواع حركات دامنه ای را ایجاد كرده است. در این پایان نامه سعی می شودباتوجه به اینكه حركات دامنه ای حوضه ماسوله رودخان می تواند از عوامل گوناگونی مانند شرایط آب و هوایی، فعالیت های انسانی، میزان پوشش گیاهی، زمین ساخت حوضه، فعالیت های تكتونیك و… نشات بگیرد علل دقیق این حركات دامنه درماسوله رودخان موردبررسی و نسبت به جلوگیری از حركات دامنه ای حوضه ماسوله رودخان پیشنهادهای ارائه شود.